نگاهی به دلایل آلودگی هوا در کلانشهرها و راهکارهای پیشنهادی-بخش دوم
عزم ملی در باز گرداندن هوای پاک به ریههای کلانشهر
روزها در کلانشهرها با ترافیک آغاز میشود، بویژه آنکه در ایام نیمه دوم سال و با اوقات مدرسه بچهها همراه باشد.
یکی از اصلیترین دلایل ایجاد ترافیک،دود و آلودگی هوا استفاده از خودروهای تک سرنشین به صورت فرا گیر است. اگر چه مدرسه باید یکی از مهمترین مراکز فرهنگ سازی در باب مهار ترافیک و کاهش آلودگی هوا واقع شود، اما به نظر میرسد این مهم کاملا بر عکس شده است! استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی،پیاده روی صبحگاهی و نیزاستفاده از وسایل حمل و نقل پاک مانند دوچرخه در صد ناچیزی از سیستم حمل و نقل درایام صبحگاهی مدارس را به خود اختصاص دادهاند. شهروندان اعم از والدین و دانش آموزان مکررا نبود جایگاه ویژه دوچرخه سواری، کمبود وسایل حمل و نقل عمومی و نیزعدم رغبت بچهها به پیاده روی را ازجمله دلایلی عنوان کردهاند که به ترافیک صبحگاهی در ایام مدارس دامن میزند.
تاکنون برای مهار آلودگی هوا راهکارهای پیشنهادی بسیاری مطرح شده است، از جابهجایی پایتخت گرفته تا تشویق به پیاده روی. با این حال هیچ درمانی نه به طور کامل اجرایی شده و نه یارای درمان سینه پر دود کلانشهر را داشته است!
به نظر میرسد یکی از مهمترین راهکارهای درمانی آلودگی هوا در کلانشهر-آن گونه که کارشناسان اهلفن و جامعه شناسان عنوان میکنند- کنار گذاشتن خودخواهیها از سوی برخی شهروندان باشد. اینکه در مسئله آلودگی هوا تنها به آسودگی مقطعی خود و خانواده مان بها داده و از مراعات در جهت کاهش آلودگی هوا دوری گزینم، مطمئنا دودعدم همیاری جمعی اول از همه به چشم خودمان و خانوادهمان خواهد رفت. آیا نمیشود در یک روز آفتابی فرزندمان را برای حفظ سلامت خودش و نیز کاهش آلودگی هوا به قدم زدن تا در مدرسه که نزدیک منزلمان نیز واقع شده، تشویق کنیم؟ فراموش نکنید همین راهکارهای ساده و عزم جمعی در کاهش آلودگی هوا میتواند نقش بسیار موثری داشته باشد.
همیاری مردمی در درمان ریههای کلانشهر
شاخص آلودگی بالای 150 برای همه گروههای سنی مضر است، ولی اگر شاخص بین 100 تا 150 باشد برای گروههای حساس آسیبزا و خطرناک است. این گروه شامل ورزشکاران حرفهای، بیماران قلبی و تنفسی، زنان باردار، کودکان و سالمندان است.
کشور ما از سال 1350 دچار آلودگی هوا بوده است و هر شهری که به کلانشهر تبدیل شده در زمره شهرهای آلوده قرار گرفته است. آنچنان که کارشناسان اهل فن مدعی هستند، با حذف بنزین پتروشیمی میزان بنزن هوا از 600 ppm به 30 ppm رسیده است.
با ارائه نمودارهای مربوط به روزهای سالم،پاک و ناسالم هشت کلانشهر کشور طی سالهای 91 تا 95 متوجه میشویم که تعداد روزهای سالم و پاک در تهران و سایر کلانشهرها نسبت به سالهای 91 و 92 افزایش داشته است.
در تهران در سال 92، 202 روز سالم، در سال 93، 233 روز سالم، در سال 94 نیز 21 روز پاک و 233 روز سالم داشتیم.
در حقیقت از از ابتدای امسال تا اول آذر 205 روز پاک و سالم داشتهایم. این آماراگر از صحت کامل بر خوردار باشند، امیدواری زیادی میآفرینند.
محمد موسوی یک کارشناس محیط زیست برایمان میگوید: «درمهارآلودگی بیش از هر راهکاری عزم ملی موثر است. چنانچه عزم ملی کمرنگ شود، مردم نسبت به اجرا کردن و همیاری برنامههایی که به کاهش آلودگی هوا منتج میشود، نوعی بیرغبتی وبی اعتمادی نشان داده، مایوسانه همه راهکارها را رها میکنند و پشتکار خود را برای بازگرداندن هوای پاک به ریههای کلان شهر از دست میدهند. باید با فرهنگ سازی بتوانیم نوعی شوق آفرینی برای مشارکت همه اقشار در مهارآلودگی هوا ایجاد کنیم. ضمن اینکه باید بدانیم هر چه که از دستمان بر میآید برای کاهش آلودگیها انجام دهیم باز هم کم است و باید بیشتر ازآن از سوی مردم و مسئولان انجام شود.»
