مزد رسالت از زبان رسول اکرم(ص)
هادی دوستمحمدی
یکی از وظایف مسلمانی دعوت و تبلیغ دینی است که در ادامه رسالت و تبلیغ پیامبران قرار میگیرد. نویسنده در این مطلب ضمن بررسی نقش تاثیرگذار دعوت و تبلیغ بیمزد و اجرت مودت و اطاعت اهل بیت رسول خدا را به عنوان اجر رسالت آن حضرت تبیین کرده است.
***
پیامبری؛ نمایندگی از خدا
نبی و رسول هر چند انسانهای برگزیدهای از سوی خداوند برای ماموریت هدایتگری انسان به سوی صراط مستقیم عبودیت الهی هستند، (بقره، آیه 213؛ آل عمران، آیات 33 و 51) اما هر انسانی به حکم عقل و شرع میبایست نقش پیامبری را ایفا کند؛ زیرا انسان وقتی حقیقتی را کشف کرد نمیتواند آن را کتمان کند و باید در مقام امر به معروف و نهی از منکر و اصول دیگر اخلاقی و دینی، آن حقیقت را به گوش دیگران برساند و رسالت تبلیغ حقیقت و پیامرسانی را به درستی انجام دهد.
ابلاغ و تبلیغ حقایق از جمله حقایق دینی، وظیفهای همگانی است و نمیتوان در این امر حتی در برابر فشارها و سختیها کوتاه آمد و بیهیچ ترس و واهمهای از دشمنان، مسئولیت و وظیفه اخلاقی و دینی خود را انجام داد. (احزاب، آیه 39)
بر این اساس هر انسانی به حکم عقل و اخلاق و شریعت میبایست خود را موظف و مکلف به تبلیغ حقیقت نماید و از کتمان آن ولو با سکوت و خاموشی اجتناب کند؛ چرا که کتمان حقیقت گناهی بزرگ و نابخشودنی است. (بقره، آیات 146 و 159 و 174)
مسلمان میبایست افتخار کند که عقل و شرع، او را موظف و مکلف کرده تا در نقش نمایندگی خداوند به تبلیغ حق از جمله حقایق دینی بپردازد و مردم را نسبت به معارف و احکام الهی آگاه سازد. کسی که در جایگاه مبلغ نشسته میبایست خود را همانند پیامبری بداند که از سوی خداوند ماموریت دارد که معارف و حقایق را به گوش دیگران برساند.
اجرت و مزد در برابر رسالت و تبلیغ
اجرت به معنای مزد و پاداش است. به این معنا که انسان در قبال کار و خدماتی که ارائه میدهد، چیزی را به عنوان بهای آن دریافت میکند. اجرت میتواند طبق یک قرارداد یا شبهقرارداد مشخص شود به طوری که طرفی که خدمات میگیرد موظف باشد تا پس از دریافت خدمات، آن اجرت و مزد را بپردازد. اجرت میتواند اجرت معین و مسما باشد که دو طرف بدان متعهد میشوند یا اجرت مثلی باشد که طبق عرف تعیین و پرداخت میشود.
در داستان حضرت موسی(ع) و دختران شعیب(ع) آن حضرت به آبدهی رمه میپردازد، در حالی که هیچ قرارداد و تعهدی در میان نبوده است؛ اما شعيب(ع) از موسى(ع) دعوت میکند تا براى پرداختن اجرت آب دادن به گوسفندانش به نزدش برود. (قصص، آیه 25)
پس عرف اقتضا میکند که انسان نسبت به خدمات و کاری که دیگری انجام میدهد نوعی تشکر فراتر از تشکر زبانی داشته باشد و مزد و پاداشی را برای ارائهکننده خدمات در نظر بگیرد.
ساحران و جادوگران به فرعون پیشنهاد میکنند تا در ازای مقابله با حضرت موسی(ع) در صورت موفقیت، اجرتی در نظر گرفته شود، فرعون نیز این پیشنهاد را میپذیرد.(اعراف، آیات 113 و 114؛ شعراء، آیات 41 و 42)
اجرت جعاله که نوعی قرارداد است در آیه 72 سوره یوسف در قبال پیدا کردن جام و پیمانه شاهی مطرح میشود. چنانکه در آیه 233 سوره بقره نیز از اجرت به دایه شیرده و در آیه 24 سوره نساء از اجرت عقد تمتع (صیغه موقت) سخن میان آمده است.
