تصمیمات وزیر نفت حمایت از خامفروشی است(نگاه)
بهمن آرمان
هر کشوری دارای پارهای مزایای نسبی است که از آن در جهت توسعه اقتصادی و قدرت سیاسیش استفاده میکند. کشورهایی هم هستند که دارای هیچگونه مزایای خدادادی نیستند که نمونهای از آن ژاپن است ولی دومین اقتصاد پیشرفته جهان است. یک کارآفرین بزرگ ژاپنی در مقدمه کتاب خود مینویسد خداوندا تو را شکر میگوییم که به ما نفت ندادی معادن ذغال سنگ وسنگ آهن ندادی ولی به ما قدرت اندیشیدن دادی.
بر عکس ژاپن، ایران دارای مزایای خدادادی فراوانی است از نفت وگاز گرفته تا موقعیت استراتژیکی، ترانزیت و موقعیت آب وهوایی بسیار متنوع ولی گویی خداوند به مدیران اقتصادی کشور قدرت اندیشیدن نداده است. داشتن بزرگترین ذخائر گاز طبیعی جهان یکی از مزایای اقتصاد ایران است فراوانی ذخائر گاز طبیعی در ایران میتواند به ابزاری برای توسعه اقتصادی کشور به ویژه در ایجاد صنایع انرژی بر مانند فولاد، آلومینیم و مهمتر از همه فراوردههای پتروشیمی باشد ولی ازآن جایی که خداوند قدرت اندیشیدن به مدیران اقتصادی کشور نداده است مشاهده میشود عربستان سعودی که با کمبود شدید گاز طبیعی روبهرو است دارای صنایع پتروشیمی در ابعاد چند برابری ایران از نظر ارزش افزوده است. امیرنشینان حاشیه خلیجفارس از کویت گرفته تا عمان دارای منابع گازطبیعی کافی نیستند و درحال مذاکره با ایران برای واردات گاز طبیعی بودهاند که تاکنون به علت تنشهای سیاسی حاکم بر روابط سیاسی ایران با این کشورها این امر تحقق نیافته است ولی همین کشورها ازجمله بزرگترین کشورهای تولیدکننده انرژی جامد یا آلومینیوم هستند در حالی که ایران که نخستین تولیدکننده انرژی جامد در غرب آسیا بوده است دارای ظرفیت تولید آلومینیوم به اندازه یک پنجم امیرنشین بحرین است که جمعیت آن حتی برابر با یک محله پایتخت ایران نمیباشد. تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی دوره گذشته به یکباره- و علیرغم وجود رانتهای بسیار زیاد در اقتصاد ایران که نمونه کوچکی از آن در فیشهای حقوقی چندین میلیون تومانی بروز کرده است که تنها بخش کوچکی از رانت فراوان در اقتصاد ایران میباشد- اعلام کردند که در نرخ گاز طبیعی تحویلی به صنایع پتروشیمی رانت وجود دارد و قیمت خوراک گاز طبیعی پتروشیمیها را شش برابر کردند که این خود پیامدهای سنگینی بر سرمایهگذاری در این صنعت و بورس اوراق بهادار و در نهایت اقتصاد کشور باقی گذاشت. زمانی که نمایندگان مجلس به اشتباه خود پیبردند این مسئله را به دولت یا درنهایت وزارت نفت واگذارکردند زیرا تشکیلات دلسوزی در وزارت امور اقتصادی و دارائی و سازمان بورس وجود ندارد که به چنین مسائلی بپردازد یاحتی آن را درک کند. و نتیجه فرمولی است که خود وزارت نفت اعلام میکند قادر به تعیین قیمت قطعی آن نیست از عجایب روزگار اینکه پایه فرمول برمبنای دلار آمریکا است یعنی اینکه اگر نرخ برای دلار در برابر ریال افزایش پیدا کند قیمت گاز طبیعی هم بالا میرود و اصولا مشخص نیست قیمت 8سنت دلار برای هر متر مکعب گاز طبیعی که 4 برابر میانگین منطقه است از کی آمده و کدام اندیشه معلولی این رقم را ابداع کرده است که وزیر نفت هرچند فرد پرکاری است ولی از بینش کافی برخوردار نیست ضمن اینکه همه تصمیمات کلیدی به شخص وزیر برمیگردد به عبارتی سرنوشت اقتصاد کشور در دست یک فرد است نه یک ساختار اداری منسجم به یاد دارد زمانی که به عنوان نماینده وزارت امور اقتصادی و دارایی در نشستهای ماهیانه هیئت امناء حساب ذخیره ارزی که یکی از اعضای آن وزیر نفت فعلی بود شرکت میکردم از ایشان پرسیدم برای ما رساندن ظرفیت پالایشگاه آبادان به پیش از جنگ نه تنها جنبه اقتصاد و امنیتی، بلکه جنبه حیثیتی دارد. ایشان گفتند سرمایهگذاری در پالایشگاه اقتصادی نیست زیرا نرخ بازگشت آن تنها 3درصد است زمانی که به ایشان گفتم این کار دشواری نیست و تنها یک مصوبه هیئت دولت میخواهد یعنی تحویل نفت به قیمت فوب خلیجفارس و خرید تولیدات آن به قیمت فوب فرآوردههای نفتی خلیجفارس ایشان گفتند مردم آبادان طلبکار ما هستند زمانی که من اصرار کردم ایشان گفتند تا زمانی که من وزیرنفت هستم اجازه نمیدهم حتی 1دلار در پالایشگاه آبادان هزینه شود، حال نتیجه این است که میبینیم: تبدیل کردن نفت گران به نفت کوره ارزان که برای یافتن مشتری برای آن بایستی کاسه گدایی به دست بگیریم .
