راز کینه تمامنشدنی منافقین از شهید لاجوردی
سیدروحالله امینآبادی
آغاز شهریور ماه هر سال یادآور شهادت بزرگمردی است که با دوستان رحیم و با کفار و منافقین شدید بود و شاید به همین دلیل است که همچنان مورد تیر کین منافقین قدیم و جدید قرار میگیرد و اندکی از کینهها نسبت به این شهید کاسته نشده است.
شهید لاجوردی تا روز و لحظه شهادت اندکی در راه پرخیر و برکت اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی تزلزل به خود راه نداد، به راستی که او یادآور این آیه برای مومنین به راه و صراط انقلاب بود که « مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم تَراهُم رُكَّعًا سُجَّدًا يَبتَغونَ فَضلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضوانًا سيماهُم في وُجوهِهِم مِن أَثَرِ السُّجودِ» «محمّد (ص) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود میبینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را میطلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است».
در روزهای گذشته تحلیلهای فراوانی در باب انتشار فایل صوتی منتظری در حمایت از منافقین و انتقاد از اعدام برخی جنایتکاران عضو این گروهک در رسانهها منتشر شده است ولی آنچه که بدان پرداخته نشده و یا از آن غفلت شده، کینهای است که منتظری از شهید لاجوردی به دل داشت و این کینه از سوی نماینده وی به یک منافق زندانی منتقل و وی براساس یک دستور تشکیلاتی نهایت استفاده را برای نهایی کردن پروژه نفوذ در بیت منتظری از آن برد.
ایرج مصداقی یکی از منافقین زندانی در کتاب خاطرات خود شرحی از ملاقات خود با نماینده منتظری ارائه میدهد و مینویسد «نماینده آیتالله منتظری گفت در اوین عدهای امامشان شده است لاجوردی، این «قصاب» و «فاشیست جنایت کار». اینها دقیقاً تعابیر وی نسبت به لاجوردی بود... ارزیابی او از لاجوردی دست من را برای برخوردهای بعدی باز کرد.» (خاطرات ایرج مصداقی، جلد دوم، صفحه 138).
شهید لاجوردی چرا مورد کین و نفرت منافقین قدیم و جدید بود؟ سوالی که پاسخ به آن در تحلیل تاریخ از اهمیت زایدالوصفی برخوردار است؛
1- شهید لاجوردی هرگز در برخورد با منافقین و ضد انقلاب در خود تزلزل راه نداد. موضع شهید در برابر منافقین همان موضع امام(ره) پس از عملیات مرصاد در برابر اعضای این گروهک بود و اگر نبود برخورد قاطع بزرگانی چون لاجوردی، با چنین جنایتکارانی که روی داعش را سفید کردهاند، امروز مشخص نبود که برخی روشنفکرنماهای بریده از وطن مشغول خدمت در خانه کدامین کدخدا بودند!
2 - برای شهید لاجوردی مقام و منصب هیچ اهمیتی نداشت، شهید تنها به پیروزی انقلابی میاندیشید که به بهای بر زمین ریخته شدن خون پاکترین جوانان این وطن به ثمر رسیده بود و هرگز خیانت به این خونها را روا نمیدانست.شهید با وجود برخورد شدید با منافقین هرگز از هدایت زندانیان این گروهک به راهی که ملت برای آن خون داده بودند دریغ نمیکرد. محمد علی امانی یکی از نزدیکان شهید لاجوردی در این زمینه میگوید «بعضي از شخصيتهايي كه براي سخنراني در جلسات فرهنگی برای زندانیان ميآمدند، باور نميكردند در زندان كارهاي فرهنگي فراواني انجام ميشود كه متولي همه آنها هم آقاي لاجوردي است. گاهي اين افراد چنان دچار تحول ميشدند كه شعارهايشان حسينيه زندان را به لرزه در ميآورد!»
3- شهید لاجوردی بر خلاف تبلیغات مدعیان اصلاحات که حتی از به کاربردن نام شهید برای آن بزرگوار دریغ میکنند تا نهایت کینه خود را نسبت به او نشان دهند به حقوق زندانیان نهایت احترام و ارزش را قائل بود.
