جدی نگرفتن بحران جمعیت ادامه دارد
ایران جزو ۳ کشور اول دنیا در رشد سالمندی است!
برنده ملی جایزه جمعیت با اعلام رشد منفی موالید در هفت ماه نخست امسال، گفت: علی رغم سیاستهای جمعیتی که روی کاغذ تغییر کرده، افزایش محسوسی در نرخ باروری مشاهده نمیشود و ایران یکی از سه کشور دنیاست که با بیشترین سرعت در حال پیر شدن است.
حسین مروتی به فارس گفت: به دلیل فروپاشی خانواده در غرب و گسترش شدید بیبندوباری، اساساً امکان بازگشت غرب به زندگی خانواده محور وجود ندارد، به همین دلیل غربیها برای حل مشکل بحران جمعیت راهکار انتقال بحران را انتخاب کردند و تصمیم گرفتند مولفههای قدرتی از قبیل خانواده مستحکم و جمعیت جوان را از بقیه کشورهای دنیا بگیرند، تا با تضعیف کشورهای دیگر، تمدن غرب در بلند مدت رقیبی نداشته باشد.
وی افزود: از نخستین کارهایی که برای پیشبرد این امر کردند، تربیت نیروی انسانی بود. قبل از انقلاب و بعد از آن، دانشجوهای زیادی برای تحصیل به آمریکا و استرالیا رفتند و با تفکر غرب زده در موضوع جمعیت به کشور برگشتند. نمونه این افراد خانم ستّاره فرمانفرماییان بود که درس خوانده آمریکا بود و قبل از انقلاب با همکاری کارشناسان آمریکایی، کنترل جمعیت را در کشور آغاز کرد و بعدها مکرر توسط آمریکاییها مورد تشویق و تمجید قرار گرفت. جالب این که این جریان در دوران طاغوت هم برای پیشبرد تنظیم خانواده، حمایت معدودی از علما از جمله محمدکاظم شریعتمداری را کسب کرده بود تا بتواند گروهی از مردم معتقد را برای تحدید نسل ترغیب کند.
مروتی در ادامه بیان کرد: بعد از انقلاب فعالیتهای تنظیم خانواده به دلیل ضداسلامی بودن متوقف شد و جریان تربیت شده های غرب در موضوع جمعیت فرصت ادامه تحدید نسل را پیدا نکرد. هرچند وزیر بهداشت دولت بازرگان هم مدام پیگیر تحدید نسل بود، ولی نظر قاطع امام(ره) در مورد رسیدن به جمعیت 150 تا 200 میلیونی راه را بر اجرایی شدن این تفکر بست.
برنده جایزه ملی جمعیت اضافه کرد: نتایج سرشماری سال 1365 که منتشر شد کمک کرد تا جریان تربیت شدههای غرب یا همان جریان تنظیم خانواده، فرصت عرض اندام پیدا کند. این جریان که در همان سال های جنگ روابط گستردهای با سازمانهای بین المللی داشتند، با استناد به درصد بالای رشد جمعیت، پیگیر گرفتن مجوز تحدید نسل از حضرت امام شدند که البته نتیجه دلخواهشان را در بر نداشت و حضرت امام (ره) صرفاً فرمودند که باید این موضوع مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. در زمان حیات حضرت امام (ره) فقط یک سری سمینار برگزار شد.
مروتی به سخنان رهبری در این مورد اشاره کرد و گفت: پس از رحلت امام(ره)، رهبر معظم انقلاب هم در نخستین روزهای رهبری فرمودند؛ «ما اگر دو برابر امروز هم جمعیت داشته باشیم، باز میتوانیم بدون کمترین نیازی به کشورهای دیگر، خود را به بهترین وجه اداره کنیم». اما جریان تنظیم خانواده تصمیم خودش را گرفته بود، برای همین در قدم نخست و در برنامه اول توسعه نوشتند که باید کنترل جمعیت به شکلی صورت گیرد تا هر زن که به طور متوسط در دوران باروریش بیش از 6 فرزند به دنیا می آورد، در سال 1390 به طور متوسط چهار فرزند به دنیا بیاورد. با توجه به این که تعدادی از زنان جامعه یا ازدواج نمیکنند یا به دلیل مشکلات ناباروری، باردار نمیشوند، رسیدن به هدف چهار فرزند مستلزم این بود که هر زن بارور متاهل به صورت متوسط بیش از چهار فرزند داشته باشد.
