kayhan.ir

کد خبر: ۸۹۱۵۳
تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۸:۱۷

کلیات و مبانی نظری سبک زندگی اسلامی(بخش نخست)






جامعه ایرانی یک جامعه دیندار، دین محور و خدامحور است و در آن پایبندی به دین و سنت تا حدودی زیاد یافت می‌شود اما با ظهور نگرش‌ها و اندیشه‌های غربی و جلوه‌های مدرنیته چالش‌هایی بروز پیدا کرده است. عادات و سبک زندگی مردم امر مهمی است و امروزه حتی دانشمندان غربی هم از شیوه زندگی غربی دفاع نمی‌کنند. آراستگی به فضائل انسانی و زندگی پرهیزکارانه نیز در نظر هر کس شرط کمال است.
بنابراین برای اینکه جهان کنونی و شیوه زندگی دگرگون نشود، باید به فکر عالمی دیگر و آدمی دیگر و جهان‌بینی متفاوت بود. یعنی باید جهانی دیگر با انسانی دیگر در افق اهل نظر ظاهر شود.
با توجه به آن افق و چشم‌انداز است که شاید شیوه زندگی مردمان به تدریج بی‌تکلیف و بدون زحمت تغییر کند. بنابراین در کنار اینکه نگران طرز خوردن و خوابیدن مردمان باشیم، باید نگران فکر و فرهنگ در این جهان باشیم. در این صورت می‌توان شیوه‌ای از زندگی تازه‌ای در پیش گرفت که در آن نشاط و شادی، مشارکت اجتماعی، قانون مداری و اصلاح الگوی مصرف جایگزین غم و ناراحتی، فردگرایی، خودخواهی، قانون‌گریزی و هرج و مرج و اسراف خواهد شد. این جاست که می‌گوییم یک سبک زندگی اسلامی در حوزه شهروندی به وجود آمده است. نوشتار حاضر در مقام بیان مبانی سبک زندگی اسلامی است که اینک بخش نخست آن تقدیم خوانندگان محترم می‌شود.
وحید حاتمی
بیان مسئله
سبک زندگی اسلامی از آن رو که متصف به قید اسلامی و در جوهره اسلامی است، تمامی شئون حیات جهانی انسان را در بر می‌گیرد.
مفهوم سبک زندگی از جمله مفاهیم علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی است که در دهه اخیر بسیار مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. سبک زندگی معنایی است که از به هم تنیدگی و پیوند نظام وارگی و شبکه‌ای بودن عوامل متعددی که در شیوه‌های زندگی یا اقلیم‌های زیستن انسان تأثیر می‌گذارند، به وجود آمده است و حاکی از مجموعه عوامل و عناصری است که کم و بیش به طور نظام‌مند با هم ارتباط داشته و یک شاکله کلی فرهنگی و اجتماعی را پدید می‌آورند. مسئله‌ای که در سبک زندگی در حوزه شهروندی مهم است این مسئله می‌باشد که متأسفانه غرب فرهنگی و فلسفی با تفکری که در آن انسان می‌خواهد جای خدا را بگیرد و به صورت موجودی صاحب علم و اراده و قدرت در جایگاه تشریع ظاهر شود سبک زندگی را بنیان نهاده است.
سبک زندگی، به معنای شیوه زندگی خاص یک فرد، گروه یا جامعه است. این اصطلاح نخستین بار توسط آدلر روان‌شناس اتریشی استفاده شد.
سبک‌های زندگی مجموعه‌ای از طرز تلقی‌ها، ارزش‌ها، شیوه‌های رفتار، حالت‌ها و سلیقه‌ها در هر چیزی را در بر می‌گیرد. در بیشتر مواقع مجموعه عناصر سبک زندگی در یک جا جمع می‌شوند و افراد در یک سبک زندگی مشترک می‌شوند. به نوعی گروه‌های اجتماعی اغلب مالک یک نوع سبک زندگی شده و یک سبک خاص را تشکیل می‌دهند. سبکی شدن زندگی با شکل‌گیری فرهنگ مردم رابطه نزدیک دارد. مثلا می‌توان شناخت لازم از افراد جامعه را از سبک زندگی افراد آن جامعه به دست آورد.
هر جامعه‌ای با توجه به مبانی مکتب خود یعنی نگاه آن مکتب به هستی، خدا و انسان مقررات شهروندی خاصی را وضع می‌کند و الگو و سبک زندگی معینی را در این حوزه معرفی می‌کند.