البته این تنها نمونهای از دسته گلهای وزیر نفت است زیرا وزارت نفت رسما اعلام میکند که تولید نفت خام در حوزه نفتی غرب کارون در2 سال آینده به 700 هزار بشکه در روز میرسد که از نوع نفت سنگین است و پیدا کردن مشتری برای آن بسیار دشوار ولی از ساخت پالایشگاه خوزستان در منطقه آزاد اروند که میتواند مرهمی بر زخمهای باقیمانده از جنگ تحمیلی بر منطقه محروم خرمشهر باشد جلوگیری میکند و به عکس بر ساخت پالایشگاه آناهیتا کرمانشاه اصرار میورزد که این پالایشگاه نه دارای نفت خام است نه بازار صادراتی دلایل وزیر نفت برای در اولویت گذاشتن ساخت این پالایشگاه جنبه اقتصادی و استراتژیک ندارد بلکه صرفا به این دلیل است که خود اهل کرمانشاه است هرچند با ساخت این پالایشگاه مخالفتی ندارد ولی آیا بینش یک نفر که در مقام کلیدیترین وزارت کشور قرارگرفته است میبایستی این چنین کوتاه باشد؟
البته وزیر نفت در محروم کردن کشور از مزایای داشتن بزرگترین ذخائر گاز طبیعی جهان به مقوله افزایش قیمت گاز طبیعی تحویلی به مجتمعهای پتروشیمی بسنده نکرده است بلکه درسال1393 قیمت گاز طبیعی به صنایع انرژیبر از جمله صنایع فولاد در حالی که قیمت انرژی برای سایر تولیدکنندگان فولاد رو به کاهش بود را یکباره 85درصد افزایش داد! که در نتیجه این کار، قدرت رقابت از این صنعت استراتژیک گرفته شد.
جناب وزیر نفت بیش از هرکسی به اطلاعات بخش انرژی دسترسی دارند و میدانند که تولید گاز طبیعی از شیل در آمریکا که تکنولوژی تولید آن تنها در اختیار شرکتهای نفتی آمریکایی است رو به افزایش است و شرکتهای آمریکایی مشغول سرمایهگذاریهای سنگین در بخش پتروشیمی هستند قیمت گاز طبیعی تحویلی به کارخانههای پتروشیمی در آمریکا کمتر از ایران است که برای اثبات آن مناسب است به قیمتهای گاز طبیعی در ایالتهای گوناگون آمریکا توجه شود.
میانگین قیمت هرمتر مکعب گاز طبیعی آمریکا سال2016
خانگی 28 سنت دلار آمریکا
تجاری 22 سنت دلار آمریکا
صنعتی 9/3 سنت دلار آمریکا
SOURCE: U.S Energy information administration
برای کسانی که حمایت از تولید را رانتخواری میدانند ابتدا این ارقام بسیار آگاهیدهنده هستند زیرا همانگونه که مشاهده میشود قیمت انرژی برای بخش تولیدی بسیار کمتر از سایر مصارف است در حالیکه در ایران عکس آن است جالب توجه اینکه وزیر اقتصاد که در عدم کارائی ایشان در اداره بازار سرمایه بر کسی پوشیده نیست مخترع این فرمول من درآوردی تعیین قیمت گاز طبیعی برای صنایع پتروشیمی که بورس را به ویرانهای تبدیل کرده است را به ریاست بورس میگمارد. مقامات اطلاعاتی کشور باید بدانند که در آینده رقیب فعلی ما در پتروشیمی عربستان سعودی نخواهد بود زیرا این کشور گاز طبیعی کافی ندارد رقیب اصلی آمریکا است که با سرمایهگذاریهای سنگین در بخش پتروشیمی بازار ما را خواهد گرفت. آقای وزیر نفت فعلی در دوره سازندگی وزیر نیرو بود و با ساخت سد مخزنی گتوند بر روی رودخانه کارون مخالفت کرد ولی رئیسجمهور وقت در آخرین روزهای دولت خود این پروژه را کلنگزنی کردند و اگر این سد نبود در سیل فروردین سال جاری خوزستان ویرانی سنگینی بوجود میآمد. به هرحال آنچه در وزارت نفت میگذرد و ادامه سیاست خامفروشی نفت خسارتهای سنگینی به کشور وارد میکند و ضروری است مقامات ذیربط در این موضوع ورود کنند.
