هنرهای آئینی، ناجی فرهنگ از غرق شدن در فضای مجازی
با غلبه فضای مجازی به عنوان اصلیترین ابزار سرگرمی در نسل جدید، نادیده گرفتن زیرساختهای فرهنگ خطری جدی به حساب میآید.اگر حرکت فرهنگی مثبت و سازنده مقابل جریان مجازی در نظر گرفته نشود باید منتظر تخریب ذهنها شد. توجه به زیر ساختهای فرهنگی و احیا کردن آنها باعث میشود تا ما با آگاهی و توانایی کامل در جنگ نرم فعال باشیم. بدون تردید بهترین راه مقابله با جنبههای منفی فضای مجازی و تهاجم فرهنگی، توجه به فرهنگ و آیینهای زیبای اسلامی- ایرانی ازجمله، تعزیه، پرده خوانی و نقالی است.
توجه هر چه بیشتر به بزرگان دین در قالب فعالیتهای هنری همچون تعزیه و پرده خوانی و....خود بستری را جهت آشنایی با فرهنگ اصیل اسلامی برای نسل کودک، نوجوان و جوان ما فراهم میکند. همچنان که يکي از دلايل رنگباختگي هويت در فرهنگ، همين ناآگاهی با چنین ميراثی است.توجه به چنین هنر ارزشی که در چهار چوب هنر آیینی و سنتی جای میگیرد، مستقیم یا غیرمستقیم نگاه ما را به هنری دینی سوق میدهد. شخصیتهای این هنر، انزجار خود را به قدرتهای زشت و پلید جهنمی نشان میدهند و به دنبال حق و عدالت و داداری هستند که از آنها حمایت کند. این هنر ارزشی و مقدس در واقع تنها هنری است که بستری مهیا میکند که نه تنها مخاطب را از خود دور نمیکند بلکه خود مخاطب به هنرمند تبدیل شده و در بستر کلی کار قرار میگیرد. و با خط داستان به دنبال حق و ناحق، مظلوم و ظالم، اولیا و اشقیا در تکاپو و چالش قرار میگیرد. هنر پردهخوانی، هنری منحصر به فرد است که توسط نقالان، نسل به نسل منتقل شده .تصاویر ریز و درشتی از کربلا تا تصاویر تخیلی و فانتزی،ویا ترکیبی از تصاویر حیوان و انسان، که در نقش پرده در کنار یکدیگر به زیبایی مصور شدهاند در کناراصول و ارزشهای انسانی و باورهای عامیانه باعث جذابیت این هنر شده است.
قصهها و روایت در پرده خوانی و نقل نقالان و انعکاس آن در هنر تعزیه این گونه نیست که همه به واقعه کربلا محدود باشد، بلکه میتواند از حدیث «عالم زر» شروع شود تا حدیث «عالم قیامت»، زندگانی انبیا، اولیا، زندگانی پیامبر اسلام، واقعه کربلا و حوادثی چون، معجزات، قصههای ملی، رستم و سهراب، سیاووش، سلطان محمود و ایاز، و یا قصه «یوسف و زلیخا»، «سلیمان و بلقیس» و... در این هنر ارزشی جان و شکل گرفته است، در واقع رفته رفته قصههای عرفانی و ملی هم وارد این هنر شد و جان و شکل دیگری در همان چهار چوب اصلی خودپیدا کرد.
لازم به توضیح است که در گذشتهای نه چندان دور وجود قهوهخانهها برای عرضه نمایشهای ملی و آیینی بود و با شرایط روز، آنها را عرضه میکردند. در یک دورهای ما قهوهخانههای بزرگی داشتیم، تلویزیون و سینما نبود، پاتوق خیلی از مردم قهوه خانه بود که به دلایل مختلف به آنجا میرفتند، یک نقال هم میآمد و نقل میخواند. این هنر دیرپا با این سابقه که حائز اهمیت هم هست وقتی که قهوه خانهای نیست باید شرایط عرضه اش تغییر کند، حداقل باید مکانهایی ویژه اجرای این گونه نمایشها داشته باشیم. در بسیاری از کشورهای جهان نیز توجه به هنرها و آیینهای سنتی بار دیگر اهمیت یافته و با نگاه تازه به آنها میپردازند.
یکی از مواردی که متاسفانه با بیمحلی مواجه شده عدم آموزش است که باعث گوشه گیری این هنر شده است.با توجه به این امر مهم، زمانی که به اجبار از تئاتر کانون خداحافظی کردم، دغدغه چنین کار ارزشی در ذهن و جانم ماند تا اینکه در قالب طرح و ایدهای نو به بهانه بازی رنگها در میدان تعزیه این مورد در جایگاهی چون تجربیات کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان آماده کار شد و خوشبختانه نتیجه هم حاصل شد. نگاه آموزش و یادآوری از هنری ناملموس و میراثی گرانقدر و فضای رنگها جذابیت خاصی برای مدعوین کودک و نوجوان و جوان ما حاصل کرد.اگر به این نکته توجه کنیم که سنین کودکی و نوجوانی توأم با رشد و بالندگی جسمی و روحی بچههاست و همان طور که خوراک مناسب در تقویت جسم آنها نقش دارد، برخی خوراکهای روحی و روانی در قالب آموزش و اکتساب باید به کودکان و نوجوانان و جوانان داده شود.
با دقت در احوالات کودک و نوجوان با این موضوع مواجه میشویم که بچهها بیشتر راغب هستند آموزشها و اکتسابات زندگی خود را از طریق تصویر، عملکرد و گویش به دست بیاورند، راهی مؤثر که آنها را در راه کشف و شهود ناشناختههای پیرامونشان موفق میکند، بدون آنکه مواجه با کلام و نصیحتی مستقیم باشند.
توجه به هنرهای دیداری و شنیداری همچون هنر نمایش میتواند در بیان غیرمستقیم بسیاری از مهارتهای زندگی که قادر است کودک و نوجوان را برای آیندهای موفق و تأثیرگذار مسلح کند، نقش تعیینکنندهای دارد. توجه و اهمیتو استفاده از احادیث و مبانی اخلاق و حکمت اسلامی آموزش مجموعهای از مفاهیم دینی از دریچه چنین هنر بسیار حائز اهمیت است.
مهدوی