حال سؤال این است که آیا مکتب حیات بخش اسلام به عنوان آخرین شریعت الهی که دینی جامع و کامل است و برای جنبه‌های مختلف زندگی انسان که از آن جمله زندگی اجتماعی انسان است، دارای سبک زندگی خاصی است؟ به دیگر سخن، همان گونه که برای تنظیم ارتباط فرد با خدا، احکام و دستورالعمل‌هایی دارد، آیا درباره نحوه زندگی در شهر نیز، الگوی خاصی ارائه کرده است؟ که هر فرد مسلمان در مناسبات و رفتارهای اجتماعی ملزم به رعایت آنها باشد؟
لذا ما در این نوشته برآنیم که بررسی کنیم آیا اسلام سبک زندگی خاصی که متناسب با شرایط اقلیمی و نیازهای شهروندان امروزی باشد، معرفی می‌کند؟
پیشینه پژوهش
پیشینه سبک زیستن به حیات بشر باز می‌گردد و هر فرد و یا گروه انسانی که در هر کجای این کره خاکی می‌زیسته‌اند، به زبان امروزی، دارای سبک زندگی مختص به خود بوده‌اند اما پیشینه ادبیات و مفهوم سبک زندگی به زمانی بازمی‌گردد که افرادی مانند آدلر (1922)، برای نخستین بار این مقوله را شکل بندی کرده و به صورت علمی مورد بررسی قرار دادند. افراد یک جامعه، دارای نوعی خاص از رفتار و کنش و طرز فکر و اعتقاد هستند که سبک زندگی و شیوه زیست آنان را تشکیل می‌دهد. هر فرد ممکن است در برهه‌های زمانی مختلف دارای سبک‌های زیستی مختلفی باشد، اما چیزی که مشخص است، آن است که می‌توان این سبک‌های زندگی را به وسیله معیارها و مؤلفه‌هایی شاخصه‌بندی کرد و افراد را به وسیله آن گروه‌بندی نمود. به بیانی دیگر علی رغم اینکه افراد ممکن است دارای انواع مختلفی از سبک زندگی باشند، می‌توان آنها را براساس یک سری الگوهای مشخص دسته بندی کرد.
پیشینه مطرح شدن سبک زندگی در مطالعات دینی
مطالعه در این حوزه زیاد انجام نگرفته است. و تنها در بعضی مولفه‌ها مثل تغذیه، ورزش و فراغت آن هم مختصر، به دیدگاه‌های دینی پرداخته شده، ولی هیچ الگویی برای سبک زندگی اسلامی ارائه نشده و نوشته جامع در این زمینه وجود ندارد یعنی نوشته‌ای که اولاً همه ابعاد را لحاظ کرده باشد. ثانیاً انسجام همه ابعاد را با یکدیگر مورد لحاظ قرار داده باشد، وجود ندارد.
تعاریف
سبک زندگی
مفهوم «سبک زندگی» از جمله مفاهیم علوم اجتماعی و علم جامعه شناسی و مردم شناسی است که در دهه اخیر بسیار مورد توجه عالمان علوم اجتماعی و مدیران فرهنگی قرار گرفته است.
مفهوم سبک زندگی در معانی بسیار محدود (همانند کیفیت نشستن) و بسیار گسترده (همانند مدل سبک زندگی تجویزی اسلام) کاربرد داشته و در علومی مانند جامعه شناسی، روانشناسی، پزشکی، مدیریت و ... حضور دارد؛ هم از دریچه «هست‌ها» به آن نگاه می‌شود و هم از دریچه «بایدها و تجویزها» در تعریف آن نظریه‌های مختلفی مطرح شده که به چند تعریف اشاره می‌نماییم:
بنابر نظریه وبر سبک زندگی از جنس رفتار است که تمایلات آن را هدایت می‌کند و فرصت‌های زندگی بسته را برای بروز آن فراهم می‌کنند.
به نظر مک‌کی سبک زندگی الگویی است که از ارزش‌ها و باورهای مشترک یک جامعه و گروه برآمده باشد که به صورت رفتارهای مشترک ظاهر می‌شود.