پس اجرت گرفتن در برابر کار و خدمات، هم مشروع و هم معقول بوده و در طول تاریخ در میان تمامی اقوام سابقه و پیشینه داشته است.(کهف، آیات 77 و 94؛ قصص، آیه 25؛ اعراف، آیات 113 و 114)
همین مسئله موجب شده تا وقتی پیامبران به دعوت و رسالت و تبلیغ پرداختند، مسئله اجرت رسالت مطرح شود. اما پیامبران به دفع دخل مقدر پرداخته و پیش از آنکه مسئله اجرت در میان مردم مطرح شود، آن را انکار کردند و بصراحت اعلام داشتند که هیچ تقاضایی به عنوان اجرت و مزد رسالت نمیخواهند و این کار را به عنوان یک مسئولیت و وظیفه الهی میدانند.(یس، آیات 14 و 20 و 21؛ یونس، آیات 71 و 72؛ هود، آیات 25 و 29؛ شعراء، آیات 106 و 109 و 124 و 127 و 142 و 145 و 161 و 164 و 177 و 180)
حرمت اجرت رسالت و تبلیغ
برخی از اجرتها در اسلام حرام دانسته شده است. از جمله این اجرتهای حرام میتوان به اجرت زنا (نور، آیه 33)، اجرت سخنان باطل(لقمان، آیه 6)، اجرت غنا و آوازه خوانی لهو و لعب(همان؛ نورالثقلين، ذيل آيه) و مانند آنها اشاره کرد.
از آیات بسیاری از جمله آیات پیش گفته از سوره شعراء به دست میآید که اجرتخواهى براى تبليغ دين الهى، خلاف سنت الهی و سيره انبيا و پیامبران الهی است. به این معنا که پیامبران موظف و مامور به تبلیغ بودند و نمیتوانستند هیچگونه مزدی دریافت کنند.
آنان هیچگونه مزدی را دریافت نمیکردند. به این معنا که خودشان را کل مردم قرار نمیدادند و زندگی خودشان را از طریق اموال و هدایا و بخششهای مردمی تامین نمیکردند. از همین روکه آنان راه درآمدی داشتند که محتاج مردم نشوند. حضرت ابراهیم(ع) و حضرت شعیب(ع) و بسیاری از پیامبران بنیاسرائیل چوپانی میکردند. حضرت داود(ع) نخست چوپانی میکرد و سپس در زمان حکومت و خلافت خویش بر یهود، زنبیلبافی و زرهبافی داشت و ازاین راه ارتزاق میکرد. پیامبر گرامی(ص) از درآمد تجاری و ثروت همسرش استفاده کرد.
همین روش، سیره علما نیز در طول تاریخ بوده است. علمای بزرگ شیعه نیز کار میکردند و از راه کار کردن ارتزاق مینمودند. شهید اول به هیزم فروشی میپرداخت و از آن راه امرار معاش میکرد. بسیاری از علمای برجسته در سابق به کارهای کشاورزی پرداخته و در ساعاتی دیگر از روز هم به تدریس و تبلیغ میپرداختند؛ زیرا هدف علما از کار کردن این بود که نیازمند دیگران نباشند، نه آنکه ثروتی را گرد آورند. از همین رو، با کمترین تلاش یک زندگی در سطح توده مردم یا کمتر از آن داشتند و بقیه روز را به تبلیغ و رسالت میپرداختند. وقتی هدف از کار کنزاندوزی نباشد، میتوان فرصت بسیاری برای کارهای دیگر فراهم آورد. البته برخی از آنان از خواب خویش میزدند و بر خود سختی روا میداشتند تا در ساعت بیشتری در خدمت مردم باشند.
اصولا اقتضای اخلاص آن است که انسان بیمزد و اجرت و تنها برای رضای خدا کار کند. کسی که توقع مزد و اجرتی دارد سخنش کمتر مورد پذیرش قرار میگیرد، بویژه اگر مخاطب احساس کند که وی میخواهد از طریق القای برخی از مسائل و مکلف کردنش به برخی از امور از او استفاده مالی کرده و درآمدی برای خودش داشته باشد. اگر کسی از همان آغاز تبلیغ به مسئله زکات و خمس اشاره کند و سپس خود را مامور الهی در جمعآوری خمس و زکات معرفی نماید، به طور طبیعی با واکنش منفی مردم مواجه خواهد شد. با آنکه زکات و خمس خود دارای مصارف مشخصی است و خمس و زکات برای فقیران جامعه گردآوری میشود اما اگر مانند برخی از نهادهای گردآوری صدقات بگونهای عمل شود که به جای فقیران کارمندان و ساختمانهای آنان نو نوال شود، مردم از آنانگریزان خواهند شد.
