kayhan.ir

کد خبر: ۹۲۰۴۱
تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱۳۹۵ - ۱۸:۱۱

نقش الگویی حاکمان(پرسش و پاسخ)


پرسش:
از منظر آموزه‌های وحیانی در تحلیل صلاح و فساد جوامع نقش اصلی و اصالت را باید به تفکرات و رفتارهای فردی و اجتماعی آحاد جامعه داد یا اینکه رهبران و حاکمان جامعه نقش کلیدی در هدایت یا ضلالت جامعه داشته و مردم به تبع آنان نقش ثانوی دارند؟
پاسخ:
از منظر جامعه‌شناسی رابطه بین مردم و حاکمان رابطه‌ای دو سویه است. بدین معنا که هم حاکمان حقوقی بر مردم دارند و هم مردم حقوقی بر حاکمان، و این حقوق متقابل است. اما در بحث تحلیل صلاح و فساد جوامع، در درجه اول آیا حاکمان نقش اصلی را دارند و باید پاسخگو باشند یا اینکه مردم در ایفای نقش خود فراز و فرودهایی داشته‌اند و باید علت اصلی صلاح و فساد جامعه به حساب آیند؟ بنابراین در اینجا سه گزینه را می‌توان به عنوان علت اصلی صلاح و فساد جوامع مطرح کرد: 1- مردم 2- حاکمان 3- هر دو متغیر اما با اولویت رهبران.
به نظر می‌رسد آموزه‌های وحیانی اسلام گزینه سوم را بیشتر مورد توجه و عنایت قرار داده است. بدین معنا که هم تأثیرگذاری مردم بر سرنوشت خود و حاکمان را مورد تأکید قرار داده و هم تأثیرگذاری حاکمان بر مردم و جوامع را کلیدی و تعیین کننده می‌داند که هر دو بر روی یکدیگر تأثیر متقابل دارند اما اولویت در تأثیرگذاری با حاکمان و رهبران جوامع است.
خداوند در سوره توبه به مسلمانان فرمان می‌دهد که در میدان مبارزه و جهاد، رهبران و فرماندهان کفر و ریشه‌های آنان راهدف قرار دهید: «فقاتلوا ائمهًْ الکفر»(1) پس با پیشوایان کفر نبردکنید.
در سخنان پیشوایان معصوم نیز به این مهم توجه شده است. حضرت علی علیه‌السلام می‌فرماید: «الناس بامرائهم اشبه منهم بابائهم»(2) شباهت مردم به رهبرانشان، از تأثیرپذیری آنها از پدران و مادرانشان بیشتر است.
در روایتی دیگر می‌خوانیم: «الناس علی دین ملوکهم»(3) دین مردم بر طبق دین رهبران و حاکمان آنان است.
پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله فرمودند: «صنفان من امتی اذا صلحا صلحت امتی و اذا فسدا فسدت امتی» هرگاه دو دسته از امت من فاسد شوند همه فاسد می‌شوند و اگر صالح شوند در همه اثر گذاشته و همه صالح می‌شوند.
سؤال کردند آن دو دسته کیانند؟
پیامبر فرمودند: «الفقهاء و الامراء»(4) دانشمندان و حاکمان.
امام باقر(ع) می‌فرماید: خداوند می‌فرماید: هر جمعیتی که رهبری فردی ستمگر را بپذیرند، مورد عذاب و غضب من هستند. گرچه آنان خود با تقوا و نیکوکار باشند و هرگاه مردمی رهبری امام عادلی را بپذیرند مورد عفو و لطف من هستند گرچه آنان به خود ظلم کرده و دارای رفتار بدی باشند.(5)
از این حدیث بسیار عالی، استفاده می‌شود که آنچه مهم‌تر از عمل است، پذیرش ولایت پیشوای عادل است. همان گونه که هر گاه راننده اتوبوس، فردی عاقل و با تجربه و سالم باشد این اتوبوس به منزل می‌رسد گرچه بعضی مسافران، پوست و پرتقال و ته سیگار در ماشین ریخته و یا با لباس کثیف و کفش پاره در آن نشسته باشند.
اما هرگاه راننده و هدایت کننده اتوبوس، شخصی ناسالم یا مست یا کور باشد، سرنوشت مسافران نابودی است گرچه تمام مسافران بهترین لباس و کفش را پوشیده باشند. آری، آنچه در حرکت اصالت دارد رهبری و مسیر حرکت است نه قیافه و ژست و اعمال جزئی.(6)
در قرآن آمده است: «و من اضل ممن اتبع هواه بغیر هدی من الله»(7)
کیست گمراه‌تر از کسی که پیرو هوس خود باشد و هدایتی از طرف خدا او را هدایت نکند.
در حدیث ذیل آیه می‌خوانیم: هر که مکتب و دین خود را برطبق سلیقه و رأی خود قرار دهد و از امام حقیقی اطاعت نکند، مشمول این آیه شده و گمراه‌ترین افراد است.(8)
در حدیث دیگر می‌خوانیم: کسی که زیاد عبادت کند، ولی امام و رهبر حقی نداشته باشد، سعی و تلاش او مردود و در حقیقت گمراه است و خدا نیز دشمن عبادت و اعمال اوست. «والله شأنیء لاعماله»(9)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- سوره توبه، آیه 12.
2- تحف العقول، ص 208.
3- کشف الغمه، ج 2، ص 21.
4- بحارالانوار، ج 2، ص 49.
5- کافی، ج 1، ص 376.
6- رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای.
7- سوره قصص، آیه 50.
8- تفسیر المیزان، ج 16، ص 56.
9- کافی، ج 1 ص 183.