نگاهی به رزمایش زرهی بیسابقه مقاومت در القصیر سوریه
حزبالله در اوج
گردآوری و تنظیم: فریده شریفی
حزبالله لبنان روز یکشنبه (23 آبان) برای اولین بار در القصیر سوریه و با حضور صدها رزمنده یک رژه زرهی گسترده و باشکوه برگزار کرد. در این رژه تجهیزات توپخانهای، تانکها و خودروهای حامل خمپارههای سنگین و یگانهای پیادهنظام وابسته به نیروهای واکنش سریع در درگیریهای سوریه، مشارکت داشتند.
رژه زرهی حزبالله در القصیر اولین اقدام از این دست حزبالله در خارج از خاک لبنان به شمار میآید در واقع اولین بار است که حزبالله زرهپوشها و تجهیزات مدرن خود را در این سطح گسترده به نمایش درآورده و اسرائیل را غافلگیر کرده است. از نظر حزبالله انتخاب زمان این رژه نظامی نیز بسیار مهم بود یعنی دقیقا در زمانی سرنوشتساز در تاریخ سوریه و منطقه صورت گرفت و نشان داد که حزبالله پس از چهار سال تجربه مبارزه بیسابقه در تاریخ خود و جانفشانیهای فراوان در سوریه، یک حزب شکستخورده نیست بلکه یک «ارتش مدرن» است که دارای تسلیحات پیشرفته و قدرتمند است.
از نظر مکانی نیز انتخاب منطقه «القصیر» بسیار هوشمندانه و سمبلیک بود چرا که القصیر، دروازه ورودی حزبالله به داخل سوریه است. حزبالله از سال ۲۰۱۳ بر منطقه القصیر تسلط دارد. این حزب بعد از درگیری شدید با تروریستهای «ارتش آزاد سوریه» این منطقه را تحت کنترل خود درآورده است.
القصیر از جمله مناطق مورد توجه رژیم صهیونیستی نیز هست و از سه سال پیش تاکنون گزارشهای متعدد و مستندی از سوی صهیونیستها و آمریکاییها در مورد تحولات این شهر منتشر شده است از همین رو میتوان گفت که رژه نظامی حزبالله در این منطقه راهبردی به مثابه به چالش کشیدن قدرت بازدارندگی اسرائیل است و دروغ بودن ادعاهای تل آویو مبنی بر حملات هوایی این رژیم علیه محمولههای سلاحهای حزبالله در این منطقه را برملا ساخت. کسانی که این رژه را پیگیری کردند، در توضیح آن گفتند که تمام تصاویری که از آن منتشر شده است حتی به شکل غیر رسمی، فقط گوشهای از یک صحنه بزرگتر را نشان میدهد، صحنهای که از نظر مشارکت یگانهای مختلف حزبالله و نوع سلاحهای به کار رفته در آن از جمله سلاحهایی که رژیم صهیونیستی آن را «برهم زننده توازن بازدارندگی» میداند، منحصر به فرد بود.
پیامهای رژه نظامی حزبالله
رژه نظامی حزبالله در شهر القصیر سوریه در نوع خود «بیسابقه» است و پیامهای زیادی به ویژه برای تکفیریها و رژیم صهیونیستی که به شدت نگران نمایش قدرت حزبالله هستند دربر داشت. این رژه نشان داد که جنگ آینده به مرزهای مشخصی از لبنان و مکانهایی که هوادار یا مخالف حزبالله در لبنان هستند محدود نخواهد بود بلکه مساحت حیاتی عمیقتر و گستردهتر به لحاظ استراتژیکی، جغرافیایی و نظامی را شامل میشود.
یک منبع عالیرتبه نظامی اسرائیلی در این باره گفت که جنگ آینده با حزبالله یک جنگ واقعی خواهد بود نه فقط جنگ علیه یک گروه مسلح و در واقع جنگ با یک ارتش به تمام معنی با توان کامل در راه خواهد بود که توانمندیهای آن سطوح مختلف از جمله تاکتیک جنگهای چریکی را شامل میشود.
