به یاد عارف واصل مرحوم آیتالله شجاعی در سالروز رحلت ایشان
از دل نمیروی اگر از دیده رفتهای
سال گذشته در سالروز میلاد پیامبر اعظم(ص) و امام صادق(ع)، پیکر آیتالله محمد شجاعی که عمر پربرکت خود را در ترویج اسلام ناب محمدی(ص)، و تربیت شاگردان شیفته حق گذرانده بود، در جوار حرم مطهر حضرت معصومه سلامالله علیها آرام گرفت. عارف دلسوختهای که نام و نشان را در گمنامی جستوجو میکرد و تنها هنگامی که دفاع از اسلام و انقلاب و نظام را در حضور آشکار و علنی میدید تاب مستوری نداشت و شجاعانه به میدان میآمد و پرچم حمایت از ولایت فقیه را که ادامه ولایت انبیاء الهی و ائمه اطهار میدانست، خاضعانه به دوش میکشید. آیتالله شجاعی حقایق اسلام ناب محمدی(ص) را جرعه جرعه به کام این و آن میریخت و غبار تحریفها و بدعتها را از چهره آئین محمدی(ص) میزدود. معارف الهی از قلب نورانی او برمیآمد و لاجرم بر دلها مینشست و جانهای شیفته را صیقل میداد.
از محضر حضرت امام خمینی -رضوانالله تعالی علیه- کسب فیض کرده بود و به آن مقتدای راحل از ژرفای دل عشق میورزید و این عشق مقدس را به شاگردان پر شمار خویش نیز مینوشاند و بر این باور بود که «بیعشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد». ارتباط علمی و تنگاتنگ آیتالله شجاعی با مرحوم علامه طباطبائی، ایشان را در شمار نزدیکترین شاگردان آن مرحوم درآورده بود تا آنجا که همه رسالههای دستنویس علامه را استنساخ کرده و این افتخار را نیز به افتخارات دیگر خود افزوده بود.
رهبرمعظم انقلاب در پیامی به مناسبت رحلت آن بزرگوار، در وصف ایشان فرموده بود؛ «... این عالم عارف و اخلاقی با افادات معنوی و اثرگذار خود که برخی از آن از رسانه ملی پخش میشد و با نفس گرم و شیرین خود که از دلی با معرفت برمیخاست، جوانان و جویندگان بسیاری را به جاده معارف حقیقی رهنمون بود و دارای حق بزرگی بر جامعه جوان کشور است».
آن عارف واصل در اوج خفقان رژیم طاغوت، تنها به طرح مباحث اخلاقی و دینی اکتفا نمیکرد و میکوشید مردم و مخصوصا قشر جوان را از جنایات رژیم آمریکایی شاه و ضرورت مبارزه علیه آن باخبر سازد و اینگونه بود که علاوه بر احضارها و تهدیدهای پی در پی ساواک که نتوانسته بود در مسیر ایشان خللی ایجاد کند، در سال 1351 از سوی ساواک زنجان دستگیر و به کمیته موسوم به ضدخرابکاری تهران - کمیته مشترک ساواک و شهربانی - منتقل شد و بعد از تحمل شکنجههای وحشیانه به زندان قصر فرستاده شد. آثار شکنجهها بر پیکر آن فقیه مجاهد باعث شد تا از نمایندگی مجلس شورای اسلامی استعفا بدهد و با تشکیل جلسات تفسیر قرآن و مباحث اخلاقی در خدمت اسلام و انقلاب باشد. خدایش در جوار اولیاء الهی جای دهد که عاش سعیدا و مات سعیدا.