یک سیاست و 6 مستاجر کاخ سفید
چرا دموکرات و جمهوریخواه برای ایران فرقی ندارد؟
سرویس سیاسی-
ترامپ هفتمین رئیسجمهور آمریکاست که پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر سر کار میآید. پیش از او و در این دوران، از هر دو حزب مطرح آمریکا 3 رئیسجمهور راهی کاخ سفید شدهاند. بررسی سوابق این 6 رئیسجمهور از هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات نشان میدهد اگر آنان در هر مسئلهای اختلاف داشتهاند، در دشمنی و خصومت با ایران هیچ اختلافی نداشتهاند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی چهارشنبه هفته گذشته در دیدار جمعی از مردم اصفهان به موضوع انتخابات آمریکا اشاره کرده و فرمودند؛ «بنده هیچ قضاوتی در مورد این انتخاباتی که در آمریکا انجام گرفته است ندارم. آمریکا، آمریکا است؛ این حزب یا آن حزب، هر کدامشان سرِ کار آمدند، خیری به ما نرساندند، شر رساندند. یکی تحریم کرد، یکی هواپیما زد، یکی به سکّوی نفتی حمله کرد، یکی به دشمنهای ما کمک کرد. ما نگرانی هم نداریم؛ ما به توفیق الهی برای مواجهه با هر حادثه محتمل آمادهایم. در دنیا عدّهای عزا گرفتهاند که چرا انتخابات در آن کشور اینجوری شد؛ یک عدّهای [هم] در دنیا خوشحال شدند و شادی کردند. ما نه، ما نه عزا میگیریم، نه شادی میکنیم؛ برای ما فرقی ندارد.»
تغییر رئیسجمهور آمریکا در روزهای اخیر باعث شد در داخل و خارج کشور تحلیلهای متفاوتی نسبت به روی کار آمدن ترامپ به عنوان کاندیدای حزب جمهوریخواه مطرح شود اما با توجه به بررسی سوابق روسای جمهور ایالات متحده آمریکا طی 37 سال گذشته، به وضوح میتوان دریافت رئیسجمهور دموکرات و جمهوریخواه برای ایران فرقی ندارد و همواره روسای جمهور آمریکا سیاستهای کاملا یکسانی را با تاکتیکهای متفاوتی دنبال میکنند. همانطور که شهید رجایی در سال 59 میگوید: «برای ما کسی که در آمریکا حکومت میکند مهم نیست، زمانی تغییر رئیسجمهور آمریکا تاثیر داشت که به آنها وابسته بودیم ولی دیگر ایران مستقل است و کارتر و ریگان برای ما هیچ تفاوتی نمیکند.»
کارتر دموکرات
و کلید زدن جنگی 8 ساله
دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر از حزب دموکرات، آغازگر بسیاری از قطعنامهها و تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران بود؛ دورانی که اولین قطعنامه به بهانه نقض حقوق بشر در ایران صادر میشود و تحریمهای اقتصادی علیه ایران وضع میشود. البته فقط قطعنامه و تحریم اقتصادی در این فاصله در کارنامه کارتر نیست بلکه کارتر به عنوان رئیسجمهور آمریکا در دوران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در 22 آبان ماه 58 وجوه نقدی و طلاهای ایران را که نزد بانکهای آمریکایی بود توقیف میکند.
کارتر علاوه بر تحریمهای اقتصادی و پیگیری برای صدور قطعنامهها علیه ایران، عملیاتهایی را نیز برای براندازی نظام جمهوری اسلامی طرحریزی میکند. در دوران ریاست کارتر در کاخ سفید، عملیات طبس و عملیات نوژه به منظور براندازی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران کلید خورد که البته با شکست مواجه شد. اما چراغ سبز به رژیم صدام و حمایت همهجانبه تسلیحاتی، سیاسی و اطلاعاتی و رسانهای از این رژیم در برابر ایران را شاید بتوان اصلیترین اقدام خصمانه دولت کارتر علیه جمهوری اسلامی دانست. سیاستی که 8 سال بدون تغییر ادامه یافت.