یکی دیگر از پیامهای این رزمایش، احیای «روز شهید» است. منطقه القصیر یادآور نام «احمد قصیر» نخستین استشهادی لبنانی عضو مقاومت است که خود را در مقر حاکم نظامی اسرائیلی در «صور» منفجر میکند و پس از آن عملیاتهای استشهادی توسط همه گروههای مقاومت تکرار شد و این عملیات منحصر به فرد راه را برای پیدایش «مقاومت اسلامی» و سپس حزبالله هموار کرد. تیپ نظامی حزبالله، نیز که در این رژه نظامی شرکت داشت «یگان الرضوان» است که نام خود را از «حاج رضوان» یا همان شهید «عماد مغنیه» گرفته است و این یگان از تشکیلات نخبه مقاومت است.
رژه نظامی حزبالله نیازمند هماهنگی با یگانهای ارتش سوریه در منطقه القصیر بود که ارتش سوریه نیز فضای لازم را برای نمایش نظامی سمبلیک مهیا کرد، نمایشی که رهبران مقاومت نباید آن را به راحتی علنی میکردند تا مبادا کسانی که مترصد ضربه زدن به مقاومت هستند از فرصت استفاده کنند. با علم به اینکه حزبالله زمانی که فعالیتی از این نوع انجام میدهد این را در نظر میگیرد که اسرائیلیها با ماهوارهها و هواپیماهایشان آن را زیر نظر میگیرند و تحلیل هایش را در این زمینه انجام میدهد.
برای حزبالله این رژه، یک نقطه عطف در تاریخ سوریه و منطقه است که حزبالله پس از چهار سال از تجربه جنگ بیسابقه در تاریخش و دادن قربانیهایی که بزرگترین قربانیها به شمار میرود، نشان میدهد که نه حزبی خسته است و نه شکستخورده بلکه ارتشی مقاوم است که دارای تجهیزات و ادوات نظامی و تجربه و تشکیلات یک ارتش پرقدرت است و مهمتر از آن این است که در جغرافیای متداخل سوریه و لبنان مقاومت همه جا حضور دارد همان گونه که سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله گفته «هر جا لازم باشد حضور پیدا میکنیم.»
واکنش رسانهها
رسانههای اسرائیلی نیز بر روی این رژه نظامی تمرکز کرده و آن را پوشش دادند، از جمله اینکه شبکه 10 تلویزیون اسرائیل اعلام کرد قدرت نظامی کنونی حزبالله موجب شده تا به سطح یک ارتش ارتقاء پیدا کند.
این شبکه ظهور زرهپوشهای حزبالله در القصیر را به این شکل علنی، «پیام قوی برای اسرائیل» دانست که بر اساس آن منطقه شمال و الجلیل در وضع بسیار خطرناکی قرار میگیرند.
پایگاه «اسرائیل دیفنز» هم با انتشار تصاویری از رژه زرهی حزبالله تاکید کرد «این رژه زرهی نمایش قدرت حزبالله و پیامی برای اسرائیل بود.»
روزنامه لبنانی السفیر نیز در گزارشی به رژه مبارزان حزبالله در سوریه پرداخت و نوشت: «این نخستین بار است که «حزبالله» یک رژه نظامی و نمایش قدرت در خارج از اراضی لبنان برگزار میکند. به عبارتی دقیقتر این نخستین بار است که حزب الله رژه نظامی با این بزرگی از زمان تاسیس تاکنون برگزار میکند.»
این روزنامه لبنانی با اشاره به یگان ویژه رضوان که در بیشتر گزارشهای اسرائیلی از سناریوهای جنگ آینده به ویژه نفوذ به شهرکهای صهیونیستنشین در شمال فلسطین اشغالی از آن نام برده شده است، خاطرنشان کرد: «کسانی که با زبان تقسیمبندیهای نظامی در حزبالله آشنا هستند، به خوبی ماهیت نیروهای شرکتکننده در رژه زرهی حزبالله در منطقه القصیر را درک میکنند.»