کافی است به بخشی از خاطرات سید حسین لاجوردی فرزند شهید نگاهی از سر دقت بیندازیم؛
- بارها در هنگام تحویل سال نو همراه با ما فرزندانش به سراغ نوجوانان محبوس در کانون اصلاح و تربیت میرفت تا با اهدای هدیه و پرداخت عیدی به آنها دل و قلب آنان را شاد نماید و چه زیبا بود وقتی این نوجوانان او را چون نگین انگشتری در حلقه خود جای میدادند و پدر صدایش میزدند.
- شهید لاجوردی در بندهای زندان با زندانیان غذا میخورد و گاه در کنار آنها به استراحت میپرداخت. بارها به همراه زندانیان در کنار سد لتیان به ورزشهای مفرّح میپرداخت و به رغم مخاطرات امنیتی به همراه آنان به نماز جمعه میرفت.
- دفتر کارش را از خیابان شریعتی به داخل زندان انتقال داد تا مشکلات زندانیان را از نزدیک لمس نماید و دستور داد تا میزهای اداری مدیرانش از اتاقهای خصوصی به یک سالن باز منتقل شود و میز ساده خود را نیز در ابتدای درب ورودی سالن قرار داد تا مراقب رضایتمندی و پیشرفت کار ارباب رجوع باشد.
- در سال 1360 که فقط دو کانال تلویزیونی در سطح کشور فعال بود، با همان امکانات اندک، شبکه تلویزیونی برد کوتاه سیمای اوین را راهاندازی و برنامههای متنوع آموزشی و پرورشی را برای زندانیان به روی آنتن برد.
آری ! شهید لاجوردی با کفار و منافقین شدید و با مومنین و فریبخوردهها رحیم و مهربان بود، شدت او با دشمنان انقلاب و اسلام هرگز نافی برخورد مهربانانه و از سر عطوفت و رأفت اسلامی او با زندانیان نبود و بشکند قلمهایی که این شهید سرافراز تاریخ اسلام را براساس نیتهای غیرالهی خود بازخوانی و به نسل جدید معرفی میکنند.
4 - نکته پایانی که در این فرصت درباره شهید لاجوردی ضروری است بدان پرداخته شود استثناناپذیری آن شهید است. «مظفر الوندی» که پیش از این مسئولیتهای متعددی در سازمان زندانها داشته و از همکاران شهید لاجوردی نیز بود میگوید «یک زمانی آقای ناطق نوری رئیس مجلس بود و یکی از بستگانش در سیستان و بلوچستان سرباز بود. از دفتر وی زنگ زدند به دفتر شهید لاجوردی و گفتند که آقای ناطق پشت خط است. آن مکالمه هیچ وقت از یادم نمیرود. شهید لاجوردی به آقای ناطق گفت: «شما مگر کارتان نمایندگی نیست؟ به کارتان برسید. به سربازها چه کار دارید؟ سربازهایی که پارتی ندارند، چه کار کنند. بعد هم گوشی را گذاشت و تماس را قطع کرد. بعدها که آقای ناطق رئیس کنگرۀ شهید لاجوردی شد، خودش این خاطره را تعریف کرد. شهید لاجوردی اصلاً از هیچکس نمیترسید و با کسی رودربایستی نداشت.»
نمونههای فراوان دیگری را نیز میتوان از قاطعیت، عطوفت و استثناناپذیری شهید لاجوردی برشمرد که میگذاریم و میگذریم و به پیام رهبر معظم انقلاب در توصیف شهید لاجوردی بسنده میکنیم؛ « شهادت سید بزرگوار و مجاهد فی سبیلالله مرحوم آقای حاج سید اسدالله لاجوردی که از چهرههای منور انقلاب و پیشروان جهاد فی سبیلالله بود بار دیگر ارج و قدرِ سربازان دیرین اسلام و مبارزان سختکوش راه آزادی را در خاطرهها زنده ساخت. منافقان کوردل و خیانتپیشه با این جنایت عمق کینه خود را نسبت به یاران صادق امام امت و خدمتگزاران حقیقی مردم آشکار کردند و چهره منفور خود را تیرهتر و منفورتر ساختند.»