تعهد بین المللی جریان تنظیم خانواده برای صفرکردن رشد جمعیت
وی ادامه داد: کشور در سال 1371 به هدفی که برای سال 1390 در نظر گرفته بود، یعنی همان 4 فرزند رسید. اما با وجودی که این جریان کاملاً به آمارها آگاه است، در قدم دوم و در سال 1372، پیگیر تصویب قانون تنظیم خانواده میشود که سه فرزند را مطلوب عنوان میکند. در این قانون با نگرشی غیرانسانی، حقوق متعددی از فرزند چهارم و خانواده اش سلب می شد. در قدم بعدی این جریان در شهریور ماه سال 1373 برای شرکت در کنفرانس جمعیت و توسعه (ICPD) راهی قاهره می شوند و آنجا در خیانتی آشکار، تعهد می دهند که رشد جمعیت کشور را به صفر برسانند!
مروتی یکی از اهداف کنفرانس جمعیت و توسعه (ICPD) برای ایران را کشاندن کشور به ورطه «رشد جمعیتی برابر صفر» دانست و گفت: تقریباً در همین برهه شعار «دو بچه کافیست» بر در و دیوار، قبوض آب و برق و محصولات تجاری و ... نوشته شد. این شعار همان شعاری است که در زمان طاغوت تبلیغ می شد و رهبری هم تذکر داده بودند که نباید از این شعار استفاده شود. به هر حال این شعار مطرح می شود و طبق مطالعات بنده، کسانی که مخاطب تذکر رهبر انقلاب بودند هم، به آن اعتراضی نمیکنند. جالب این که ماجرا به دو بچه هم ختم نمی شود، بلکه محصولات رسانهای متعددی توسط وزارت بهداشت تولید می شود که علناً تک فرزندی را ترویج می کنند.
وی ادامه داد: در نهایت هدف بیش از چهار فرزند را به یک بچه تقلیل دادند و کار را به جایی رساندند که نرخ باروری زنان ایرانی در سال 1379 به کمتر از 1/2 رسید، یعنی کمتر از حد جانشینی ای که خودشان می گفتند. یعنی کشور دیگر در طولانی مدت نمی تواند جمعیتش را ثابت نگه دارد و به مرور از جمعیت کشور کم می شود. این اتفاق به عقیده بنده ورود ایران به نخستین فاز بحران جمعیت است. این واقعه هم هیچ واکنشی را در میان جمعیت شناسهای تربیت شده غرب که با دلارهای صندوق جمعیت سازمان ملل آلوده شده اند را به دنبال نداشت و کسی بابت این خطر بزرگ به مسئولان نظام هشدار نداد. البته برخی از این افراد می دانستند که کاهش نرخ باروری به کمتر از حد جایگزینی، شرط رسیدن به رشد جمعیتی صفر است که تعهد آن را داده بودند؛ برای همین هم بود که صدایشان در نیامد.
مروتی افزود: این قضیه گذشت تا این که رئیس جمهور دولت دهم سیاست کنترل جمعیت را زیر سوال برد. افراد این جریان در این برهه باز وارد عمل شدند و 18 سال بعد از زمانی که باید سیاست تحدید نسل متوقف می شد، داد و هوار راه انداختند که این چه حرفی بوده که رئیس جمهور زده! بعد از آن هم رهبری در سخنرانی عمومی خود همین بحث را مطرح کردند. کار که به اینجا رسید، این جریان از اظهارنظرهای علنی علیه تغییر سیاست های جمعیتی عقب نشینی کرد و فعالیت های ضدجمعیتی را در پشتپرده پیگیری کرد.