برخی رسانههای عربی مانند الجزیره قطر و اسکای نیوز و شبکههای اجتماعی هم در چارچوب گزارشهایی از این رژه زرهی حزبالله، تصاویری را از تانکها و خودروهای زرهی و صدها رزمنده مقاومت که در این رژه شرکت داشتهاند، منتشر کردند.
دستپاچگی اسرائیل
رژه نظامی باشکوه و قدرتمند حزبالله در شهر القصیر سوریه، موجب شد اسرائیل با درک توانمندی فراوان این حزب دستپاچه شده و به طراحی نقشهای برای تخلیه شهرکهای مرزی به منظور بیحاصل گذاشتن حمله احتمالی حزبالله به این مناطق بپردازد.
اسرائیل اعلام کرده «آماده است دهها هزار نفر از ساکنان شهرکهای مرزی را از منازل خود بیرون ببرد تا اگر حزبالله در صدد ورود به فلسطین اشغالی بر آید، فرصت حمله به این شهرکها را از آن سلب کند و نیروهای این حزب وارد مناطق مسکونی خالی از سکنه شوند.»
بنابر افشاگری منابع نظامی اسرائیل به روزنامه هاآرتص، «نقشه تخلیه شهرکهای مرزی شامل بیرون بردن 78 هزار شهرکنشین به مناطق امنتری است که کمتر در معرض حملات یگانهای هجومی حزبالله قرار دارند.»
این نقشه اسرائیل که « خط امن» نام دارد، و «الی کوخافی» فرمانده منطقه شمالی ارتش اسرائیل دو سال تمام برای محافظت از جبهه شمالی برای مقابله با حزبالله وقت گذاشته است شامل ایجاد موانع و خطوط دفاعی است که میتواند نفوذ نیروهای حزبالله به شهرکهای مرزی را دشوار سازد و مانع از حملات ضربتی و ناگهانی آنان به این شهرکها شود.
همچنین در این نقشه حمایت ویژه از مقر فرماندهی در برابر تیراندازی و حملات موشکی و خمپارهای در نظر گرفته شده است و علاوه بر این یگانهای نظامی برای حمایت از شهرکنشینان و جلوگیری از عملیات نفوذ نیروهای حزبالله به شهرکها آموزش دیدهاند.
اما نکته قابل توجه در مورد این نقشه چیزی است که هاآرتص از آن تحت عنوان «اقدام بدیهی» یاد کرده است و شامل آماده کردن شهرکها برای تخلیه در جریان رویارویی با حزبالله است که بر اساس آن در صورت وقوع جنگ یا هشدار اطلاعاتی چند ساعت پیش از آغاز جنگ، شهرکنشینان به سرعت منازل خود را ترک میکنند.
این نقشه شامل شهرکهایی است که بیشتر در دایره چهار کیلومتری از مرز لبنان قرار دارند و برخی شهرکهایی را که دورتر از این نقطه قرار دارند اما در تیررس حزبالله هستند، نیز شامل میشود.
مطابق این نقشه، تعداد شهرکهایی که قرار است تخلیه شوند بالغ بر 50 شهرک با 78 هزار شهرکنشین است که از این تعداد 22 شهرک در یک کیلومتری مرز قرار دارند و 24 هزار شهرکنشین در آن ساکن هستند.
«عاموس هرئی» کارشناس نظامی اسرائیل در این باره اظهار داشت: حمله ضربتی حزبالله و نفوذ به آن سوی مرز دستاورد بزرگی برای این حزب به ثمر خواهد رساند که چهبسا محو کردن آن برای ارتش اسرائیل دشوار باشد.
وی ضمن تاکید بر اینکه «ارتش اسرائیل در چند سال گذشته سخت تلاش کرده که توانمندیهای رزمی و هجومی و نیز اطلاعاتی خود را بالا ببرد» افزود: « این اقدامات به تنهایی کافی نیست بلکه نیازمند تلاشهای تکمیلی دفاعی است زیرا پی بردن حزبالله به اینکه قادر است به اسرائیل آسیب برساند و یا در بدترین حالت ممکن، ارتش اسرائیل را به عقبنشینی وادارد، ارتش را مجبور کرد به فکر نقشه تخلیه شهرکهای مرزی و انتقال شهرکنشینان به اماکن امن در مرکز فلسطین اشغالی و جنوب آن بیفتد.»
