با سرکوب وحشیانه پناهجویان
فرانسه در کاله حقوق بشر را سر برید
دولت فرانسه اردوگاه آوارگان که به جنگل کاله در شمال این کشور پناه آورده بودند را با ماشینآلات مکانیکی تخریب کرد و در فصل سرما، تنها سرپناه این مهاجران نگونبخت را از آنها گرفت.
هوا در اروپا در حال سرد شدن است و در حالی که همه چیز در طبیعت شرایط را بر هزاران آواره فراری از جنگهای نیابتی فرانسه و آمریکا، سختتر میکند، دولتهای اروپایی خصوصا دولت پاریس با طبیعت همراه شدهاند تا زجر و سختی و بدبختی این نگونبختان را به اوج برسانند.
دیروز از فرانسه خبر رسید که ماشینهای غولپیکر آهنین به سمت اردوگاه آوارگان «جنگل» واقع در منطقه «کاله» در شمال فرانسه روانه شدند.
رسانههای جهان دیروز این جنگ نابرابر را تا آخر پوشش دادند و نشان دادند که چگونه لودرها و بولدوزرها آلونکهای مشتی بیچاره و بدبخت را کاملا پاک کردند. مقامات پاریس البته که توانستند آلونکها را طوری از بین ببرند که هیچ اثری و نشانی از آنها باقی نماند، ولی به هیچوجه نمیتوانند این عملیات ننگین خود را از اذهان بشر پاک کنند.
هر چند طی چند ماه گذشته کاله شاهد حملات مکرر نیروهای پلیس ضدشورش علیه آوارگان بوده، ولی جنگ لودرها و آلونکها که روز شنبه گذشته اتفاق افتاد، نقطه آغازین یک تراژدی غمبار برای آوارگانی است که در فرانسه گرفتار شدهاند؛ کشوری که به کمک رسانههای دروغپرداز، خود را به عنوان منادی حقوق بشر جا داده است. برای اینکه بدانیم رسانههای غربی با اذهان غربی و جهانی چه میکنند و از یک رژیمی مثل فرانسه که پرونده بسیار سیاهی دارد، اسطوره حقوق بشری و آزادی میسازد، جا دارد به تظاهرات هزاران بازمانده و نواده الجزایری یک قتلعام میلیونی اشاره کنیم. این بازماندگان در خیابانهای پاریس، علیه جنایت پلیدی فریاد میزدند که به دست سربازان فرانسوی در الجزایر دوران مبارزه برای استقلال (دهه 1960) رقم خورده بود. به هر حال، در کاله فرانسه طی ماههای گذشته چیزهایی گذشت که مایه خجلت وجدانهای بیدار در اروپا شد.
روزنامه «زدویچه سایتونگ» آلمان اوایل آبانماه جاری طی گزارشی از این اردوگاه نوشت: اردوگاه کاله در فرانسه یک رسوایی برای تمام اتحادیه اروپا است.
به نوشته این روزنامه، اینکه اروپا نیز مثل آمریکا، یک گوانتانامو (اشاره به کاله) ایجاد کرده است، باعث خشم بسیاری از اروپائیان شده است.
نویسنده این گزارش در پایان یادآور میشود که جنگل کاله تخلیه میشود، اما بحران پناهندگان برای اروپا ادامه خواهد یافت.
این نکتهسنجی نویسنده کاملا به جا است، چرا که تاریخ به ما میگوید بسیاری از اقداماتی که صاحبان قدرت انجام میدهند، نهایتا بلای جان آنان میشود. اکنون هم چه کسی است که نداند تراژدی آوارگی هزاران مرد و زن و کودک مظلوم، پیامد یک جنگ نیابتی آمریکا و فرانسه در غرب آسیا و شمال آفریقا است. آوارگانی که این روزها در کوچه پسکوچهها، خیابانها و جنگلهای اروپا سرگردانند قربانی نقشههای شومی هستند که توسط همین مقامات اروپایی مهندسی شده و به اجرا درآمدهاند.