بازی با کلمات آرامش بخش(نکته)
محمدهادی صحرائی
«اینکه برای نخستین بار به مردم گفته شد نگران قطعی گاز نباشید، بسیار مهم است. امنیت به مفهوم تیر و تفنگ نیست بلکه به معنای آسایش و آرامش مردم است. هنگامی که میگوییم در مصرف گاز دست ما باز است، تولید خوب است و نیروگاهها میتوانند به جای سوخت مایع از گاز استفاده کنند، آرامش در مردم ایجاد میشود.»
این سخنان زیبا و آرامشبخش، بخشهایی از سخنان ریاست محترم جمهوری در یازدهم مرداد ماه سال جاری و در همایش پنجاهمین سالگرد تأسیس شرکت ملی گاز است که از مشت پُر دولت و احاطه کاملش بر اوضاع مملکت و «گشایشهای پی درپی»1 و « فرصتهایی که مثل سونامی»2 بعد از برجام به سمت ایران آمده است حکایت میکند و اینکه ملت باید بیش از پیش مراقب باشد و خود را به گونهاي در معرض این سونامیها و گشایشها قرار ندهد که خدای نخواسته از آنها آسیبی ببیند. البته ریاست محترم جمهور در این سخنرانی سخنان دیگری نیز خطاب به مردم فرمودند که آنها نیز از نظر اهمیت و علمی بودن قابل توجه است و همچون تلاش ظریف دولت برای دریافت نامههای آرامشبخش برای طرفهای تجاری ایران3، برای مردم نیز میتواند آرامشبخش و امیدآفرین باشد و حاکی از تدابیر دولت جوان، پرکار و پاسخگوی یازدهم باشد. از جمله اینکه «اولین چیزی که برجام برای ما آورد عزت بود و ... .»
خالي از لطف نيست كه بدانيم یکی از نوآوریها و توانمندیهای دولت جاري را میتوان انقلاب در معانی واژهها و کشف زوایای پنهان مفاهیم نامید که حقیقتاً سونامی در اینجا اتفاق افتاده است ولی به هر حال تجربه ثابت کرده است که میتوان با چند روز یا چند ماه دندان بر جگر گذاشتن، منظور واقعي دولت را به چشم ديد و متوجه شد. مثلاً «عزت برجامی» همان است که باید وزیر یک کشور مقتدر در مقابل مسئول کشوری نادیدنی زانو بزند تا ... و یا اینکه در ماجراي برجام هر روز یکی از مسئولان مؤدب يانكي، دل دولتمردان موقر را با تهدید» پارهاش میکنیم» بلرزاند و یا اینکه مجبور شویم در آمریکای دور و آسیای دور و چین و ماچین به دنبال میانجی بگردیم تا پیش کدخدا ریشی برای ما بجنباند و یا در شرایطی که رکود و بیکاری و بیعاری از فیشهای نجومی و رشته شدن تمام پنبههای با انتخابات آمریکا و تعطیلی کارخانهها و ... بیداد میکند، لغو یک سخنرانی معمولی باعث شرمساری شود. گویی که در این سه سال مردم کم سخنرانی تعطیل شده توسط استانداریها را دیدهاند و جمع کردن بنرها را كم شنیدهاند و انگار مردم سخنان رئیسقوه قضا در انتقاد به آن سخنرانی زیبا در نمایشگاه مطبوعات در مورد شکستن قلمها و بستن دهانها و ... را نخواندهاند4.
