غدیر میعاد ولایت اتمام رسالت...(نگاه)
سعید نیاکوثری
... سال دهم هجرت... مکه را شکوهی دیگر است... خبر تشرّف پیامبر به مکه معظمه در مناطق مسلماننشین ، جمع کثیری را بر آن داشته است تا آهنگ حج نمایند... تا بزرگ ترین اجتماع مسلمانان در سرزمین وحی با قلم تقدیر در سال دهم هجرت رقم خورد... شکوه نغمههای توحید و آوای رسای لااله الا الله، جاهلیت عربستان را در هم فرو میریخت و قدرت پوشالی اشرافیت را در هم میشکست.... گویی بیکران در بیکران عالم هستی، قطرهای در برابر دریای جود وجود اویند... مناسک حج به پایان رسیده و کاروانها در مسیر بازگشت میباشند... بیابان و سنگهای تفیده و ریگهای گداخته.... و نسیمی که گاه به گاه ابهت صحرا را پیش چشمها میآراید.... خرد در زمزم حج مطهر شده ... جانها در میقات عرفات آراسته گردیده.... اندیشه در مناجاتهای خلوت مشعر، پروریده.... و دلها در میقات منا به تقصیر تعلق پرداخته... غدیر در راه است... کاروانها به دستور پیامبر در مسیری که او تعیین فرموده به موطن خویش باز میگردند، حتی اهالی یمن مکلف بر آنند تا با دیگر کاروانها همراه شوند.... سکوت پر رمز و راز صحرا که گاه با صدای زنگ شترها میشکند و گاه تسلیم تندر عبور اسبهای تازه نفس میشود، در خاموشی مبهوت کویر، ندایی را زمزمه میکند: بگذر و نترس از مغیلانی که پاهایت را خواهد خست.... بگذر و هراس نداشته باش از صلیبی که بر دارت خواهد زد... بگذار منجنیق نفرت نمرود ترا در آتش افکند و فتنه باعور، موسی عمرانت را بیازارد... با غدیر همراه شو و دستهایت را به نشانه پذیرش ولایت رو به آسمان بگشا تا ببینی چگونه آن سوتر از حصار تنگ ناسوت ،کعبه چشم به راه تست.... و در آسمان هفتم، روح قدسی عیسی پذیرای تو..... بگذار ابراهیم اندیشهات، خنکای نسیم گلستان را احساس کند یوشع ایمان ،زنگار مکر «أَخْلَدَ إِلَی الأرْض1بلعم را از قبیله وجودت بزداید... غدیر در راه است....... آفتاب حیات پیامبر آخرین پرتوهایش را در دامن افق ترسیم میکند... آخرین حج...آخرین لبیکها... بیست و سه سال روزگاری که با زخمها و رنجها گذشته است... حوادث تلخ و شیرین بسیاری تاریخ اسلام را برای همیشه ماندگار کرده است و اینک قرب غروب خورشید وجود مقدس پیامبر(ص).علی(ع) را آزار میدهد... نگرانی فردا... فتنه آشوبگران... آتش زیر خاکستری که در انتظار طوفان رحلت پیامبر(ص) ،چشم به راه فرصتی است تا فتنه بیدادش ، عمارت اسلام را فرو ریزد.... و علی(ع) که راز سکوت سنگین محمد(ص) را میداند بیتاب از این خاموشی لب به دندان صبر میگزد.... واقعهای بزرگ و حادثهای شگفت در راه است... اینک غدیر خم... صحرایی بیآب و علف .. تیغهای گزنده آفتاب در نیمروز گرمی که قرار از دل صحرا میرباید، وضعیت نامساعدی را بر کاروانها تحمیل و تعجیل را در آنها ایجاب مینماید... میعاد آئینه دار وحی با جبرائیل... توقف ناگهانی پیامبر(ص) حکایتگر ماموریتی الهی است.... يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِين2.... پرسشها آغاز میشود... پیش رفتهها باید به عقب بازگردند....و آنها که در قفای کاروانند باید بیایند... ودیعه رسالت در میقات ذی الحجه ؛ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی؛ أَهْلَ بَیْتِی... ختم رسالت به تکمیل امر ولایت ....بندهای تعصب را باید از پای گشود... میراث گرانسنگ اسلام... در صدف گوهر ولایت... آری در برهوتی که سایهها نیز از آفتاب میگریزند و صخرهها پیش حدّت گرما تاب ایستادن ندارند ....در گرماگرم روزهای طاقت فرسای کویر...آنجا که در برابر خشونت طبیعت ،جز عناد مغیلان هیچ کس را قوت حیات و جرات بیات نیست،باید ایستاد و از چشمههای زلال وحی جرعههای ولایت نوشید و از جام ساقی کوثر روح تشنه خویش را سیراب کرد...
...دیگر بار در کرانه تاریخ اسلام و در افق افتخارات 14 قرن حیات طیبه آئینی که آراسته با شهادت است و آکنده از شجاعت،عید ولایت بر دمیده است... عقاب اندیشه بیتاب پرواز در لاجوردی افق تاریخ اسلام و بال گشودن در وسعت آبی آسمان غدیر است... اما بلندای آسمان پیش سخاوت بزرگ مردی که هستی خویش را فدیه تعالی انسان و معراج بشریت نمود وه که چه کوچک و بیمقدار است...آری عظمت روح خدائی در کالبد انسانی.... مردی امّی که تاریخ را برای ابدیت پیش ژرفای وجود و بزرگی روح بلند خویش به زانو درآورد، هر وجدان بیدار و روح آگاهی را به تکریم برمی انگیزد تا در مکتب اسلام پیشانی خرد از خشوع بر زمین ادب نهد و قلم اندیشه را از جوهر جوهره ناب ولایت نویسا کند...
_______________________
1- به دنیا چسبید و بدان گرائید به پستی گرایید - سوره مبارکه اعراف آیه 176
2- ای پیامبر! آن چه را از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر چنین نکنی پیامش را نرساندهای و خدا تو را از گزند مردم نگاه میدارد. خداوند کافران را هدایت نمیکند (سوره مبارکه مائده، آیه 67)