چک سفید ریگان جمهوریخواه
به صدام
پس از دوران کارتر نیز رونالد ریگان از حزب جمهویخواه به ساختمان کاخ سفید رفت و سیاستهای کارتر را در قبال ایران دنبال کرد. ریگان هم مانند کارتر به تداوم تحریمهای اقتصادی و دیپلماتیک در ایران تاکید کرد. وی در 18 آبان ماه 61 محدودیتهای اقتصادی و دیپلماتیک علیه ایران را برای یک سال دیگر تمدید کرد و در نهایت هم با صدور بیانیهای در 5 آبان 66 تحریمهای بازرگانی و تجاری علیه ایران را اعلام کرد که نشان میدهد ریگان نیز همان مشی و روش کارتر را در مقابله با ایران دنبال میکند.
ریگان در بحبوحه جنگ عراق و ایران عملیات استانچ را علیه ایران کلید زد و در این عملیات سایر کشورها را از فروش سلاح و تجهیزات نظامی به ایران منع کرد. این اقدام ریگان در حالی بود که وی پیش از این در اسفندماه 1360 با تلاش فراوان عراق را از لیست گروهکهای تروریستی خارج کرد تا آمریکا و سایر کشورها بتوانند در جنگ عراق با ایران به صدام تسلیحات بدهد.
از سوی دیگر نیز دولت ریگان در تداوم سیاستهای دولت کارتر، موضوع حقوق بشر در ایران را به مجمع عمومی سازمان ملل متحد برد. در این رابطه وزارت خارجه دولت ریگان برای اولین بار ایران را در فهرست کشورهای حامی تروریسم قرار داد. در واقع این اقدام دولت ریگان برای این منظور بود که آمریکا بتواند با بهانههای حقوق بشری تحریمها و فشارهای بیشتری را به ایران وارد کند که کاملا در راستای خط و مشی دوران ریاست جمهوری کارتر صورت گرفت.
علاوه بر مسائلی که مطرح شد آمریکا برای مقابله با ایران به صورت همهجانبه در جنگ تحمیلی از عراق حمایت میکرد تا جایی که هاوارد تیچر عضو شورای امنیت ملی آمریکا در دوران ریاست جمهوری ریگان میگوید: «آمریکا برای صدام کاری کرد که تا آن روز هیچ یک از نزدیکترین متحدان خود نکرده بود.» و در نهایت نیز بعدها هم بوش به واقعیت حمایتهای آمریکا از عراق در جنگ تحمیلی علیه ایران اعتراف میکند و میگوید: «کمک واشنگتن به بغداد در جریان جنگ با ایران فقط برای مقابله با دولت ایران بوده و نه حمایت از رژیم مشروع و دموکراتیک.» شلیک به هواپیمای مسافربری ایران بر فراز خلیج فارس و کشتن 290 مسافر بیگناه آن، کارنامه ننگین و سیاه ریگان را در دشمنی با ایران تکمیل کرد.
بوش پدر
و ادامه خصومت با ایران
پس از ریگان، جورج هربرت واکر بوش معروف به بوش پدر راهی کاخ سفید شد. وی همحزبی ریگان بود و 4 سال بیشتر مستاجر کاخ سفید نبود. دوره وی مصادف بود با جنگ اول خلیج فارس و فروپاشی شوروی سابق. وی تحریمها علیه ایران را ادامه داد و پاسخ همکاری ایران در آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان را با مواضعی خصمانه داد و در حالی که ایران نقشی اساسی در آزادی گروگان های امریکایی داشت، بوش در حالی که قول «حسن نیت در برابر حسن نیت» را داده بود به هیچ کدام از وعده هایش عمل نکرد تا روشن شود دولت کارگزاران در این خصوص امید واهی داشته است.
کلینتون دموکرات
و کلکسیون تحریمهای تازه
پس از بوش پدر، بیل کلینتون که از حزب دموکرات توانسته بود به ساختمان کاخ سفید برود، همان سیاست دولتهای قبل را برای مقابله با ایران دنبال کرد و بنا بر اذعان بیبیسی، بیل کلینتون تحریمهای سختتری با هدف جلوگیری از سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز ایران وضع کرد.