هرئیل خاطر نشان کرد که «نقشه خالی کردن شهرکهای مرزی به مثابه زیرورو شدن راهبردهای اسرائیل مبتنی بر سیاست کمربندی امنیتی با لبنان است که هدف از آن خنثی کردن تهدیدهایی است که از خاک لبنان آغاز میشود.»
به گفته او «این نقشه امنیتی اکنون به کمربند امنیتی در داخل فلسطین اشغالی تبدیل شده است. با این همه اسرائیل شکستی که از هم اکنون مشخص است و نیز ناکامی در جلوگیری از نفوذ حزبالله به داخل شهرکها را دستاوردی بیسابقه برای خود جلوه میدهد.»
موفقیت حزبالله در صحنه سیاسی
حزبالله نه تنها در صحنههای نظامی بلکه در صحنههای سیاسی هم پیروز میدان بود و «میشل عون» کاندیدای منتخب حزبالله، سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان در تاریخ 10 آبان ماه بهعنوان سیزدهمین رئیسجمهور لبنان انتخاب شد.
کاخ ریاست جمهوری لبنان بیش از دو سال منتظر ورود جانشین میشل سلیمان رئیسجمهور سابق بود و پارلمان لبنان نیز با وجود پایان یافتن دوره ریاست جمهوری سلیمان بهسبب اختلافات سیاسی ناشی از وجود فضای دوقطبی و کارشکنیهای عربستان، نتوانسته بود جانشین وی را انتخاب کند. اما سرانجام میشل عون رئیسجمهور شد. بیشتر کارشناسان، پیروزی میشل عون را موفقیت و پیروزی حزبالله در داخل لبنان و پیروزی محور مقاومت در منطقه عنوان میکنند که این تحلیل چندان هم دور از واقعیت نیست. در واقع همان طور که حزبالله و مقاومت در عرصه نظامی تا کنون پیروز بوده، در عرصه سیاسی هم با انتخاب عون موفقیت و پیروزی بزرگی را به دست آورد.
زمانی که دوره میشل سلیمان رئیسجمهور سابق لبنان به پایان رسید، جریان 8 مارس یعنی حزبالله و همپیمانانش و جریان 14 مارس یعنی سعد حریری و همپیمانانش، غیر محتملترین گزینهها یعنی میشل عون و سمیر جعجع را برای ریاست جمهوری کاندیدا کردند، در حالی که کمترین توافق هم بر روی این دو نفر وجود نداشت و اوجگیری تنشها در منطقه به ویژه بین ایران و عربستان از یک سو و آمریکا و روسیه از سوی دیگر، کار انتخاب رئیسجمهور توافقی را به بنبست کشاند تا جایی که حزب الله عملا جلسات مجلس برای انتخاب رئیسجمهور لبنان را تحریم کرد.
در طول 2 سال اخیر که کار تعیین رئیسجمهور به بنبست رسیده بود، حزبالله مصرانه بر روی کاندیدای مورد نظر خود ایستادگی و به هیچ وجه حاضر نشد در این خصوص با کسی مذاکره کند و دقیقا همین امر جریان مقابل را به تکاپو واداشت تا دست به کار شود و خیلی زود از گزینه مد نظر خود یعنی سمیر جعجع کوتاه بیاید.