وی ادامه میدهد: «باید اعتماد به نفس شهروندان در اینکه میتوانند به صورت بهینه در بازگرداندن هوای پاک به ریههای کلانشهر موثر و موفق باشند، تقویت شود. در ابتدا باید با کمتراستفاده کردن از خودروهای شخصی میزان ذرات آلوده درهوا را تثبیت کنیم و سپس با به کار گیری راهکارهایی به کاهش این ذرات آلاینده همت گماریم. الان فروش طرح زوج و فرد به بهانههای مختلف عملا از کارآیی این طرح که میتوانست بسیار موثر واقع شود،کاسته و محلی برای اعتراض و بدبینیها به سفت و سختی طرحهای اجرایی ایجاد کرده است. به نظر میرسد به هیچ بهانهای نباید تا اطلاع ثانوی طرح زوج و فرد فروخته شود.»
اولویت شماره یک
استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی
خسرو ثاقب طالبی پژوهشگر موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در گفتوگو با گزارشگر کیهان در مورد دلایع شایع آلودگی هوا در کلانشهرها توضیح میدهد: «مهمترین دلیل شایع آلودگی هوا بروز پدیده اینورژن یا وارونگی هواست که بر اثرآن هوای سرد و آلوده پایین قرار میگیرد. بروز این پدیده ریشه در عملکرد نادرست خود بشر در مواجهه با طبیعت دارد. کارخانه ها، تولید وسایل نقلیه که سوخت ناقص ایجاد میکنند-بهویژه ماشین آلات سنگین دودزا- ترافیک به معنای ورود و خروج حجم زیاد خودرو در ساعات ابتدایی صبح و ساعات پایانی روز-غروب-که اغلب تک سرنشینه هم هستند، استفاده بیرویه از وسایل گرمایشی در منازل و ادارات و... همگی زنجیر وار دست به دست هم داده تا چرخه آلودگی هوا را کامل کرده و به ابعاد آن دامن بزنند.»
این پژوهشگراهل فن ادامه میدهد: «هرگز فراموش نکنید که یک وسیله نقلیه استاندارد میتواند با جابه جایی مثلا 20 نفر جای دست کم بیست خودرو شخصی با تولید سوخت ناقص را بگیرد. کلانشهر تهران که روزگاری بین 3تا5 میلیون نفر جمعیت داشته و در حال حاضر این رقم به 15 میلیون نفر رسیده است! بیش از هر راهکاری نیازمند توجه شهروندانش به نکات ریز برای احیا دوباره است.»
طالبی در ادامه به سایر مواردی که به حجم آلودگی هوا در کلانشهر تهران دامن زدهاند، اشاره کرده و میگوید: «خانههای ویلایی یکی پس از دیگری به ویرانه تبدیل شدند وبه سرعت جای آنها را آپارتمانهای چندین طبقه گرفتند. استفاده از وسایل گرمایشی با حجم زیاد نیز به پدیده اینورژن در فصول سرد دامن میزند. آلایندهها که در هوای کلانشهر زیاد میشوند بر سطح خاک انباشته میشوند، درآب باران حل شده و به ریشههای درختان میرسند که در دراز مدت موجبات تخریب درختان را فراهم میآورند.»
از این کارشناس سؤال میکنم:«جنگل کاری در اطراف تهران تا چه حد میتواند به بهبود وضعیت هوای کلانشهر کمک کند؟»
وی پاسخ میدهد: «جنگل در جذب آلایندهها حکم یک اسفنج را دارد. همانگونه که اسفنج در وقت انباشت شدن،آب را پس میدهد، جنگل نیز تا آنجا که میتواند، آلایندهها را جذب کرده و دیگر از یک حدی بیشتر نمیتواند و اثری ندارد. در حال حاضر تهران فضای سبزنسبتا زیادی دارد،اما نمیتواند نیازها را در مهار آلودگیها کفاف دهد. راهکاری که در حال حاضر بسیار بر آن تاکید میشود، عدم استفاده از خودروهای تک سرنشینه و بهره گیری از وسایل حمل و نقل عمومی در اکثر موارد و تا جایی که امکان دارد،عنوان میشود.»