علاوه بر این بیل کلینتون در کنگره یهودیان آمریکا در 10 اردیبهشت ماه 74 میگوید قصد دارم روابط تجاری آمریکا با ایران را قطع کنم و سپس در 19 اردیبهشتماه 74 دستورالعمل اجرایی کلینتون برای منع کامل تجارت و سرمایهگذاری در ایران اعلام میشود.
دولت کلینتون باز هم تلاش کرد تا حلقه تحریمهای اقتصادی را تنگتر کند و در آگوست 1997 بخشنامه 13059 دولت کلینتون صادرات به کشورهایی را که قصد صدور مجدد کالاهای مزبور را به ایران داشتند منع کرد.
دولت بیل کلینتون مانند روسای جمهور گذشته بهانههای جدیدی برای تحریم ایران تراشید و در سپتامبر 1999 ایران را به نقض آزادی مذهب متهم کرد و در نهایت تحریمهای جدیدی را اعمال کرد.
بیل کلینتون در دوران ریاست جمهوری فقط به همین اقدامات بسنده نکرد و در دی ماه 1374 با تخصیص 20 میلیون دلار برای فعالیتهای نظامی موافقت کرد و قرار شد این مبلغ به صورت کمک نظامی در اختیار مخالفان جمهوری اسلامی قرار گیرد.
بوش پسر جمهوریخواه
و برچسب محور شرارت
جرج بوش همان رئیسجمهوری است که ایران را محور شرارت خطاب و مانند روسای جمهور قبل، ایران را به نقض حقوق بشر متهم کرد. جرج بوش با طرح بهانههای مختلف از جمله اینکه «در کشورهایی مانند ایران، شهروندان حق انتخاب دولت، صحبت کردن علیه سرکوب و انجام آزادانه مراسم مذهبیشان را ندارند!» ایران را فهرست سیاه آمریکا قرار داد.
در چنین شرایطی جرج بوش در راستای روش و تاکتیک روسای جمهور قبلی آمریکا، سعی کرد باز هم فشار تحریم علیه ایران را بیشتر کند و مشاهده میشود در این دوره روند تحریمهای اقتصادی شدت بیشتری گرفت.
در این دوره بحثهای مربوط به پرونده هستهای ایران نیز مطرح شد و دولت آمریکا به بهانههای مختلف تحریم ایران را بیش از پیش ادامه داد. برای اولین بار در دولت جرج بوش بود که وزارت خزانه داری آمریکا با وارد کردن اتهاماتی به ایران برخی از بانکهای ایرانی و تعدادی از نهادها و شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در لیست تحریم قرار داد و با بهرهگیری از قدرت لابی صهیونیستها، بانک جهانی هم پا به میدان گذاشت و اعلام کرد از دادن خدمات به این بانکها و موسسات خودداری خواهد کرد.
از سوی دیگر در دورهای که جرج بوش در کاخ سفید بود بحث های مربوط به پرونده هستهای ایران مطرح شد و همین بحثها باعث شد تا رئیسجمهور آمریکا بهانه جدیدی برای اعمال تحریم علیه ایران پیدا کند. جرج بوش در همین راستا قانون حمایت از آزادی ایران را امضا کرد تا بتواند ایران را منزویتر کند، زیرا بر اساس قانون حمایت از آزادی کشورها و شرکتهایی که از برنامه اتمی ایران حمایت کنند تحت تحریمهای اقتصادی یکجانبه آمریکا قرار میگیرند. ایران در ماجرای افغانستان مذاکرات و همکاریهایی با آمریکاییها داشت که هدف آن کاستن از درد و رنج مردم مظلوم این کشور و استقرار هر چه سریعتر دولتی مردمی و ملی بود. کاخ سفید در پاسخ به این حسن نیت، ایران را یکی از کشورهای محور شرارت خواند!
اوبامای دموکرات؛ تحریم
ترور و لبخند!
باراک اوباما رئیسجمهور دموکرات آمریکا نیز در ادامه سیاست دولتهای قبل اذعان کرد آمریکا همچنان به افزایش فشار به ایران به خاطر برنامه هستهایاش ادامه خواهد داد اما این کار را با حمایت جامعه بینالمللی انجام خواهد داد. علاوه بر این باراک اوباما از کشورهای جهان خواست تا جسورانه و سریع به سوی تحریمهای جدید ایران حرکت کنند.