حزب المستقبل به ریاست سعد حریری گمان میکرد که با کوتاه آمدن از گزینه سمیر جعجع که در جریان ربایش دیپلماتهای ایرانی هم نامش مطرح بود، حزبالله هم از گزینه میشل عون کوتاه میآید و آنگاه میتوان بر روی گزینهای دیگر توافق کرد اما حزبالله در این مرحله هم از حمایت عون کوتاه نیامد تا حریری مجبور شود در یک حرکت غیرقابل پیشبینی از کاندیدای دوم حزبالله یعنی سلیمان فرنجیه حمایت کند. سعد حریری بر این گمان بود که با این حرکت، حزبالله از کاندیداتوری عون کوتاه میآید اما نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه جعجع هم در یک حرکت غیرمنتظره از رقیب سابق خود یعنی میشل عون حمایت کرد.
نهایتا حریری در مقابل گرفتن امتیاز تکیه بر کرسی نخست وزیری، حاضر شد از میشل عون حمایت کند تا گزینه حزبالله سیزدهمین رئیسجمهور کشور باشد. این تحول عظیم و مهم از چند بعد مورد توجه است.
قطعا همه بازیگران و کنشگران سیاسی در لبنان به این واقعیت معترفند که حزبالله با پیشنهاد خود و ارادهای که در این رابطه به منصه ظهور رساند، نقش ویژهای در موفقیت میشل عون داشت، لذا حزبالله از این به بعد نیز میشل عون را به عنوان رئیسجمهور لبنان تنها نخواهد گذاشت. حزبالله در مقابل فشارهایی که ممکن است در موضوعات مختلف بر میشل عون وارد شود، حمایت خود را از وی ادامه خواهد داد. با نگاهی به اختیارات رئیسجمهور در قانون اساسی لبنان مشاهده میشود که اختیارات رئیسجمهور در لبنان چندان زیاد نیست. به عبارت دیگر شرایط در این کشور به گونهای است که نخستوزیر به عنوان مسئول دولت و قوه مجریه محسوب میشود، اما احتمال فشار به میشل عون نیز منتفی نیست. البته میشل عون با توجه به تجربیات گوناگونی که در عرصههای مختلف سیاسی در لبنان دارد، قطعا و یقینا میداند که چگونه و با اراده چه گروهی به ریاست جمهوری منصوب میشود. بر این اساس ارتباط ایشان با حزبالله تقویت خواهد شد.
از سوی دیگر انتخاب میشل عون، قدرت نفوذ حزبالله را نشان داد. نباید فراموش کرد که حزبالله از پشتیبانی طوایف مختلف لبنانی ازجمله شیعه، بخشی از اهل تسنن و مسیحیان این کشور برخوردار است به عبارت دیگر حزبالله در فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی لبنان دست برتر را دارد.
عقبنشینی عربستان در جریان انتخابات لبنان هم به دلیل شکست در صحنههای سیاسی یمن و لبنان، نشاندهنده پیروزی اراده حزبالله در قبال رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی است. عربستان در این مسئله مقاومت فراوانی داشت. اما شرایط بر عربستان و آمریکاییها تحمیل شد و میشل عون به عنوان فردی که متمایل و علاقهمند به حزبالله و مورد اعتماد آن است، به ریاست جمهوری انتخاب شد.
آمریکاییها نیز این موضوع را از نزدیک رصد کردند و توسط عربستان سعودی به طور میدانی پیگیری میکردند اما با توجه به نفوذ حزبالله در اتمسفر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی لبنان، این یک موفقیت بزرگ برای انقلاب اسلامی و سرپنجههای قدرتمند آن یعنی حزبالله محسوب میشود.
محور مقاومت با صبر، حوصله و درایت بسیار ستودنی و به طور خاص شخص سیدحسن نصرالله توانستند این جریان بسیار سهمگین و توفندهای را که علیه مقاومت شروع شده بود هدایت کنند و در نهایت به یک موقعیت خوبی دست پیدا کردند.
روند تحولات در لبنان با توجه به بازیگران مختلفی که در این فرایند قرار دارند، چندان قابل پیشبینی نیست، اما کنشگران سیاسی کاملا به این مسئله واقف هستند که حزبالله به عنوان قویترین بازیگر در عرصه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی لبنان نقش بالایی برعهده دارد.
منابع مورد استفاده: فارس، تسنیم، ایرنا