بزک ناشیانه آمریکا با تحریف تاریخ جنگ(نگاه)
سید روحالله امینآبادی
اسنادی که در سال 2013 از حالت محرمانه خارج شده است نشان میدهند آمریکا پیش از آغاز جنگ تحمیلی با تحریک صدام به اشغال جزایر سه گانه طرح تجزیه ایران را کلید میزند، بر اساس این اسناد «دو ماه بعد از تسخیر لانه جاسوسی کارتر رئیسجمهور وقت آمریکا دستور تحریک پنهانی صدام به اشغال جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را صادر کرده بود.»
تحریک صدام توسط آمریکا به آغاز جنگ با ایران و اشغال بخشهایی از کشور و در نتیجه تجزیه ایران مسئلهای است که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بارها از سوی کارشناسان و مسئولین وقت مطرح شده بود ولی گروهی همواره با اشاره به تئوری توهم توطئه برآن بودهاند که این نظریه مبتنی بر اسناد و مدارک بیشمار را توهم قلمداد کنند.
بیبیسی ضمن بررسی اسناد محرمانه آمریکا از جمله گزارشهای هفتگی برژینسکی به کارتر درباره جزایر سه گانه ایرانی مینویسد: برژینسکی روز ۳۰ آذر ۱۳۵۸ (۲۱ دسامبر ۱۹۷۹) به کارتر مینویسد که باید بخشی از خاک ایران مانند جزایر سهگانه را اشغال کرد تا آیتالله خمینی دچار «تحقیر طولانیمدت» شود و گروگانها را آزاد کند، ولی پیشنهادش رد میشود.
دو هفته بعد در روز ۱۴ دی ۱۳۵۸ (۴ ژانویه ۱۹۸۰) برژینسکی در گزارش هفتگی خود به کارتر مینویسد: «… شما گفتید که ما باید عراق را به تصرف سه جزیره تشویق کنیم. این دستورالعمل به وزارت امور خارجه فرستاده شده است.»
با وجودی که بیبیسی در ابتدای گزارش خود از تحریک صدام توسط آمریکا به اشغال بخشهایی از خاک ایران از جمله جزایر سهگانه سخن میگوید ولی در سطور بعدی به نقل از سفیر آمریکا در ابوظبی مدعی میشود «آمریکا به تمامیت ارضی ایران علاقهمند است»! اسناد بعدی نیز نشان میدهد که کارتر در پیامی به حاکم عمان نسبت به عواقب همکاری نظامی با صدام هشدار داده بود!
گزارش پر از تناقض بیبیسی نمیگوید که کارتر چرا از سویی عراق را به حمله به جزایر سهگانه و اشغال این جزایر تحریک میکند و در عین حال مخالف تجزیه ایران است و از سوی دیگر نیز به حاکم عمان نسبت به همکاری نظامی با صدام در حمله به جزایر ایرانی هشدار میدهد؟!
تهدید به تجزیه ایران
در مذاکرات رسمی
بیبیسی در مرور اسناد به صورت موذیانهای تلاش دارد تا نشان دهد اگر دانشجویان مسلمان پیرو خط امام دست به تسخیر سفارت آمریکا نمیزدند چنین جنگی روی نمیداد، در حالی که خاطرات و اظهارات شخصیتهای موثر داخلی و خارجی که بعضا امروز از بزککنندگان آمریکا نیز محسوب میشوند این ادعا را تایید نمیکند.
هاشمی رفسنجانی در خطبههای نماز جمعه 2 مهر 1361 دست به یک افشاگری بزرگ زده و میگوید «تهدید جداسازی خوزستان از ایران تهدیدی بود که قبل از این (موقعیکه ما میگفتیم شاه باید برود و غیر از رفتن شاه هیچ چیز را قبول نداریم) آمریکاییها کرده بودند. آمریکاییها در مذاکرات رسمی که با مسئولین انقلابکردند گفتند شما چه خیال میکنید؟ حالا اگر اصرار کردید و ما رفتیم و نتوانستیم اینجا را حفظ کنیم، پس فردا ایران تجزیه میشود و خوزستان و آذربایجان و سیستان، هر یک را یکی میبرد و باز هم تکّه بزرگش متعلّق به ماست. این متنِ حرف مأمور آمریکایی بود که آن روز میگفت و اشارهای به طرح آیندهشان کرده بود.»
