kayhan.ir

کد خبر: ۸۹۸۴۹
تاریخ انتشار : ۱۸ آبان ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۹
یادداشت دانشجویی

هيلادونالد!

بعد از سال‌ها محبوبيت و مقبوليت برند مشهور فست فود مك دونالد، در سال ٢٠١٦ نسخه جديدي به مردم امريكا ارائه شده است كه «هيلادونالد» نام دارد!


اين تركيب در ظاهر بيش از چينش دو واژه، فاصله دارند اما دعوای زرگري رسم سياستمداران بوده و هست.
اينكه فريادها صرفا براي دو نامزد بلند است و اسمي از نماينده قشرِ ديگري به ميان نيست جاي تامل دارد و داستان تلخِ شمالي‌نشينان اين قاره است.
خر يا فيل ! اين روز‌ها مسئله اين است!
و گاهي انتخاب گستره اي نمايشي دارد كه اين و آتش، آنچنان تكان‌دهنده نيست ولي براي حفظ موجوديت مجبور می‌‌شوي همين انتخاب را دريابي تا دست كم با تغيير ارقام جمعِ انتخاب‌گران، از محو شدن بگريزي.
حالا ٤١ درصد ملت امريكا نسبت به صحت روند انتخابات اطمينان خاطر ندارند و جوانان درصد كمي از شركت‌كنندگان را تشكيل می‌‌دهند.
اينكه منوي هيلادونالد نيز به جذابيت برگر‌های مك دونالد از آب در بيايد، كمي جاي حرف دارد و احتمالا پوزخند ، اولين واكنش شما به اين جمله خواهد بود!
چيزي كه تا اينجا خوب خودنمايي می‌‌كند اين است كه خبري از چاشني اخلاق در آشپزخانه پيشِ روی نيست!
هيلاري يا دونالد، هر دو سرآشپز يك دستور‌العمل‌اند و فقط نماي متفاوتي دارند.
يادتان باشد مزيت مك‌دونالد اين است كه در تمام دنيا طعم و كيفيت يكسان دارد!
روزهاي آخر دولت باراك اوباما با داغي بر پيشاني رو به اتمام است و به قول مرد اول جمهوري‌خواهان، توافق با ايران حتي ارزش مكتوب ماندن ندارد و بايد پاره شود.
هر چند همگان می‌‌دانند كه بهانه‌گيري ترامپ چيزي جز رقيب‌افكني نيست و برجام شروع خوبي براي آرام كردن اين نسلِ پيرو تسخيرگران لانه‌جاسوسي بود.
در اين يك سال اخير اينقدر حول برجام حرف زده‌اند و به تحليلش نشسته‌اند كه خلأ‌ها در اين موضوع با چشم غير مسلح قابل ديدن نيست!
فقط می‌‌دانم چيزي از ١٣ آبانمان كم نكرد، بغضي از بغض‌هايمان را به حب مبدل نساخت، و مُهري بر دهانمان نكوبيد كه حتي معذب شويم براي مشت‌های گره شده و فرياد‌های مرگ آلودي كه نثار سياست هايشان می‌‌كرديم.
اينكه كليد تدبير به اعتراف خودي‌ها دري را گشود كه نماي آن باغ بی‌ثمري ست، بماند! اما كاش آنچه كه تصوير می‌‌كنند را ما نيز از لنز تلسكوپي به چشم می‌‌ديديم.
هرچند در اين بين علاوه بر نداى تشويق سياه لشكرِ موافقان، وقوف و ركودي عجيب نيز به ما رسيد، چنانكه گاهي هوس می‌‌كني بازي دلار و نوسان قيمتش مثل چندي پيش سر به سر اقتصادمان بگذارد ولي لااقل تكاني به اين روزهاي تار عنكبوت بسته می‌‌داد.
شايد تلخ باشد ولي براي خلاصه سال هاى اخير چيزي جز بيت زير ذهنم را قلقلك نمي دهد؛ «در راه، كليد خانه را گم كردند / در راهِ كليد ، خانه را گم كردند!»
امسال ١٣ آبان را مطمئن‌تر فرياد زدیم، چون براي شك‌هايمان بهانه‌های مستدل به پا كردند و اثبات شد روياي هم كلامي با سرانشان كه ناشي از تدابيرِ ناشيانه برخي بزرگانمان بود را نمي توانند آنقدرها هم آرماني از آب درآورند و اعتبار و اصالتش به قدرِ همان رويا بوده و بس!