وزیر دفاع دولت اومابا نیز بر اظهارات رئیسجمهور تاکید کرد و گفت: «تحریمهای پیشنهادی علیه ایران (قطعنامه چهارم تحریمها) انزوای ایران را تشدید میکند و یک سکوی قانونی جدید را فراهم میکند که به کشورها و سازمانها از جمله اتحادیه اروپا اجازه میدهد که به تنهایی اقدامات شدیدتری را که فراتر از آنچه قطعنامه سازمان ملل خواستار آن است، اتخاذ کنند. اگر چه تحریمهای قبلی نتوانسته رفتار ایران را تغییر دهند اما تشدید آنچه سایر کشورها به تنهایی حاضر به انجام آن هستند بر مبنای قطعنامه پتانسیل تغییر رفتار (ایران) را دارد.»
علاوه بر این موارد، دولت اوباما باز هم مانند سایر روسای جمهور آمریکا بر موضوع حقوق بشر در ایران دست میگذارد و در 7 مهرماه 89 اولین تحریم علیه ایران با موضوع حقوق بشری را اعمال میکند. اوباما یک فرمان اجرایی را امضا کرد که مقامات ارشد دولتی ایران را به دلیل نقض مستمر و جدی حقوق بشر در خلال حوادث پس از انتخابات سال 88 تحت تحریم قرار میداد. باز هم دولت اوباما در راستای سیاست های دولت جرج بوش قدم برداشت و وزارت خزانهداری آمریکا در دولت اوباما مانند دولت جرج بوش، تحریمهایی را علیه صدها مقام و شهروند ایرانی وضع کرد. البته این تنها اقدام خصمانه دولت اوباما نبود. حمایت از فتنهگران در سال 88، ترور دانشمندان هستهای کشورمان و خرابکاریهای متعدد سایبری مانند ویروس استاکسنت از دیگر اقدامات خصمانه دولت اوباماست. اقداماتی که به موازات و همزمان با آنها، در ابتدای هر سال شمسی اوباما در کاخ سفید هفتسین میچید و با لبخند پیام دوستی میداد و چند کلمهای هم فارسی میگفت تا گرگ صفتی دولتش را در لباس میش پنهان سازد.
ترامپ جمهوریخواه
و خط و نشانهایش
رئیسجمهور جدید آمریکا نیز مانند سایر روسای جمهور مواضع ضد ایرانی و خصمانه خود را چه در طول دوران تبلیغات انتخابات و چه در مدت کوتاهی بعد از پیروزی در انتخابات کتمان نمیکند. او که پیش از این مدعی شده بود برجام را پاره میکند، اینک به طرز محسوسی از شعار پیشین خود عقبنشینی کرده و اطرافیانش این موضوع را به صراحت رد میکنند. در روزهای اخیر نمایندگان آمریکا چندین و چند مصوبه ضدایرانی داشتهاند. از تمدید تحریمهای داماتو تا ممنوعیت فروش هواپیما و محکومیت حمایت از سوریه. مصوبههایی که به نوعی میتوان از آنها به عنوان زمینهچینی برای سیاست خصمانه ترامپ علیه ایران نام برد.
جواد صالحی اصفهانی استاد دانشگاه ویرجینیاک آمریکا میگوید: «من پیشبینی میکنم که کنگره آمریکا بهزودی تحریمهای جدیدی را برعلیه ایران وضع بکند که البته ممکن است به نقض برجام منجر نشود ولی روابط دو کشور را تیرهتر خواهد کرد.» مروری اجمالی به این تاریخ 37 ساله نشان میدهد چه نامزد دموکراتها به کاخ سفید برود و چه نامزد جمهوریخواهان، تفاوتی در سیاست بنیادی آمریکا در قبال ایران پدید نمیآید و دولت آمریکا در هر دورهای اگر نوع خاصی از اقدامات خصمانه علیه ایران را انجام نداده است، بدون شک از روی ناتوانی بوده است و نه کاهش میزان تخاصم!