وفای به عهد معیار اعتماد و سنجش ایمان
ابوالفضل سلطانی
یکی از مهمترین فضایل انسانی وفای به عهد است. انسان وقتی عهد و پیمانی میبندد و تعهداتی را میپذیرد باید بدان وفا کند. بسیاری از مردم تعهداتی را به عهده میگیرند، اما در عرصه عمل به هیچ کدام وفا نمیکنند، لذا «سلب اعتماد اجتماعی» به عنوان نخستین بازتاب و برآیند این تخلف در جامعه خودنمایی میکند. نویسنده در مطلب پیش رو به تشریح آثار وفای به عهد و خلف وعده و پیمانشکنی پرداخته است.
***
وفای به عهد، مسئولیت اخلاقی و شرعی
عهد در لغت، به معنای حفظ و نگهداری چیزی و اهتمام به آن در همه احوال است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 591، «عهد») در فارسی عهد را پیمان میگویند که به معنای میثاق و به گردن گرفتن امری یا چیزی و ملتزم شدن به امری است.
امین الاسلام طبرسی مینویسد: به باور دانشوران همه آنچه را که خدا از راه فرمان بر انسان واجب ساخته و یا از راه نهی و هشدار، تحریم فرموده است، همه اینها عهد و پیمان به حساب میآید. افزون بر آنها، گاه انسان به وسیله عهد و یا نذر و یا دیگر راهها، چیزی را به عنوان عهد بر خود واجب میسازد که رعایت همه اینها لازم است. (مجمعالبیان، ذیل آیه 34 سوره اسراء)
در آموزههای قرآنی افزون بر واژه «عهد»، از واژههایی چون «ایمان»، «عقد» و «میثاق» و مشتقات آن برای بیان این مفهوم استفاده شده است.
انسان هر گاه با دیگری عهد و پیمان بست به حکم فطرت انسانی و اخلاق الهی و نیز احکام شریعت اسلام باید به آن تعهدات وفا کند. خداوند میفرماید: و اوفوا بالعهد ان العهد کان مسؤولا؛ و به پیمان خویش وفا کنید که از ایمان پرسیده خواهد شد. (اسراء، آیه 34)
پس وفای به عهد یک حکم شرعی و واجب است و انسان باید پاسخگوی عهدی باشد که میبندد، به طوری که پیمانشکنی امری زشت از نظر اخلاقی و گناهی از نظر شریعت اسلامی است.
البته عهدشکنی نسبت به عهدی که با خداوند و یا خداوند با انسان بسته سنگینتر و سخت تر است. خداوند درباره عهدشکنی نسبت به پیمان و عهدالله هشدار داده و میفرماید: و اوفوا بعهدی اوف بعهدکم و ایای فارهبون؛ و به پیمانم وفا کنید، تا به پیمانتان وفا کنم و تنها از من بترسید. (بقره، آیه 40)
از نظر قرآن وفای به عهد به معنای مراقبت بر تقوای الهی است. خداوند میفرماید: من اوفی بعهده و اتقی فان الله یحب المتقین؛ هر که به پیمان و عهد خود وفا کند و پرهیزگاری نماید، بیتردید خداوند، پرهیزگاران را دوست دارد. (آل عمران، آیه 76)
وفای به عهد در عرصه اجتماعی و سیاسی
بر اساس آموزههای قرآنی عهد را میتوان به دو دسته اصلی: 1- عهد مردم با خدا و عهد خدا با مردم؛ 2- عهد مردم با مردم تقسیم کرد. البته عهد خدا با مردم نیز ارتباط تنگاتنگی با مردم دارد؛ زیرا آموزههای وحیانی و عهدهای الهی همه در راستای کمک به انسانها و رسیدن به جایگاه قرب الهی و ربانی شدن و دستیابی به مقام خلافت الهی است.
از نظر قرآن انسان به طور طبیعی دارای تعهداتی است که نمیتواند هرگز آنها را نادیده بگیرد. تعهداتی که انسان در قالب عهدالله دارد شامل فطرت توحیدگرانه، دستورهای شرعی، پذیرش رسالت و ولایت خاتم(ص) و اهل بیت(ع) و تعهدات روز الست و مانند آنهاست. (نگاه کنید: مجمعالبیان، ذیل آیه 27 سوره بقره)
انسان در برابر خدا متعهد است تا بر اساس فطرت و اخلاق الهامی و احکام وحیانی شرعی عمل کند. هر گونه تخلف از آن موجب میشود تا به عنوان پیمانشکن در پیشگاه خداوند، مسئول و پاسخگو باشد و مجازات و کیفری متناسب با عهد و پیمانشکنی ببیند.
