ردپای 60 سال خیانت و جنایت (پاورقی) - روایتی مستند از دخالتها و جنایات آمریکا در ایران 1392-1332
اعلام حکومت نظامی در آستانه کشتار بزرگ (پاورقی)
تالیف: کامران غضنفری
Research@kayhan.ir
اعلام حکومت نظامي
بالاخره با همه مقدمه چينيها، در روز 16 شهريور، رژيم شاه با حمايت آمريکا تصميم به اعلام حکومت نظامي در تهران و يازده شهر ديگر ميگيرد تا بتواند طبق رهنمودهاي برژينسکي و سفارت آمريکا، با "دستگيريهاي دسته جمعي" و "خونريزي زياد" جنبش مذهبي ملت ايران را سرکوب کند.
دکتر کریم سنجابي (رهبر پيشين جبهه ملي) در خاطرات خود اشاره ميکند که تصميم به نابودي مخالفين رژيم شاه، دو روز قبل از 17 شهريور گرفته شده بود. وي ميگويد:
" به دنبال تظاهرات عظيم نماز عيد فطر در قيطريه، روز چهارشنبهاي بود و بنده در منزل بودم. خانمي که شوهرش از اعضاي جبهه ملي است و خودش هم خويشاوندي با خانواده شريف امامي دارد، سراسيمه وارد منزل شد و جمع کثيري از خارجي و داخلي آنجا بودند. به من گفت مطلب مهمي دارم که بايد به شما بگويم. بنده با ايشان در دفتر کارم مذاکره کردم. گفت امروز در منزل شريف امامي بوديم و در آنجا خانمها صحبت ميکردند که روز جمعه تمام جبهه ملي و روحانيون مخالف دولت را نابود خواهند کرد و يک جمله بسيار زشتي هم از قول آنها که چگونه نابود خواهند کرد، بيان کرد که از تکرار آن شرم دارم. گفت خلاصه آنها قصد دارند ضربت هولناکي وارد کنند و همه شما را از بين ببرند."(40)
به دنبال اين ماجرا، پس از آن که در روز پنج شنبه شانزدهم شهريور 57 تظاهرات بزرگي با حضور صدها هزار نفر از مردم در تهران برپا شد، رژيم شاه تصميم به اعلام حکومت نظامي از قبل طراحي شده گرفت.
محمدعلي سفري (خبرنگاري که چندين مصاحبه نيز با شاه انجام داده بود) در کتاب خود مينويسد:
"در ساعت ده و نيم شب (شانزدهم شهريور) جلسه فوقالعاده هيئت دولت تشکيل شد و در اين جلسه نيز ارتشبد ازهاري و سپهبد مقدم، لزوم برقراري حکومت نظامي را در تهران و يازده شهر ديگر مورد تأييد قرار دادند و هيئت دولت نيز تصويب کرد. همان شب مراتب به اطلاع شاه رسيد و شاه ضمن تأييد مصوبه دولت، ارتشبد غلامعلي اويسي (فرمانده نيروي زميني) را به فرمانداري نظامي تهران و حومه منصوب کرد."(41)
جان استمپل (ديپلمات سفارت آمريکا) نيز در اين باره در کتاب خود ميگويد:
" شريف امامي که با وضعي وخيم مواجه شده بود، با تصويب شاه علاوه بر اصفهان، در دوازده شهر ديگر که عبارت بودند از: تهران، قم، تبريز، مشهد، شيراز، اهواز، آبادان، قزوين، کرج، کرمان، جهرم و کازرون، حکومت نظامي برقرار کرد."(42)
از سال 1342، اين اولين باري بود که در تهران حکومت نظامي اعلام ميشد. شاه براي تشديد فرمان، حکومت نظامي پايتخت را به ارتشبد اويسي محول کرد که در دوره حکومت نظامياش در سال 42، به او لقب "قصاب ايران" داده شده بود.(43)
کشتار در ميدان شهدا
صبح روز جمعه هفدهم شهريور ماه 1357، جمعيت زيادي از مردم - که تعداد بسياري از آنان را زنان و کودکان تشکيل ميدادند - در ميدان شهداي تهران (ميدان ژاله سابق) تجمع کردند. جمع زيادي از آنان از اعلام حکومت نظامي هنوز خبر نداشتند. ماروين زونیس با اشاره به تجمع مردم در ميدان شهدا، ميگويد که بسياري از تظاهرکنندگان آن روز، از اعلام حکومت نظامي بياطلاع بودند.(44)
گري سيک (مشاور شوراي امنيت ملي آمريکا) در کتاب خود اظهار ميدارد که:
" مقررات جديد در شب هفتم سپتامبر اعلام شد اما تا اوايل صبح روز بعد، اکثر مردم هنوز از آن مطلع نشده بودند."(45)
جان استمپل نيز در اين باره مينويسد:
" در تهران، حکومت نظامي آخر شب اعلام شد و تا ساعت شش و سي دقيقه بامداد در روز بعد [جمعه] که بالغ بر بيست هزار نفر از مردم براي استماع سخنان رهبران مذهبي در ميدان ژاله گرد آمدند، کاملاً به اطلاع مردم نرسيده بود."(46)
يکي از روحانيون مردم را دعوت به نشستن کرد. جمعيت روي زمين نشست؛ ولي ظواهر امر نشان ميداد که نيروهاي فرمانداري نظامي قصد متفرق کردن مردم را ندارند. راه عبور را از چهار طرف بر روي مردم بستند. ناگهان صداي رگبار از خيابانهاي منتهي به ميدان بلند شد و همين که جمعيت از چهار طرف بهسوي ميدان هجوم آوردند، نيروهاي مستقر در ميدان نيز از چند سو مردم را به رگبار مسلسل بستند. در ظرف چند ثانيه صدها نفر در خاک و خون غلتيدند.(47)
منابع در دفتر روزنامه موجود است