مفهوم سبک زندگي در آراي وبلن به منظور بررسي پديده مصرف درآمريکا به کارگرفته شد. البته او تعريف دقيقي از اين الگو ارایه نکرده است، اما اين مفهوم را دال بر شيوه زندگي متمايز طبقه مرفه و نمودي از جايگاه طبقاتي آنها قلمداد نموده است.
تعریفی که در این پژوهش مورد نظر و انتخاب ماست، تعریف دوم می‌باشد که فصل‌های این پژوهش طبق آن تدوین شده است. تقریباً در همه تعریف‌ها دو مفهوم را می‌توان یافت که در تعریف سبک زندگی مورد نظر است، که هر دو مفهوم نیز به واژه «سبک» برمی‌گردد: یکی مفهوم وحدت و دیگری مفهوم تمایز.
به این معنی که سبک زندگی دلالت بر مجموعه عناصری دارد که به طور نظام‌مند با هم در ارتباطند و یک کل را تشکیل می‌دهند که همین وحدت و نظام واحد این کل را از کل‌های دیگر تمایز می‌دهد. (سبک زندگی اسلامی و ابزار سنجش آن، محمد کاویانی، ص 135)
مبانی نظری
مفهوم «سبک زندگی» از جمله مفاهیم علوم اجتماعی و علم جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی است که اخیراً و در دهه اخیر بسیار مورد توجه عالمان علوم اجتماعی و مدیران فرهنگی قرار گرفته است؛ سبک زندگی معنایی است که از به هم تنیدگی و پیوند و نظام وارگی و شبکه‌ای بودن عوامل متعددی که در شیوه‌های زندگی یا اقلیم‌های زیستن انسان تأثیر می‌گذارند، به وجود آمده است.
در اکثر تعریف‌های سبک زندگی می‌توان دو مفهوم را یافت که در تعریف سبک زندگی در نظر گرفته شده است و در واقع هر دو مفهوم هم، به واژه «سبک» بازمی‌گردد: اول، مفهوم وحدت و جامعیت و دوم، مفهوم تمایز و تفارق. به این معنی که سبک زندگی حاکی از مجموعه عوامل و عناصری است که کم و بیش به طور نظام‌مند با هم ارتباط داشته و یک شاکله کلی فرهنگی و اجتماعی را پدید می‌آورند. همین پیوستگی، اتحاد و نظام‌مندی این کُل را از کُل‌های دیگر متمایز می‌کند. وجود کلماتی هم چون الگو، نظام‌مندی، کلیت، هویت و تمایز در بیانات اخیر رهبر فرزانه انقلاب نیز حاکی از همین مطلب است و به همین دلیل است که امروز از دو مدل و الگوی متمایز و متفاوت سبک زندگی اسلامی و غربی سخن می‌گوییم.
واژگان مترادف سبک زندگی اسلامی: سبک زندگی شیعی، ارزشی، ایدئولوژیک، جهادی، انقلابی، دینی و تعابیر معادل سبک زندگی غربی، سبک زندگی اروپایی، مسیحی، آمریکایی و غربی می‌باشد اما آنچه در تعریف‌های سبک زندگی، جلوه‌گر می‌شود، آن است که این تعریف قرابت بسیاری با مفهوم هویت پیدا می‌کند اما با این تفاوت که علاوه بر هویت، مناسبات و رفتارهای عینی و واقعی زندگی را نیز شامل می‌شود و می‌توان مثال‌ها و مصداق‌هایی از زندگی واقعی را شاهد آورد که رهبر انقلاب نیز به بیش از بیست مورد از آنها اشاره کردند. بدین ترتیب می‌توان گفت که سبک زندگی عبارت است از طیف رفتاری که اصلی انسجام بخش بر آن حاکم است عرصه‌هایی از زندگی را تحت پوشش دارد و در میان گروهی از افراد جامعه قابل مشاهده است اما الزاماً برای همگان قابل تشخیص است. (مصرف و سبک زندگی، محمد فاضلی، ص 39)
در‌مورد سبک زندگی چندین دیدگاه وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می‌کنیم:
دیدگاه روان‌شناسانه
به نظر آدلر چگونگی تلاش فرد برای کنار آمدن با احساسات حقارت آمیز بخشی از «سبک زندگی» خاص وی می‌شود، یعنی به صورت یک جنبه از کارکردهای شخصیتی وی درمی‌آید.
