رونمایی از برنامه انتخاباتی دولت بیکارنامه با جنجال مشهد(خبر ویژه)
«غوغازیستان وتجدیدنظرطلبان، که برای آنها همواره هدف وسیله را توجیه میکند. «علی مطهری بما هو علی مطهری»، موضوعیتی ندارد. خصوصاً آنکه در پارهای موارد، دیدگاههای فرهنگی این دو فرسنگها ولو در ظاهر فاصله دارد.»
روزنامه جوان در تحلیلی با عنوان «هشتگ شرمندگی» نوشت: در ماجرای لغو همایش غیرقانونی شورای موسوم به اصلاحطلبان خراسان رضوی که علی مطهری قرار بود سخنران آن باشد، یکی از روزنامهها با آب و تاب فراوان تیتر زد: «رأس امور کجاست؟ و علی مطهری را معادل مجلس معرفی کرد! رئیس جمهور محترم برای نخستین بار ابراز «شرمندگی» کرد و دستور پیگیری به وزرای کشور و دادگستری داد.
این شرمندگی البته نه از آن جنسی بود که در جلسه مشترک دولت و مجلس شورای اسلامی، در تیر ماه امسال در زمینه حقوقهای نجومی وعدهاش را داده بود که اگر «دولت در جایی که احیاناً غفلتی شده باشد در عذرخواهی از مردم لکنت زبان نخواهد داشت.»
این شرمندگی نه از بابت عمل نکردن به قولهای گشایش اقتصادی 100 روزه است که در هر تریبون با ربط و بیربط، پیش و پس از انتخابات ریاست جمهوری فریادش زده شد، همچنانکه رئیس جمهور در همان جلسه مشترک دولت و مجلس تصریح کرد: اگر جایی نیاز به عذرخواهی داشت، بدون شک و تردید باید از مردم عذرخواهی کنیم چرا که مردم «ولی نعمت»های ما هستند.
و صد البته این شرمندگی نه از جنس تعطیلی یکی پس از دیگری کارخانهها و رکود حاکم بر کسب و کار در فضای پسابرجام (این آفتاب تابان) است که منتقدان بیسواد و بیشناسنامه دولت، گلابیها و مواهب آن را نه میبینند و نه درک میکنند.
این شرمندگی حتی از آن جنسی نیست که اکنون و پس از گذشت سه سال و نیم از عمر دولت «تدبیر و امید!» بیایند و شجاعانه از «ولی نعمتان» خود عذر بخواهند که دیگر نمیتوان پشت «شعار» پنهان شد و همه تقصیرهای عالم را از گذشته تا ناکجاآباد، متوجه دولت گذشته کرد. مردم و از جمله آن 50/7 درصدی که به این دولت اعتماد کردند «شعور» دارند.
دولت تدبیر و امید در کنار این همه شعارهای ریز و درشت اقتصادی وعده کرده بود «عزت» رابه پاسپورت ایرانی بازگرداند. نتیجه آن شد که دولت خبیث آل سعود، ویزای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را برای پیگیری وضعیت شهدای منا، امضا نکرد و وزیر خارجه کشورمان مجبور شد مقابل امیر شیخنشین کویت زانو بزند و نه تنها عزت را بازنگرداند که باعث تحقیر 80 میلیون ایرانی شد. عزت ملت ایران نه تنها باز گردانده نشد که توسط مقامات آمریکایی متهم شدیم به اینکه: فریب و نیرنگ بخشی از ژن ایرانیان است. واکنش ما، اما اکتفا به برخی جملات اتو کشیده، بیخاصیت و دیپلماتیک بود تا مبادا خاطر عضو ارشد تیم مذاکره کننده آمریکایی را مکدر کرده باشیم و زیر میز مذاکره بزنند.
انتخابات در پیش است و ملت محک خواهند زد، هرآنچه که از دولت تدبیر و امید تجربه کردهاند، دولتی که دستش از هر وعدهای خالی است، کدام مسیر را برگزیند که اذهان مردم رااز مطالبات به حق آنها منحرف سازد. آیا راهی جز ایجاد دو قطبی اجتماعی و شکاف فرهنگی مانده است؟ کافی است نگاهی به صفحات نخست روزنامههای تجدیدنظرطلب و حتی دولتی بیندازید تا این آرایش را بهتر درک کنید. همایشی غیرقانونی در مشهد تدارک دیده میشود، «علی مطهری» برای سخنرانی انتخاب میشود و مراجع قضایی به هر دلیلی دستور لغو همایش را صادر میکنند. تیم عملیات روانی بلافاصله دست به کار میشود، و بیآنکه بپرسد چرایی و چگونگی این تصمیم چیست، انگشت اتهام را به سمت نماینده ولی فقیه و امام جمعه مشهد اشاره میرود و داستانها در فضای مجازی میسرایند که خراسان خودمختار شده است وقس علی هذا. سپس موج نامهنگاریها آغاز میشود و تمام قوای کشور را درگیر مسئلهای میکنند که نه دردی از مشکلات مردم را درمان میکند و نه مرهمی بر زخم آنها مینهد. گویا ستاد تبلیغات انتخاباتی دولت تشکیل شده و افتخار قیچی کردن روبان به علی مطهری سپرده شده است.