خداوند در آیاتی از جمله آیات 12 تا 15 سوره احزاب از گروهی به عنوان منافق سخن میگوید که برخلاف تعهدات خود عمل میکنند. آنان با آنکه متعهد شده بودند تا در برابر دشمنان بایستند و از شهر مدینه در قالب جهاد و دفاع نظامی حمایت کنند، به این پیمان خویش وفا نکرده و نقض عهد نمودند. پیامبر(ص) نیز میفرماید: ثلاث من کن فیه فهو منافق و ان صام و صلی و حج و اعتمر و قال «انی مسلم» من اذا حدث کذب و اذا وعد اخلف و اذا ائتمن خان؛ سه چیز است که در هر کس باشد منافق است اگر چه روزه بگیرد و نماز بخواند و حج و عمره کند و بگوید من مسلمانم، کسی که هنگام سخن گفتن دروغ بگوید و وقتی که وعده دهد تخلف نماید و چون امانت بگیرد، خیانت کند. (نهج الفصاحه ص 422، ح 1280)
همین گروه و جریان اعتقادی - سیاسی و اجتماعی در مدینه با آنکه متعهد به پرداخت صدقات و زکوات شدند و از نظر ثروت و دارایی کمبودی نداشتند، اما نقض عهد کرده و پیمانشکنی نمودند. (توبه، آیات 75 و 76)
البته این نقض عهد کردن خاص گروههای اجتماعی درونی نیست، بلکه حتی در حوزه عمل سیاسی بینالمللی نیز دشمنانی از جنس مشرکان با آنکه متعهد به صلح شده بودند، برخلاف مفاد پیمان عمل کرده و نقض عهد نمودند. (توبه، آیات 1 تا 13)
خداوند در آیاتی از قرآن از جمله در آیات 63 تا 66 و نیز آیه 80 سوره یوسف از عهد و پیمان فرزندان یعقوب با وی، برای مراقبت از برادر خود و بازگرداندن او نزد پدر سخن به میان میآورد که ایشان برخلاف تعهدات عمل کرده و نقض عهد نمودند. در حقیقت کسی که تعهدی میسپارد باید بدان وفا کند و نباید خود را در موقعیتی قرار دهد که ناتوان از انجام تعهدات است.
انسان اگر بخواهد وفای به عهد کند باید عزم جدی بر آن داشته باشد و با تردید، در کاری وارد نشود و تعهد و التزامی به دیگری نسپارد (طه، آیه 115)، مگر آنکه در شرایطی قرار گیرد که ناتوان از انجام تعهدات باشد و به قول معروف عذر شرعی و عقلی و عقلایی داشته باشد. (یوسف، آیه 66)
امیرمومنان علی(ع) میفرماید: لا تعدن عدهًًْْ لا تتق من نفسک بانجازها؛ وعدهای نده که از وفای به آن اطمینان نداری. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 253، ح 5316)
امام صادق(ع) نیز میفرماید: به برادرت وعدهای مده که وفای به آن در توان تو نباشد. (بحارالانوار، بیروت ج 75، ص 250؛ تحفالعقول ص 367)
آثار و برکات وفای به عهد
چنانکه گفته شد وفای به عهد و پیمان یک اصل اخلاقی و شرعی است. خداوند به صراحت در آیه 1 سوره مائده و 34 سوره اسراء از وجوب انجام تعهدات نسبت به دیگری سخن به میان آورده است. از نظر قرآن، پیمانشکنی حرام و گناه است. (نحل، آیات 91 و 92) و انسان حتی باید نسبت به تعهداتی که به دشمنان و کافران میسپارد وفادار باشد و نقض عهد نکند. (انفال، آیه 72) انسان باید قول و قراری که میگذارد عمل کند و ملتزم به تعهداتی باشد که به عهده گرفته است. پیامبر(ص) میفرماید: ثلاث لیس لاحد الناس فیه رخصهًًْْ : بر الوالدین مسلما کان او کافرا و الوفاء بالعهد لمسلم او کافرا و الامانهًًْْ الی مسلم کان او کافرا؛ سه چیز است که ترک آن برای هیچ کس جایز نیست. نیکی به پدر و مادر مسلمان باشند یا کافر، وفای به عهد با مسلمان یا کافر و ادای امانت به مسلمان یا کافر. (نهج الفصاحه ص 416، ح 1264)
امام حسین(ع) میفرماید: انسان تا وعده نداده، آزاد است. اما وقتی وعده میدهد زیر بار مسئولیت میرود و تا به وعدهاش عمل نکند رها نخواهد شد. (بحارالانوار، بیروت، ج 75، ص 113)
امیرمومنان علی(ع) نیز میفرماید: هیچ یک از فرائض الهی همانند وفای به عهد نیست که مردم با همه خواستههای گوناگون و دیدگاههای مختلف، بیشتر بر آن اتفاق نظر داشته باشند (نهجالبلاغه، صبحی صالح، نامه 53، ص 442) پس از نظر جامعه وفای به عهد یک اصل انسانی و متفق علیه است و کسی در لزوم وفای به عهد تردیدی ندارد و تودههای مردم پیمانشکن را ناخوش داشته و نسبت به او هیچ اعتبار و ارزشی قائل نمیشوند.