سبک زندگی خلاقیتی است حاصل از کنار آمدن با محیط و محدودیت‌های آن، بدین سبب افراد از این حیث مختلف‌اند، زیرا علاوه بر احساس حقارت و برتری‌طلبی که میان همه‌ انسان‌ها مشترک است، سه عامل بدنی، روانی و اجتماعی، که به ترتیب در ساختمان بدنی و عمل اعضای آن صفات و استعدادهای روانی و ارتباطات اجتماعی نهفته است، در میان آدمیان متفاوت‌اند. همین امر شیوه‌ خاص هر فرد برای جبران احساس حقارت و برتری‌طلبی را تعیین می‌کند. شیوه زندگی پیروزی طلبانه ناپلئون شاید علتش جثّه‌ نسبتاً کوچک وی بوده است. سیادت طلبی و اعمال وحشیانه آقا محمدخان قاجار ریشه در پیامدهای اجتماعی اختگی وی داشته است و حرص هیتلر برای تسلط بر عالم، شاید از نقص جنسی وی سرچشمه گرفته باشد. (روان‌شناسی سیاسی، ابراهیم برزگر، ص 234)
شیوه زندگی هر فرد به اعتقاد آدلر در پنج یا شش سالگی پایه‌گذاری می‌شود. وی سه مثال برای سه عامل بدنی، روانی و اجتماعی می‌زند که همگی تحت تأثیر محیط خانوادگی‌اند.
ویژگی‌های سبک زندگی
خصیصه گروهی و سبک زندگی: این سؤال مهم است که سبک زندگی ویژه فرد یا گروه است؟ به دلیل الزام ناشی از کلمه سبک که دلالت به وجه گروهی و فردی دارد، نمی‌توانیم میان یکی از این دو انتخاب کنیم. اما در مفهوم ارزش جامعه شناختی باید وجه گروهی آن را مد نظر گرفت. سبک زندگی به معنای مجموعه رفتاری که دارای سبک است که اصلی محوری بر آن حاکم باشد و بتوان این مجموعه را خصیصه گروه دانست.
تنوع و سبک زندگی: آیا لازم است که سبک‌های زندگی در جامعه قابل تشخیص و متمایز‌کننده باشند؟ بوردیو سبک‌های زندگی طبقه متوسط را حائز چنین خصیصه‌ای می‌دانست.
در سبک زندگی باید به دنبال تنوع و دگرگونی بود و اگر چه سبک زندگی بر مبنای ذائقه‌ها و ارزش‌های شخصی شکل می‌گیرد، اما می‌توان انتظار داشت که الگوهای قابل تشخیصی داشته باشند که با ویژگی‌های اجتماعی فرهنگی هم خوان باشند. اگر این الگوها با جنبه‌های دیگری از زیست جهان افراد و گروه‌ها سازگار باشند می‌توانند به درک این زیست جهان‌ها کمک‌کنند و آنها را به مفاهیم اجتماعی بدل می‌کند. محققان می‌توانند برخی سبک‌های زندگی را از بقیه متمایز ساخته و گروهی را که چنین خصیصه‌ای دارند، شاخص سازند ولی این بدان معنا نیست که در سطح جامعه نیز گروهی که چنین سبکی دارد تشخیص‌پذیر و برای بقیه قابل شناسایی باشند. غالباً لازمه رسیدن به تشخیص آن است که گروهی به معنای اعضایی که اهداف مشترک و تعامل پایدار دارند، شکل بگیرد.
انسجام و سبک زندگی: از دشوارترین مباحث درباره سبک زندگی، مباحثه بر سر انسجام آن است. بعضی از صاحب نظران معتقدند که سبک زندگی به حول مجموعه‌ای از نیروهای ناشی از سن، درآمد، جنسیت یا حتی جغرافیا انسجام می‌یابند، یا اساساً سبک‌های زندگی نا‌منسجم هستند.
برای داشتن یک سبک زندگی مطلوب، دو نوع جهت گیری لازم است:
1ـ آرمان‌ها و بایدها و نبایدهای مورد قبول در زندگی
2ـ شیوه‌های اجراء و به عینیت رساندن آن
جهت گیری اول، به طور غالب ارزشی و اخلاقی است و جهت گیری دوم مبتنی بر ارزش‌های عملی است و این مسائل هر دو در سبک زندگی اسلامی دیده شده است. (فرهنگ مشاوره و روان درمانی، سید صدرالدین شریعتی، ص 8)