اگر به موضوع متن برگردیم باید بیندیشیم که متوقف شدن دولت در حواشی کم اهمیتی نظیر لغو یک کنسرت و لغو یک سخنرانی همحزبی مایه شرمساری و تأسف برای رئیسدولت و مجلس است یا قطع گاز دو استان کشوری که رتبه اول ذخیره گاز و چهارم نفت در جهان را دارد؟ آن هم با اولین بارش برف پاییزی؟ آیا تدبیر این نیست که قبل از حادثه به فکرش باشیم؟ و يا قبل از محكم شدن امري، آن را ادعا نكنيم و آرامش خاطر مردم را به خاطر ارائه آمار و اطلاعات غلط به هم نزنيم و لااقل مردم را در معادلاتشان به غلط نيندازيم؟ كه امام كاظم عليهالسلام فرمودند اظهار چيزي قبل از محكم شدنش خرابش ميكند. آیا نمیتوان زیرساختها را در استانهای سردسیر و برفگیر به گونهای ساخت که هرساله مسئولین از غافلگیرشدنشان شرمنده نباشند؟ و اصلاً مردم چه کمکی میتوانند به غافلگیر نشدن دائمی مسئولان بکنند تا دیگر از سفرهای نوروزی مردم و پيادهروي هر ساله اربعين و گرمای تابستان و بارش پاییز و سرمای زمستان و آلودگی هوای تهران و خيانت و خباثت كدخدا و ... اظهار بیاطلاعی نکنند و غافلگير نشوند؟
این شرمساریها و تأسفها همچنان ادامه دارد و میتوان از اینها به راهپیمایی اربعین نیز اشاره نمود و آیا این مایه شرمساری نیست که پس از تجربه چند ساله راهپيمايي ميليوني و بينظير اربعينيان، مسئولين نتوانستند از اين ظرفیت عظیم برای کشور حتی از نظر اقتصادی و گردشگري بهره ببرند؟ و این فرصت بیمانند در جهان را به گونهای ارج نهند و شکرگزارند که مجبور نشوند التماس کنند که مردم دیگر امسال به کربلا نروید؟ آیا راهسازی، تشکیل سوله و انبار مایحتاج و آب و نان، راه اندازی سایر مرزها و گمرکهای دیگر نظیر قصر شیرین و سومار و ... و یا تکمیل راهآهن چند ده ساله کرمانشاه آنقدر سخت است که از توان دولت بیرون باشد؟ آیا سازمان گردشگری تنها چند پیرمرد و پیرزن گردشگر اروپایی در يكي دو شهر را گردشگر میداند و خيل ميليوني زائران ايرانی و خارجي كه چندین روز به ایران میآیند و میروند و چندین برابر گردش مالی بیشتر دارند، چون طبق تعريف يونسكو و يونيسف نيست را نميتوان گردشگر ناميد؟ آیا ساخت هتل و متل و مسافرخانه و کمپ و موکب در استانهای مرزی جزء برنامهها و اولويتهای دولت محترم نیست؟ و ...
این سخن ریاست محترم جمهور که امنیت به مفهوم تیر و تفنگ نیست در جای خود صحیح است ولی برای کسانی که بتوانند گزینههای صحیح و عقلانی دیگر را از طریق بومی و با اتکای به جمهوری که ریاستشان را بر عهده دارند، تأمین و فعال نمایند و منتظر بانک و قرضه غربی و توافق برد برد با دشمن نباشند و همان چشم امیدی که با نتیجه انتخابات آمریکا ناامید شد را به مغز و بازوي ايراني بدوزند. آیا برجام برای ملت ایران عزت آفرید؟ آيا بتون كردن قلب علم ايراني در ازاي وعدههاي سرخرمن عزت است؟ آيا متمركز شدن دولت بر خريد هواپيما براي مردمي كه بنيه مالي سفرهاي هوايي را ندارند و از شركتي كه گوشش در دست آمريكا مي چرخد و هر روز به گونهاي دست رشته ميكند به جاي طلبها و به جاي تكميل و تجهيز خطوط راه آهني كه توان داخلي بر توليد آن را نيز داريم از تدبير و عزت است؟ اصلاً شاید نیاز باشد دولت محترم با کمک گرفتن از مشاورین دیگری، در معنای واژهها کمی بیشتر دقت کند. عزت چیست؟ جمهور به چه معناست؟ شرمساری در کجاست؟ گشایش یعنی چه؟ دولت راستگو چگونه است؟ سونامی چه جور چیزی است؟ تحقیر به چه میگویند؟ فرصتسوز به که میگویند؟ منظور مردم از تورم و رکودی که میگویند چیست؟ شیب ملایم به کدام طرف باشد خوب است؟ دوست كيست و دشمن كدام است؟ و ... .
اتفاق تلخ قطار سمنان كه يادآور واقعه ناگوار دو سال پيش در همين منطقه است چرا نميتواند مسئولين را به فكر فرو برد؟ چرا گرد و غبار استان خوزستان مسئول امر را به ياد لغو سفر مياندازد و آلودگي تهران همين سركار خانم را به ياد سفر مياندازد ولي به چارهجويي و پاسخگويي نميرساند؟ مشكل چيست و راه حل كجاست كه اين دولت نتوانسته است به كمترين وعدههاي خود جامه عمل بپوشاند و دستكم طرفداران و مديران خود را راضي كند؟ اگر با فحاشي و ناسزاگويي به منتقدان و فرستادن آنها به جهنم دردي از دولت درمان مي شد كه بايد تا به حال ميشد. شايد لازم باشد دولت محترم نظر و چشم مبارك را به استعدادهاي انباشته در داخل كشور و مخصوصاً جوانان و متخصصاني كه سه سال است مورد بيمهري و كملطفي كابينهنشينان قرار گرفتهاند بيندازد و بيش از اين به دنبال خيالِ خوش عهدي نسناسان و خناسان مستكبر نباشد كه آنها دور را نزديك و نزديك را دور نشان ميدهند و دوز و دروغ درDNA آنها نهادينه شده است و كينهاي دارند كه جز با به زانو درآوردن و خوار كردن ديگران تسكين نمييابد و اين واقعيتي انكارنشدني است كه اگر در اينها خيري بود به دوستان و نوكرانشان ميدادند.
