ارتباط ویژة شهید صدوقی با مقام معظم رهبری
ز. ارتباط ویژه با مقام معظم رهبری
یکی از زیباترین اسناد ماندگار در گفتوشنودها، چگونگی ارتباط آیتالله صدوقی با مقام معظم رهبری حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای است که در این موقع، در مشهد حضور داشته و قبل از آن در شهرستان ایرانشهر تبعید بودهاند:
«شخصی به نام [سیدعلی] خامنهای از مشهد تماس گرفت و جویای وقایع یزد و کرمان در روز دوشنبه شد.
صدوقی: در یزد که مجلس بسیار باشکوهی داشتیم و حتی عدهای هم به خیابانها رفتند و شعار هم دادند، ولی الحمدلله درگیری به وجود نیامد؛ ولی کرمان شدیدا درگیری بوده است. (تمامی ماجرا را برای خامنهای شرح داد.)
خامنهای: من هم که با کرمان تماس گرفته بودم، پیشنهاد کردم که تمام جریانات را به صورت اعلامیهای منتشر کنند؛ چون روزنامهها که اخبار را تحریف میکنند و مردم هم مطلع نمیشوند و اتحاد و همبستگی مردم از بین میرود. اینها اصل حادثه را مشروحا بنویسید، شما هم اعلامیهای در این مورد بنویسید.
صدوقی: خیال دارم.
خامنهای: مشهد هم حادثهای به وجود نیامد، البته از راهپیمایی و تجمع درست و حسابی جلوگیری شده بود؛ ولی با این حال بعضیها صحبت کردند و مردم را هم به آرامش دعوت کرده، ولی این طور که معلوم بود فرمانداری نظامی مشهد نقشههایی برای روز دوشنبه کشیده بود که شدیدا عکسالعمل نشان دهد. ولی خوب حادثهای روی نداد.
صدوقی: اگر یک گوینده مناسبی آنجا بود، برای مدت هفت و هشت روزی برای ما فرستاده شود خوب است.
خامنهای: چشم. سپس خداحافظی کردند.»
ح. تحمل ناملایمات
یکی از موانع حرکت در مسیر اسلام و انقلاب اسلامی، ملامتها و شماتتها و ناملایماتی بود که از سوی دوست و دشمن، نثار رهروان این طریق میشد و آیتالله شهید صدوقی نیز در این حرکت بارها مورد شماتت و ناسزاگویی قرار گرفت. ولی به مصداق «لا تاخذه فی الله لومهًْ لائم». هرگز در مسیر با سستی و کندی مواجه نشد و تا روزی که با زبان روزه، در سن 75 سالگی (جمعه یازدهم تیر ماه سال 1361 ش) با روی خونین به ملاقات خدا رفت. «برای خدمت به خلق و انقلاب، سر از پا نمیشناخت.»
«جوانی تلفن زد و سوژه را خواست ولی رجبعلی گوشی را برداشته بود و جوان شروع به فحاشی خیلی خیلی خیلی رکیکی نمود و در ضمن گفت مردی امشب از منزل بیرون بیا و از طرف منزل سوژه گوشی گذاشته شده بود، ولی جوان مرتب به فحاشی رکیک و ناموسی خود ادامه میداد.»
«شخصی تلفن زد و رجبعلی (مستخدم) گوشی را برداشت. آن شخص گفت: به حاجی آقا بگویید عمامه و عبا را در بیاورد و استعفاء بدهد.
رجبعلی: برای چی؟
ناشناس: برای اینکه مرد درستی نیست.
رجبعلی: شما مسلمان مثل اینکه نیستید؟
ناشناس: مسلمان هستم.»
ط. کمکرسانی به زلزلهزدگان طبس
پس از وقوع زلزله طبس (شهریور ماه سال 1357 ش) که با تلفات بسیار سنگینی همراه بود، آیتالله صدوقی گروهی را به رهبری حجتالاسلام محمدعلی صدوقی(ره) روانه آن منطقه نمود و با ایجاد اردوگاهی به نام امام خمینی(ره) در مسیر کمکرسانی اقدام نمود و در جریان حرکت انقلاب اسلامی گام برداشت.
«سوژه با قم منزل آیتالله شریعتمداری تماس گرفت. بعد از احوالپرسی گفت: راجع به موضوع طبس ما جمعی را فرستادیم و با تمام آذوقه و وسایل کافی، ولی ممکن است هنوز عدهای زیر خاک زنده باشند، ولی مشکل است و اجساد زیر آوار پوسیده شده و بو گرفتهاند. اجازه هست که بولدوزر آنها را زیر خاک کند؟
شریعتمداری: نخیر، بیاورند بیرون و دفن کنند و اگر امکان هست تیمم دهند.
صدوقی: تا به حال 4000نفر را دفن کردهاند. ولی چون ممکن است هنوز زیر آوار اشخاص زنده باشند، وظیفه هست که عدهای بروند و جستوجو کنند؟
شریعتمداری: بالاخره، اگر امکان دارد. بله.
صدوقی: در حدود 150نفر یزدی با بندهزاده الان در طبس هستن، خواستم بپرسم جنابعالی چی میفرمایید؟
صدوقی: تا جایی که امکان هست باید از زیر آوار در بیاورند.»