مودت اهل بیت(ع) اجرت رسالت پیامبر(ص)
براساس آیات قرآن پیامبر(ص) هر چند اجرت مادی درخواست نکرد، اما یک اجرت معنوی از مردم مسلمان و مومن درخواست کرد. این درخواست آن حضرت(ص) به دستور خداوند بوده است.
خداوند بیان میکند پیامبر گرامی(ص) نیز همانند دیگر پیامبران الهی، درخواستی به عنوان مزد و اجرت رسالت نداشت؛ (انعام، آیه 90؛ یوسف، آیه 104؛ فرقان، آیه 57؛ سبا، آیه 47؛ ص، آیه 86) چرا که مزد رسالت پیامبر(ص) بر عهده خداست. (سبا، آیه 47)
با این همه ایشان مامور میشود تا یک مزد خاص از مردم درخواست کند که همان مودت و محبت به اهل بیت عصمت و طهارت است. خداوند در آیه 23 سوره شوری به پیامبر(ص) فرمان میدهد و میفرماید: قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَهًَْ فِي الْقُرْبَى ؛ بگو هیچ مزد و اجری از شما جز مودت در خویشان نمیخواهم.
پس مودت خویشان که همان اهل بیت عصمت و طهارت براساس روایات تفسیری بسیاری از فریقین هستند، به عنوان اجر و مزد رسالت از سوی خداوند تنها برای پیامبر(ص) مطرح میشود. به این معنا که در میان پیامبران الهی، تنها پیامبر گرامی است که مزدی را به حکم الهی درخواست میکند که همان مودت در خویشان ایشان است.اما این مزد که یک مزد معنوی و اجرت غیرمادی است، مزدی نیست که فایدهاش برای پیامبر(ص) باشد؛ چرا که مزدی است که فایده و سودش به خود مردم بازمیگردد. از همین رو که خداوند به آن حضرت فرمان داده و میفرماید: بگو: «هر مزدى كه از شما خواستم آن از خودتان است! مزد من جز بر خدا نيست و او بر هر چيزى گواه است.» (سباء، آیه 47)
پس مزد و اجرتی که آن حضرت (ص) به عنوان مزد رسالت و پیامبری میخواهد یک امر معنوی به عنوان مودت و محبت خویشان است که بازگشت آن نیز به خود دوستداران و اهل مودت است؛ زیرا بر اساس آیه 57 سوره فرقان این مزد رسالت، راهی به سوی خداست؛ یعنی انسان مومن با مودت به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) راهی به سوی خدا مییابد و در صراط مستقیم قرار میگیرد. خداوند میفرماید: بگو: «بر اين رسالت اجرى از شما طلب نمىكنم، جز اينكه هر كس بخواهد راهى به سوى پروردگارش در پيش گيرد.» (فرقان، آیه 57)
این مطلب از آیات قرآن به دست میآید که ایمان چیزی جز محبت نیست که خداوند در دلهای بندگانش قرار میدهد، (حجرات، آیه 7) پس مومنان واقعی کسانی هستند که محبت خداوند را کسب میکنند؛ و از آنجا که محبت خداوند تنها در سایه محبت پیامبر(ص) به دست میآید: بگو: «اگر خدا را دوست داريد، از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشايد و خداوند آمرزنده مهربان است.» (آل عمران، آیه 31) لازم است تا این محبت را از طریق اطاعت خدا و پیامبر(ص) بویژه اطاعت از امر الهی به عنوان محبت و مودت به ذیالقربی و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به نمایش گذارند. از همین رو خداوند در ادامه این آیه میفرماید: بگو: «خدا و پيامبر را اطاعت كنيد.» پس اگر رويگردان شدند، قطعاً خداوند كافران را دوست ندارد. (آل عمران، آیه 32)
همچنین خداوند در آیات قرآن بیان میکند که این ذوی القربی که نفس و فرزندان پیامبر(ص) هستند( آل عمران، آیه 61)، کسانی هستند که خداوند ولایت آنان را واجب دانسته (مائده، آیه 55 و 3) و به عنوان اولوا الامر معرفی کرده است.(نساء، آیه 59)
آنچه مسلم است اینکه تاکید پیامبر بر دوست داشتن اهل بیت ایشان به عنوان اجر معنوی رسالت، ناظر به اطاعت و پیروی از آن بزرگواران است و صرف داشتن محبت قلبی نمیتواند هدف و منظور پیامبر باشد زیرا این دوست داشتن باید تجلی عینی و خارجی در عالم واقع و در صحنه زندگی و اجتماع داشته باشد که در قالب اطاعت و فرمانبرداری از آن حضرات ظهور و بروز میکند.