رسیدن رشد جمعیت به منفی 5 درصد
مروتی در پاسخ به این سوال که اکنون وضع جمعیت کشور چگونه است، گفت: در این چند سالی که سیاستهای جمعیتی روی کاغذ تغییر کرده، افزایش محسوسی در نرخ باروری مشاهده نمی شود. اگر قول مسئولان وزارت بهداشت را بپذیریم در چهار سال گذشته نرخ باروری از 8/1 به 9/1 رسیده است، که اصلاً قابل ملاحظه نیست. ضمن اینکه همین روند هم به دلیل کوتاهی های مسئولان کند شده است به طوری که متاسفانه درصد رشد موالید در هفت ماهه نخست امسال قریب به منفی 5 درصد شده است!
وی ادامه داد: متاسفانه مسئولان به فکر مسئله استراتژیک جمعیت نیستند. فقط می خواهند دوره مسئولیتشان به خیر و خوشی بگذرد و دیگر کاری ندارند که اگر جمعیت کشور پیر شود، چه بلایی به سر کشوری با این همه دشمن می آید.
وی در پاسخ به این سوال که پیری جمعیت کشور چه آسیب ها و خطراتی ایجاد می کند، گفت: پیر شدن جمعیت در ایران با پیر شدن کشورهای دیگر یک تفاوت اساسی دارد و آن هم سرعت پیر شدن جمعیت کشور است. ایران یکی از سه کشور دنیاست که با بیشترین سرعت در حال پیر شدن است، همین مسئله اساساً امکان تدارک دیدن برای پیری جمعیت را تا حد زیادی منتفی می کند. وقتی که ظرف سه دهه، درصد افراد بالای 60 سال به سه برابر افزایش پیدا کند، ما نخواهیم توانست نیرو و امکانات بهداشت و سلامت، تامین اجتماعی مناسب و ... را برای درصد بالای سالمندان تدارک ببینیم. نه تنها ایران، بلکه به اعتقاد بنده اگر این بلا با این سرعت به سر قوی ترین اقتصادهای دنیا نازل شود، آنها هم نخواهند توانست آن را مدیریت کنند و دچار بحران های اجتماعی بزرگی خواهند شد.
مروتی ادامه داد: از سوی دیگر الآن کشور غیر توسعه یافته ای وجود ندارد که جمعیتش سالخورده شده باشد. تمام کشورهای پیر، توسعه یافته هستند و به هر حال اقتصاد قوی که مرهون دوران جوانی جمعیت در این کشورهاست، تا حدی به این کشورها کمک کرده تا زیر بار آسیب های سالخوردگی جمعیت نابود نشوند. ایران جزو نخستین کشورهایی است که با ادامه این روند فرزندآوری مادرانش، قبل از توسعه یافتگی پیر خواهد شد. امری که تاکنون در جهان تجربه نشده و به دلیل اقتصاد ضعیف کشور، قطعا آثار خطرناکی خواهد داشت.
وی در پاسخ به این سوال که برای این که جمعیت کشور پیر نشود چه باید کرد، گفت: در نخستین قدم باید با جریان تنظیم خانواده مبارزه کرد. معتقدم تا زمانی که با افراد ظاهر الصلاح که سیاست های جمعیتی غرب را در ایران پیگیری می کنند، بدون تعارف مقابله نکنیم، اینها با سالوس بازی های خود نخواهند گذاشت سیاست های جمعیتی در کشور اجرایی شود. نباید به واسطه خدمات پیشین این افراد با آنها رودربایستی داشته باشیم، چون خسارتی که به واسطه کوتاهی ها و بعضاً خیانت هایشان در موضوع جمعیت به کشور و انقلاب وارد آمده، هرگز قابل جبران نیست. این جریان قدرتمند، بزرگترین مانع در اجرایی شدن سیاستهای جدید جمعیتی بوده. هر جا که نظام خواسته قدمی اساسی برای اجرای این سیاست ها بردارد، افراد این جریان مانع ایجاد کرده اند.