یادداشت خبرنگار
تنگی نفس
از سال 92 تاکنون اولین باران پاییزی در اهواز به جای طراوت و هوای تازه و شادابی، بیماری و تنگی نفس و ناراحتی را برای مردم به ارمغان میآورد و روزهای اول آبانماه که موسم بارش باران در خوزستان است مردم به جای اینکه مشتاق بوی نم و دیدن درختان شسته شده با قطرات باران باشند نگران عوارض مهلک این بارانند و نه تنها نمیتوانند پنجرههای دلشان را بگشایند که باید پنجرههای منازلشان را نیز مسدود کنند.
بارانهایی که برخی کارشناسان و مسئولان امر، اسیدی و برخی سمی بودنش را تایید میکنند و برخی دیگر تکذیب میکنند. بارشهای بحرانزایی که برخی علت آن را آلایندههای صنعتی و آتش زدن مزارع نیشکر و سوزاندن زبالههای شهر میدانند و برخی دیگر برای رهایی خود از نگاههای سنگین، انگشت اتهام را به سوی یک گونه گیاهی میچرخانند و به ناگاه در جلسهای دستور هرس این گونه گیاهی در برخی مناطق شهر اهواز مصوب و اجرا میشود بعد در جلسه دیگر تیمی از کارشناسان دانشگاهی اثبات میکنند که آنگونه که میگویند ضرری برای محیط زیست ندارد و ناگاه دستور توقف هرس درختان «کنوکارپوس» داده میشود؛ اما آنچه مبرهن است اینکه بیزبانتر از این درخت پیدا نشد که همه کاسه و کوزهها روی او شکسته شود و دم بر نیارد و متهم کردنش هم خرجی برای هیچ ارگان یا دستگاهی در پی نداشته باشد.
اما هر چه هست اهواز دوباره در آستانه بحران تنفسی قرار گرفته است و علت و یا علل این مسئله حیاتی هنوز شناخته نشده است.
مدیرکل هواشناسی خوزستان هم تاکید بر این دارد که نمیتوان به طور کامل اسیدی بودن بارانهای پاییزی در اهواز را رد کرد.
وی میگوید: تنها یک دستگاه برای سنجش باران اسیدی داریم که در ایستگاه فرودگاه اهواز قرار دارد؛ ممکن است که باران در مناطق دیگر شهر اسیدی باشد ولی در آن اماکن دستگاهی برای سنجش نداریم.وی معتقد است اگر دستگاههای بیشتری برای سنجش اسیدی بودن باران در اختیار داشتیم، میتوانستیم در خصوص اسیدی بودن باران نتیجهگیری کنیم.
فاطمه زورمند