اصلا امسال بايد صدايمان به مردماني كه چند روزي بعد از تلنگر هر ساله ما در نيمه اول آبان، كشورشان صحنه انتخاب خواهد شد برسد. هر چند اين صدا علي‌الظاهر نداي خصومت و تفرقه باشد اما آنان كه پيام نامه رهبري به جوانان غرب را دريافتند، می‌‌فهمند گرچه فريادمان لباس رزم بر تن دارد ولي در بطن آن نداي عطوفت موج می‌‌زند.
و امسال يكي از مخاطبان اصلي ما، مظلومان آمريكايي خواهند بود. شايد چنين تركيبي شما را متعجب كند اما يادمان نرود گاهي ظالم چنان مظلوم را آذين‌بندي می‌‌كند كه ذهن‌ها براي اعتراض به ناكجا می‌‌رود!
اين ناكجا نه به اين معناست كه ظلم‌های آشكار و خونينِ اين سياستمداران كاسه‌ليس يهود، فرع بر مقصود ماست اما گرگي كه به فرزندانش رحم نكند نگاهش به طعمه‌ها چيزي جز دريدن نخواهد بود.
تبعيض نژادي، عنواني كه تا سال‌ها قبل در حق راي، درآمد و امكانات عمومي كه حقوق بديهى شهروندان است اثر مشهودتري داشت و يا قانون دفاع مرگبار كه سالانه جان ٢٨ هزار آمريكايي را می‌‌گيرد چرا كه به بهانه دموكراسي، در ازاي ٥ درصدِ جمعيت جهان كه در اين حيطه ساكن‌اند ٥٠ درصد از سلاح‌های غيرنظامي دنيا در اختيار آنهاست.
٥٠ ميليون هيسپانيك كه بزرگترين اقليت امريكا هستند درآمدي برابر با ٦٤ درصد سفيد پوستان دارند و ٤٦ درصد از خانه دارهاي اين كشور را تشكيل می‌‌دهند.
قتل‌های مكرر توسط پليس، كه ٧٧ درصد آنها بی‌علت بوده و اتفاقا تاكنون قرعه همواره به نام رنگين پوستان اين منطقه افتاده است!
٢٦٠٠ كودك، محكوم به حبس ابد و بدون عفو در زندان‌های ايالات متحده‌اند و سالانه حدود ٨٠٠ هزار گزارش ربودن يا گم شدن اطفالي كه ٤٠ درصد آنها باز نمي گردند ثبت می‌‌شود.
يك ميليون بی‌خانمان و بيش از سه ميليون سالمند بالاي ٦٥ سال زير خط فقر هستند، هم‌چنين در سال ٢٠٠٣ صد هزار گزارش بدرفتاري با اين افراد تنها در ايالت كاليفرنيا موجود است.
تا پايان سال ٢٠٠٥ ، دوازده ميليون و پانصد هزار كودك و نوجوان پايين ١٨ سال زير خط فقر بودند و به گزارش سازمان مبارزه با خشونت در آمريكا؛ هر ده ثانيه يك كودك به جهت آزار و اذيت كشته می‌‌شود.
رتبه دوم اعدام در دنيا پس از چين و رتبه ٦٥ ام در تساوي حقوق و در آمد، چنانكه به ازاي كار برابر، زنان ٦٦ درصد مردان دستمزد دريافت خواهند كرد نيز متعلق به اين كشور است.
هم چنين محدوديت‌های انتخاباتي كه زندانيان را فاقد حق رأي می‌‌داند و طي يكسال تا ٢٠١٠ به بهانه اسناد هويت، نزديك به پنج ميليون نفر از انتخابات محروم شدند.
به گزارش FBI ششصد و پنجاه و نه ميليون مكالمه شنود شده است و وضعيت آزادي بيان را هم با مالكيت رسانه و مواجهه با قول يا فعلي كه نشان دهنده ترديد در هولوكاست باشد، مي‌توان به عينه ديد!
همه اين اشارات يعنى قابل حدس است كه هيلادونالدِ مورد بحث ما براى منوي ويژه خود، خون مظلومان زيادي از داخل و خارج قلمروى حكومتش را به شيشه كرده و آماده سرو نيز خواهد نمود!