به هر حال دست بردن در قیمت گاز طبیعی برای صنایع انرژی بر، به ویژه پتروشیمی ما را در موقعیتی قرار داده است که حتی هندیها رسما انصراف خود از سرمایهگذاری در ساخت یک کارخانه پتروشیمی در چابهار را اعلام میکنند و میگویند قیمت گاز طبیعی برای صنایع پتروشیمی در امیرنشینان جنوب خلیجفارس کمتر است. شرکت بسیار بزرگ آریاساسول آفریقای جنوبی در تاریخ 15 آبانماه سال جاری رسما اعلام کرد که به علت بالا بودن قیمت گاز طبیعی ایران از سرمایهگذاری در پتروشیمی ایران منصرف شده است.
حال اینکه با در نظر گرفتن این واقعیت که تنها 7 درصد گاز طبیعی تولیدی کشور در صنایع پتروشیمی مصرف میشود ولی به بهانه وجود رانت صنعت استراتژیک را پتروشیمی به زمین زدهاند فرایند بسیار مشکوکی است که آدمی را به یاد داستان مصادره کردن تجهیزات کشتی حامل تجهیزات کارخانه ذوبآهن کرج توسط نیروهای متفقین در زمان جنگ جهانی دوم میاندازد که توسعه صنعتی ایران را چند دهه به تأخیر انداخت و یا شاید هم برداشت وزیر نفت از اقتصاد مقاومتی چنین کارهایی باشد. مشکوک بودن چنین تصمیمی را میتوان در اتصال قیمت خوراک صنایع پتروشیمی به دلار به جای ریال یعنی پول ملی مشاهده کرد و اینکه اگر وزیر نفت مروج سیاست خامفروشی نفت نیست چرا سایر صنایعی که ما در آن دارای مزایای نسبی فراوانی نیستم را از چنین فرمول من درآوردی مستثنی کرده است، و از همه مهمتر اینکه درکدام کشوری چنین فرمولی اعمال میشود؟ عدهای به اصلاح اقتصاددان در تیم اقتصادی دولت فکر میکنند با سخنرانی، مقالهنویسی و مطرح کردن مسائل غیرعلمی مانند بیماری هلندی میتوانند کنترل اقتصاد کشور را در دست داشته باشند این افراد پیش از مطرح کردن چنین مسائل انحرافی باید پاسخ دهند با چند صد میلیون تومانی که برای تهیه استراتژی توسعه صنعتی ایران گرفتهاند چه کردهاند و کدامیک از بندهای این گزارش اجرائی شده است.افزایش تولید نفت خوب است ولی هنر نیست فروش ثروت ملی برای خرید گندم، جو، شکر و قوت لایموت مردم از هدفهای ما نبوده و نیست. غرب نفت ما را میخرد و اجازه میدهد تولید خود را هم افزایش بدهیم زیرا این کار در راستای منافع آنهاست ولی همین کشورها حاضر نیستند حتی یک دلار در ایران سرمایهگذاری کنند و یا حداقل به ما وام بدهند. آقای زنگنه میدانند که حتی برای سرمایهگذاری در صنعت نفت برای ما هزار و یک پیش شرط میگذارند و در نهایت هم عمل نمیکنند. وزیر نفت ظاهرا متوجه نیست که ما در جنوب غربی کشور باید حضور جمعیتی و اقتصادی داشته باشیم و ساخت پالایشگاه خوزستان میتواند چندین مجتمع پتروشیمی به دنبال داشته باشند. آیا ایشان نمیداند سقوط بستان به علت کمبود حضور جمعیتی در جنگ تحمیلی و عدم سقوط سوسنگرد به علت حضور جمعیتی که در آنجا داشتند، بود؟ نگارنده سیاستمدار نیست نه ظرفیت آزاد آن را دارد و نه استعداد آن را، ولی پنهان نمیکند که سیاست و اقتصاد نقاط مشترک فراوانی دارند زیرا اینجاست که شورای امنیت ملی میتواند در مورد سیاستهای وزیر نفت به ویژه در غرب کارون ورود کند اگر شورای امنیت ملی در مقوله بسیار کوچک هدایت ذهابهای طرح توسعه نیشکر و صنایع جانبی غرب کارون به مرز عراق دخالت میکند تصمیمهای وزیر نفت در رابطه با حمایت آشکار از خامفروشی نفت را باید رصد کند.