امام سجاد(ع) برآیند همه آموزههای شرایع اسلامی از آدم(ع) تا خاتم(ص) را چنین تبیین میکند: قلت لعلی بن الحسین: اخبرنی بجمیع شرایع الذین قال: قول الحق و الحکم بالعدل و الوفاء بالعهد؛ راوی گوید: به امام سجاد(ع) عرض کردم، مرا از تمام دستورهای دین آگاه کنید امام فرمودند: حقگویی، قضاوت عادلانه و وفای به عهد. (خصال، صدوق، ص113، ح90)
اگر مردم رفتاری مسئولانه با عهد و پیمان داشته باشند، آثار و برکاتی دارد که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- مقام متقین: کسی که اهل وفای به عهد باشد میتواند به مقام متقین برسد؛ زیرا تقوا و پرهیزگاری همان مراقبت نسبت به تعهداتی است که میسپارد. (بقره، آیه177)
2- مقام صادقین: کسی صادق است که به تعهدات خود عمل کند. (بقره، آیه 177)
3- نیک فرجامی: نیک فرجامی، ثمره وفای به عهده انسان است. (رعد، آیات 21 و 22)
4- رستگاری: دستیابی به رستگاری، در گرو پایبندی به عهد و پیمان خویش است. (مؤمنون، آیات 1و 8)
5- جلب محبت خدا: وفای به عهد با تقواپیشگی، زمینه جلب محبت خداوند است. (بقره، آیه40)
6- پاداش الهی: وفای به عهد، موجب برخورداری از پاداش الهی است. (نحل، آیه95؛ مؤمنون، آیات 8 تا 11؛ معارج، آیات 32 و 35)
7- قرب مقام به پیامبر(ص): از آثار پایبندی به تعهدات و پیمان، نزدیکی و قرب مقامی به پیامبر(ص) است. آن حضرت خود میفرماید: نزدیکترین شما به من در قیامت، راستگوترین، امانتدارترین، وفادارترین به عهد، خوش اخلاقترین و نزدیکترین شما به مردم است. (امالی، طوسی، ص229؛ بحارالانوار، بیروت، ج72، ص94، ح12)
8- بهرهمندی از مواهب ایمان: اگر کسی اهل وفای به عهد باشد، از مواهب ایمان برخوردار خواهد بود. پیامبر(ص) میفرماید: هر کس در معاشرت با مردم به آنان ظلم نکند، دروغ نگوید، خلف وعده نکند، جوانمردیاش کامل، عدالتش آشکار، برادری با او واجب و غیبتش حرام است. (عیون اخبارالرضا ج2، ص30؛ نهجالفصاحه ص725، ح2762)
9- ضمانت بهشت: پیامبر(ص) میفرماید: شش چیز را برای من ضمانت کنید تا من بهشت را برای شما ضمانت کنم، راستی در گفتار، وفای به عهد، برگرداندن امانت، پاکدامنی، چشم بستن از گناه و نگه داشتن دست (از غیر حلال). (نهجالفصاحه ص216، ح321)
10- برترین پایان و خاتمه: امام سجاد(ع) میفرماید: خیر مفاتیح الامور الصدق و خیر خواتیمها الوفاء؛ بهترین شروع کارها صداقت و راستگویی و بهترین پایان آنها وفا است. (بحارالانوار، بیروت ج75، ص161)
آثار و آسیبهای پیمانشکنی
در آموزههای وحیانی اسلام نسبت به پیمانشکنی هشدار داده و آثار و آسیبهایی برای آن برشمردهاند که از جمله آنها عبارتند از:
1- زیان به خود: از نظر اسلام کسی که وفای به عهد نمیکند، اول از همه خودش آسیب میبیند. پیامبر(ص) میفرماید: سه خصلت است که در هر کس باشد (آثارش) به خود او برمیگردد: ظلم کردن، فریب دادن و تخلف از وعده. (نهجالفصاحه ص422، ح1281)
2- نفرت خدا و خلق: امام علی(ع) به پیمانشکنان هشدار میدهد و میفرماید که پیمانشکنی موجب نفرت نزد خدا و خلق میشود. بپرهیز از خلف وعده که آن موجب نفرت خدا و مردم از تو میشود. (نهجالبلاغه، صبحی صالح، نامه 53، ص444)
3- سلب اعتماد: امام علی(ع) میفرماید: لا تعتمد علی مودهًْ من لا یوفی بعهده؛ به دوستی کسی که به عهد خود وفا نمیکند اعتماد نکن. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص418، ح9562)
به هرحال، انسان نباید تعهدات و التزاماتی را به عهده گیرد که از عهده آن برنمیآید. وعدههای دروغ دادن یا تعهدات و التزاماتی را برخلاف توان و تخصص خود پذیرفتنی میتواند مسئولیتهایی را موجب شود که پاسخگویی نسبت به آنها در دنیا و آخرت مشکل خواهد بود.