kayhan.ir

کد خبر: ۹۰۴۹۷
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۳
خاطرات امیر سرتیپ سید ابراهیم حجازی- ۳

تلاش برای تجزیه از درون


خواست سازمان سیاسی خلق عرب از انقلاب
جالب است بدانید که در نشستی که برای تشکیل جبهه سازمان سیاسی حزب خلق مسلمان وابسته به آقای شریعتمداری در خرمشهر تشکیل شد و مهندس حسن شریعتمداری پسر آیت‌الله شریعتمداری برای تشکیل این جبهه آمده بود، مرا هم دعوت کرده بودند. دیدیم که آقای شریعتمداری و رئیس منصوبی حزب خلق مسلمان شاخه خرمشهر فردی به نام نقیبی و پسر شیخ شبیر یعنی شیخ محمد کاظم هم آنجا بودند. در واقع در این نشست چهار و پنج نفره فهمیدیم هنوز که قانون اساسی تدوین نشده، اینها در واقع از همان زمان یارگیری‌هایشان را هماهنگ کرده‌اند که در هر صورت عزالدین حسینی عکسش نصب شده بود، شریعتمداری که پسرش بود و شیخ هم که برخوردش این‌گونه است. جریانات تمام نوار مرزی با این هدف بود که توده‌های مختلف قومی بتوانند امتیازات خودمختاری را که یکی از سرفصل‌های جدی خواست سازمان سیاسی خلق عرب هم بود کسب کنند. و نمایندگانشان حتی با نشست‌هایی که با مرحوم بازرگان داشتند به صراحت اعلام کرده بودند و می‌گفتند مسئولین استان خوزستان باید از ما باشند، باید به ما خودمختاری بدهید، بایستی تلویزیون و مدارس و فرهنگ و کتاب به زبان عربی باشد و یکسری بحث‌هایی این چنینی را مطرح کرده بودند که آن زمان مرحوم آیت‌الله طالقانی رحمه‌الله علیه نامه‌ای نوشتند و پیامی از طریق رادیو و تلویزیون به مردم خرمشهر دادند که آیا شما فکر می‌کنید به مردم تهران و جاهای دیگر چه چیزی رسیده که این قدر ادعا دارید و فکر می‌کنید اسلام که داعیه عدالت دارد چگونه می‌تواند قبول کند که نژاد و قوم و مسائل اقلیمی را مطرح کنید. البته نامه مرحوم طالقانی خیلی تأثیرگذار بود، چون بالاخره جمعی هم به هر دلیلی زیر عبای مرحوم آیت‌الله طالقانی جمع می‌شدند و با گفتن «پدر طالقانی» و بعضی از مسائل، خیلی از مطامع خودشان را می‌خواستند دنبال کنند، ولی آن مرحوم بزرگوار و آن مجاهد نستوه به قول حضرت امام به گونه‌ای برخورد کردند که در جریان خرمشهر هم این پیام در واقع تأثیر بسیار مطلوب خود را به جای گذاشت. علی‌ایحال جریان خلق عرب متأسفانه با بازنده بودن این دو نفر که ذکر شد و به وجود آمدن یک بطن‌های جدیدی از مقاومت منفی مخفی پایان پذیرفت.
اعراب خوزستان و دیدگاه آنان نسبت به انقلاب
 و حضرت امام
بخشی از جمعیت استان خوزستان برادران عرب ما هستند که شیعه‌اند. کشور اسلامی شیعه ایران چگونه می‌تواند با آنها معارض باشد. الحمدلله عراق هم که فعلاً به استقلال رسید و به این جمع اضافه شد. واقعاً به نظر من دولت بایستی برای تمام نوار مرزی به ویژه در منطقه خوزستان که یک منطقه سوق‌الجیشی است و منابع نفتی و بندر دارد ولی محروم از امکانات فرهنگی و اقتصادی است، کار فرهنگی انجام دهد و به مسائل رفاهی‌شان توجه کند. بخش عظیمی از عرب‌های استان خوزستان مثل کعبی‌ها و ساکنان منطقه دشت آزادگان و ماهشهر و برخی از بخش‌های اهواز به شدت عاشق انقلاب اسلامی هستند و طرفدار امام و جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری هستند. چنانچه بتوانیم این گونه مسائل را با یادآوری تاریخچه آنچه که اتفاق افتاده از نظر اقتصادی و از نظر رفاهی و فرهنگی به آنها رسیدگی شود، واقعاً این بحث عرب عجمی را از دور خارج کرده و بحث اسلامی «ان اکرمکم عندالله اتقاکم» را واقعاً مطرح می‌کند. مطمئناً تا زمانی که حول محور اسلام و عدالت اسلامی گام برمی‌داریم اینها سربازان اسلام خواهند بود و ما نقطه‌های عطف متصلی مثل امام زمان(عج) زیاد داریم که می‌دانیم اینها عاشق اسلام هستند و فقط کافی است تا حدودی روشن شوند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از روش‌هایی که مخالفان برای ساقط کردن نظام از آن استفاده کردند مدل تجزیه از درون بود. با برانگیختن احساسات قومی در تمام مناطق مرزی غائله‌ای به پا کردند که هزینه‌های زیادی بر نظام تحمیل کرد. مرامنامه حزب جمهوری خلق مسلمان در تاریخ 57/12/22 با حمایت آیت‌الله شریعتمداری از تشکیل این حزب منتشر شد. شریعتمداری در این باره گفت: «عضویت در حزب جمهوری اسلامی خلق مسلمان ایران که مورد تأیید کامل اینجانب می‌باشد، یک وظیفه اسلامی و ملی است.» برخی از اصول مرامنامه حزب: ایجاد ارتش مجاهد و بدون وابستگی به غرب یا شرق، حفظ استقلال سیاسی- اقتصادی، عدم تعهد در قبال غرب و شرق، انترناسیونالیسم اسلامی.