حقيقت تلخ و تكرار شده و تجربه تجربه شده در برجام همان بود كه بارها گفته شد و گوشي كه بايد مي شنيد نشنيد، كه آمريكا دشمن است و دوست نيست و دشمن هرچقدر كه چرب زبانتر و شيك و مخمليتر باشد و با ادبتر بنمايد، غيرقابل اعتمادتر و خطرناكتر است و نفوذ واقعيتي انكارناپذير و ناخودآگاه است كه تنها زيركي و بصيرت ميخواهد. چه كسي ميتواند اين آفتاب عالم تاب را ناديده بگيرد كه دوستان در ضعيفترين دوران تاريخ آمريكا، قراردادي را با اين كشور بستند كه در اصل خواست دشمن آن بود كه دست خوبان بندند. با اين قرارداد در حقيقت روغن ريخته تحريمها را دوباره در كوزه كردند و دستآوردمان از اين قرارداد به گفته دولتمردان «تقريباً هيچ بود.» چه كساني بپذيرند چه نپذيرند. چه اسم اين هيچ را برد برد بگذاريم چه حماسه چه فتحالفتوح چه باغ سيب و گلابي و زردآلو، هيچ فرقي نميكند. به هر حال فرصتي بود كه از ما سوخت و به دشمن افزود.
مسئولين محترم دولت لطفاً دقت بيشتري كنند و بدانند يقيناً دعواي زرگري امروز اروپاييان با ترامپ و كنگره و ... شامورتيبازي آنان در پايبند بودن يا نبودن به برجام اگرچه نشان از اختلاف آنهاست ولي حكايتي نيز از بازي كثيفشان براي اخاذي دوباره از ايران دارد تا با وعدهاي ديگر، تكليف ديگري بر ايران تحميل كنند و به بهانه رام كردن ترامپ، از ظرافتمان سوء استفاده كنند. دوستان دولتي بدانند در هرجا نياز به كمك داشتند ميتوانند به نيروي عظيم بسيج هموطنانشان تكيه كنند كه حصن حصين است و ركن ركين جمهوريت نظام و مورد اعتماد تاريخ. دشمن بداند اگرچه برجام، توافقي روي كاغذ است و در عمل تقريباً هيچ، ولي اگر همين را هم پاره كنند آن را آتش خواهيم زد و به صورتشان ميكوبيم چرا كه طبق منطق معقول، دهان ياوهگو تنها مشت را ميشناسد و قلدر، قلندر را.
1- قبل از برجام هر روز یک تحریم داشتیم و بعد از برجام یک گشایش داریم. خبرگزاری مهر. روحانی 19 خرداد 95
2 - پس از برجام در شرایط غیر قابل باور قرار گرفتیم به طوری که فرصتها یکی پس از دیگری مثل سونامی به سمت ما میآید. رجانیوز. صالحی 27 مهر 1395
3- اگر بانکهای علاقمند به همکاری با جمهوری اسلامی ایران، نگران برخی رفتارهای منفی آمریکا باشند، ما آمادگی داریم از بخش ویژه نظارت بر تحریمها در خزانه داری آمریکا یک نامه آرامش بخش بگیریم تا بتوانند با ایران ارتباط داشته باشند.ظریف ۴/۶/۹۵
4- برادر بزرگوار شما خودتان شفاهاً یا کتباً با واسطه یا بیواسطه بارها گفته اید که چرا با فلان روزنامه یا فلان سایت برخورد نمیکنید یا نزد مقام معظم رهبری گلایه میکنید که چرا دستگاه قضایی با فلان روزنامه برخورد نکرده است. اما وقتی در بین اهالی مطبوعات و رسانه حضور مییابید ندای آزادی مطبوعات سر میدهید و اینکه قلمها را نشکنید و دهانها را نبندید! - خبرآنلاین 17آبان 95. آملی لاریجانی