خاطرات منتشر شده از سوی مسئولین وقت رژیم بعث عراق نیز موید این واقعیت است که آمریکا و صدام در دشمنی با امام خمینی(ره) و انقلاب نوپای اسلامی ایران به یک نقطه مشترک رسیده بودند و در واقع این اشتراک منافع از روز پیروزی انقلاب اسلامی به وجود آمده بود نه از تسخیر لانه جاسوسی.
صلاح عمر العلی عضو شوراي فرماندهي كشوري حزب بعث عراق و از نزديكان صدام و مقامات بلندپايه حزب بعث در گفتوگویی با الجزیره واقعیات تکاندهندهای را افشا میکند.
در کنفرانس غیرمتعهدها که 9 سپتامبر 1979 - 18 شهریور 1358 - یعنی تقریبا دو ماه پیش از تسخیر لانه جاسوسی، در کوبا برگزار شد صدام و ابراهیم یزدی وزیر خارجه وقت ایران با هم دیدار و گفتوگو کردند، صلاح عمر العلی درباره این دیدار میگوید « من و صدام و ابراهيم يزدي به گفتوگو نشستيم. بحث درباره مشكلات موجود بين دو كشور شروع شد و يك گفتوگوي ديپلماتيك كاملاً مثبتي را شكل داد. كاملاً مثبت... در آن لحظه، صدام هم ـ راستش را بخواهيد ـ گفتوگوي مثبتي با او داشت و با يك ديپلماسي عالي و مثبت با افكار ابراهيم يزدي برخورد ميكرد.»
صلاح عمر العلی بعد از راهی کردن ابراهیم یزدی وزیر خارجه وقت ایران به نزد صدام بازمیگردد و میگوید « من در واقع به خاطر اين ديدار خيلي خوشحال و مسرورم.... احساس ميكنم كه به زودي بين دو كشور، بحران تمام ميشود.» و صدام پاسخ میدهد «صلاح چند سال است كار ديپلماتيك ميكني؟ تو اصلاً ميداني ديپلماسي يعني چه؟ چه چيزي مغز تو را خراب كرده؟ چه صلحي، چه مشكلي بين ما و ايران حل شد؟ اي صلاح اين مسئله... يك فرصت است كه شايد در يك قرن يك بار اتفاق ميافتد....طبعاً حالا فرصت براي ما دست داده. الان آنها خودشان آمدهاند، در حالي كه كشورشان از هم پاشيده است! ارتش آنها از هم گسيخته شده و نيروهايشان پراكنده گشته. پس الان اين فرصت تاريخي ماست تا بتوانيم تمام حقوقمان را به طور كامل بازگردانيم.»
در حالی که هنوز بیش از دو ماه به تسخیر لانه جاسوسی باقی مانده بود صدام به فکر استفاده حداکثری از زمان به دست آمده و حمله به ایران بود، اسناد نشان میدهد که تسخیر لانه جاسوسی هیچ ارتباط مستقیم و یا غیر مستقیمی در تحریک صدام به این حمله نداشته است و صدام از مدتها پیش در جریان رضایت آمریکاییها نسبت به این حمله بوده است چنانکه بیبیسی در بخشی از گزارش خود به این نکته اذعان میکند که « کارتر و صدام در تهران دشمن مشترکی به نام آیتالله خمینی داشتند و میتوانستند به واسطه رهبران عرب مورد اعتماد پیامهای حساس مبادله کنند.»
هر چند بیبیسی تلاش آمریکا برای تشویق صدام به تجزیه ایران را «بازی پیچیده» مینامد ولی مرور تاریخ نشان از آن دارد که این بازی چنانکه گفته میشود پیچیده نیست، آمریکا در طول چهار دهه گذشته در همه توطئهها علیه کشورمان حضور فعال و مستقیم داشته است از جنگ تحمیلی هشت ساله علیه ایران تا تحریمهای اقتصادی و حمایت از تروریستهایی که دستشان در خون بیش از 17 هزار ایرانی آلوده است و امروز در ماجرای برجام!
انتظار این است شیفتگان آمریکا و آنانی که به امضا و حتی قولهای دولتمردان آمریکا دل بستهاند تاریخ را مرور و اسناد را مطالعه کنند، اسنادی که نشان میدهد یانکیها برای رسیدن به اهداف خود دیکتاتور خونریزی چون صدام را به تجزیه ایران تشویق کرده بودند و امروز نیز به وعدههای مکتوب خود پایبند نیستند و حال کدام انسان عاقلی به دشمنی که چنین سابقهای از خباثت، خیانت و جنایت دارد اعتماد میکند؟ پاسخ روشن است! هیچ!