جایگاه تق و لق پژوهش در برنامههای اجرایی مهارآلودگی هوا
سرب موجود در هوا از مهمترین آلاینده هاست. با آب باران تولید اسید میکند. اسید سولفوریک و اسید نیتریک ایجاد شده بر همه چیز از جمله پوشاک شهروندان،درختان،بناهایی که بیشتر در ساختارشان ازآهک استفاده شده،ریهها و ...اثر نامطلوب میگذارند. مقداری از این اسیدها به وقت بارندگی روی ماشینها، خاک، پوشاک، درختان و بناها نشسته و خوردگی ایجاد میکنند. بنابراین نباید از یاد برد که آلودگی در حقیقت یک سیکل است.
از طالبی کارشناس موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورکه اخیرا سفری تحقیقاتی به کشور آلمان نیز داشته، می پرسم: «آیا گزینه تغییر پایتخت که چندی پیش روی میز قرار گرفت،به نظر شما گزینه عملی و موثری است؟» وی پاسخ میدهد: «این یک اصل است که از مهاجرت به شهرهای بزرگ جلوگیری کنیم؛ شهرهای میلیونی را کاهش داده و به شهرهای کوچک امکانات دهیم. برای مثال کشور آلمان همین اندازه جمعیت ما را دارد، ولی با تقسیم درست امکانات ترجیح میدهند در شهرهای کوچک زندگی توام با آرامش و به دور از دود را سپری کنند. وسایل حمل و نقل عمومی داخل شهری و نیز بین شهرهای کوچک به فراوانی موجود است.»
در سؤال دیگری از این محقق میپرسم: «در سمینارهای خارجه که شرکت میکنید،تا چه حد راهکارهای جدید با خود به کشور میآورید و این راهکارها به چه میزان اجرایی میشوند؟ وی پاسخ میدهد: «پیش روی تحقیقات هنوز هم که هنوز است همان چالشهای قدیمی وجود دارد؛ اغلب دست اندرکاران ما اعتقادی به گام برداشتن با تکیه بر پژوهشها ندارند و از سوی دیگر با تنگنای اعتبارات پژوهشی روبروییم. برای مثال ما گونههای گیاهی را پیشنهاد داده ایم که شاید کاشت آنها بعد از 5تا6سال اثرات خوبی بر کاهش آلایندهها داشته باشد،اما سازمانهای اجرایی تاب تحمل این مدت را نداشته و دائما میگویند؛ پژوهشهایی را ارائه دهید که با به کار بستنها یک ماه نتیجه بگیریم!»
تاثیرمنفی آلودگی هوا
بر سلامت جسم و روان
هنگام آلودگی هوا، افراد زودرنج تر، پرخاشگرتر، عصبانیتر و کم تحملتر میشوند. یعنی با اینکه در گذشته هم این مشکلات را داشته اند، اما حالا خیلی زودتر به استرسها، واکنش و حساسیت نشان میدهند. انگار همه عادت کرده ایم آسمان شهرمان را بدون ابر و پرنده و غبارآلود ببینیم؛ در حالی که متخصصان بارها درباره عوارض آلودگی هوا و تاثیر آن روی سلامت قلب و عروق، سیستم تنفسی، پوست و... هشدار داده اند، اما بد نیست بدانید تنفس هوای آلوده، سلامت روان مان را هم به خطر میاندازد.
رضا تورانی یک پزشک عمومی برایمان میگوید:«باید بدانید سرب علاوه بر آثار زیانباری که بر سلامت جسمی افراد دارد و احتمال ابتلا به سرطان و سقط جنین را افزایش میدهد، سلامت روانی افراد را هم تهدید میکند؛ به عنوان مثال بر عملکرد سیستم عصبی تاثیر منفی میگذارد و باعث بروز سردردهای شدید (بویژه در بیماران مبتلا به میگرن) و کم شدن قدرت حافظه میشود. سرب موجود در هوا میتواند احتمال تولد کودکان مبتلا به نقص عضو و همچنین اوتیسم و بیش فعالی را دو تا سه برابر افزایش دهد. همچنین هر چه عوارض مسمومیت ناشی از سرب بیشتر شود، اختلالات ذهنی افزایش مییابد که به مرور باعث فراموشیهای دائم، بیماریهای لرزشی و علائمی شبیه جنون خواهد شد.»
وی ادامه میدهد: «آلودگی هوا با کاهش انرژی و ایجاد خواب آلودگی همراه است و زمینه بروز پرخاشگری را فراهم میکند. در واقع وقتی فرد به دلیل آثار آلودگی هوا که یکی از آنها کمبود اکسیژن است، بیحوصله یا کم حوصله میشود قادر به کنترل خشم خود نیست و عصبی رفتار میکند. ضمنا آلودگی هوا تاثیر روانی مضاعفی بر بیماران افسرده دارد، قدرت تصمیم گیری آنها را ضعیف میکند و فرد بیانرژی، بیحوصله و خسته است. همه این عوامل باعث میشوند بیماری افسردگی شدیدتر شود.»