kayhan.ir

کد خبر: ۸۲۹۱
تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۲۳:۳۲
چشم انداز اکران سال 93 -بخش سوم و پایانی

بارقه هایی از جنس نور و امید در اوج بی تدبیری و یأس!

گفتیم که سی و دومین دوره از جشنواره فیلم فجر را می توان یکی از نگران کننده ترین دوره های این معرکه هنری دانست.

محمدرضا محقق
دلایل مختلفی را می توان برای این وضعیت بغرنج برشمرد که البته مهم ترین آن ها این است که ما در این جشنواره با مجموعه فیلم‌های سینمایی روبه‌رو بودیم که به لحاظ دارانبودن جذابیت‌های سینمایی، مخاطب ندارند و کسی بنا نیست برای دیدن آنها به سینما برود.همین موقعیت کافی است تا این جشنواره و سینمایش، از حیز انتفاع بیفتد و از موضوعیت بحث خارج شود.
و یادآوری کردیم که وقتی با فیلم هایی مواجه می شویم که نه قصه جالبی دارند و نه ایده جذابی؛ نه روایت درستی و نه جذابیت مفهومی و مضمونی قابل توجهی؛ و نه حتی ابتدایی ترین عوامل و ویژگی‌های یک اثر سینمایی مخاطب پسند در آنها رخ داده توسط چه کسی بناست دیده شوند؟!
آری؛ واقعیت این است که فیلم های جشنواره امسال از این جهت بسیار دردناک و نگران کننده بودند چراکه از هم اکنون می توان پیش بینی کرد که مردم برای دیدن این فیلم ها به سالن های سینما نخواهند رفت و این فیلم ها تنها در معرکه هایی از این دست- مثل جشنواره های مهمل و صدتایک غاز باسمه‌ای که در طول سال برگزار می شوند و بودجه مملکت را هدر می دهند- قابلیت اکران گلخانه ای دارند و بس!
فصل فراموشی فریبا
بیخود و بی جهت
دامنه سوراخ های فیلمنامه ای در فیلم های سینمای ایران بسیار پر و متنوع است.مثلا گاه در فیلم ها با شخصیت هایی روبه‌رو می شویم که اصلا معلوم نیست چرا این گونه اند و چرا چنین رفتارهای خاصی از خود بروز می دهند.مثلا در همین فیلمی که سعی کرده اسم مسجع و مقفایی برای خودش ردیف کند - «فصل» «فراموشی» «فریبا»- معلوم نیست چرا شوهر این زن نجیب پاک عفیف، این‌قدر وحشی و عصبی است؟! و در مقابلش این زن چرا به این وضعیت ظالمانه و ددمنشانه تن می دهد و دم برنمی آورد؟فیلم هایی از این دست که نه منطق قصه دارند و نه عقبه شخصیتی و نه روایتشان قابل فهم است در جشنواره فیلم فجر فراوانند.
شهابی از جنس نور
دوستی خاله خرسه با مقدسات و ارزش ها!
یک فیلم بی چفت و بست کشدار بی جذابیت در سطحی ترین و بدترین شکل ممکن که نه فیلمنامه دارد و نه بازیگری و نه کارگردانی!
وقتی با یک شبه ایدة یک خطی و بی هیچ کار حرفه ای و نبودن زمینه سینماورزی، تصمیم به نمایشی کردن یکی از مهم ترین مقولات عرفانی و حقایق دینی و پدیده شگرف و سترگی مثل معجزه می گیرند، نباید نتیجه ای جز آنچه در «شهابی از جنس نور» رخ داده، توقع داشته باشند.
یک شبه فیلم سفارشی باسمه ای بی هویت که بزرگ‌ترین ضربه را آن هم به شیوه و تحت لوایی دوستانه به مضامین مطرح در آن وارد کرده و نمایشی تأسف بار از دوستی خاله خرسه را در عرصه فیلم های تبلیغاتی و سفارشی از نوع شعاریش به منصه ظهور و بروز رساند.
ناخواسته؛  کوچک و نجیب
اجرای کوچک اما دوست داشتنی یک ایده پاک در پرداختی بی ادعا؛ روایت همراهی دو مسافر از دو موقعیت و جزیره مختلف که در طول مسیر همراهی، به همدلی و یکدلی و عشق می رسند.اینها عصاره تمام تلاش هایی است که در فیلم «ناخواسته» شاهدش بودیم.ای کاش با آن پایان‌بندی نچسب و اکشن بی‌جا، زحمات ارزشمندی که کارگردان در طول فیلم به ظهور رساند، از دست نمی رفت!
شیار 143
خانم نرگس آبیار! خانم مریلا زارعی! درود بر شرافتتان!
بی تردید اتفاق مهم و ماندگار و جانانه جشنواره سی و دوم همین فیلم بی ادعا و کوچک اما بزرگ و شریف و عزیز بود: «شیار 143».و در هویت و شرافت جشنواره فیلم فجرهمین بس که تا زمانی که حاتمی کیا و مخاطبان غوغا نکردند هنوز وارد جرگه مسابقه جشنواره نشده بود!
فیلمی در بیان عظمت مادر، تصویر جلوه الهی مجاهدت، نمایش نعمت بودن جنگ –که امام فرمود- و یادآوری کردن همه زیبایی های شگرف و بزرگی های سترگی که از متن و بطن جنگ و خاصه در لایه های زیرین و ناپیدایش، بعد از این همه سال رخ نموده و سیمای سینمای تاریک و سایه ایران را به اندازه یک فیلم، سپید کرده!
این فیلم همه داشته های آبرومند و همه ارزش‌های مستتر و منتشر در جشنواره فیلم فجر امسال است که تمام قد و با جرئت می توان در برابرش ایستاد و سر تعظیم فرودآورد.فیلمی درباره مقاومت، انتظار، رشادت، صبوری، حقانیت، پایداری و مادرانگی همه مادران صبور و بزرگ و آسمانی ایران عزیز در سالهای جنگ و پس از جنگ!
و  ناگفته نماند که در کنار همه مواهب الهی و یاری گری های گروه سازنده و همدلی عوامل و نیت دردمندانه و خداییشان ... «شیار143» بی تردید مرهون نرگس آبیار و مریلا زارعی است.خاصه مریلا زارعی که با آن نقش آفرینی جانانه و زیبا و آن معراج شهدای بی نظیر و خدایی که اشک از دیدگان سینمای ایران و مخاطبان رنجورش سرازیر کرد و قلبشان را فشرد و دلشان را نواخت، برای همیشه تاریخ سینمای ایران در یادها ماندگار شد؛ ماندگاری از جنس شرافت و عظمت و هنر و نه ماندنی از جنس دروغ و فریب و شهرت و شهوت که سکه رایج امروز سینمای ماست!
چ؛ مهم، خوب، امیدوارکننده
فیلم مهم و خوب جشنواره امسال؛ اجرایی حرفه‌ای  و قدرتمند از یکی از دراماتیک ترین و پیچیده‌ترین آدمها و موقعیت‌های سالهای اول پس از انقلاب.
از چمراه تا پاوه؛ از موقعیت نظام تا درد بچه های بسیجی؛ از آرمان تا واقعیت و از مردم تا امام.
حاتمی کیا پوست انداخته و دارد به سینمای اصیل و حقیقی اش نزدیک می شود؛ باید به فال نیک گرفت و تبریک گفت.
خط ویژه؛سرحال
یک فیلم سالم و البته جوانانه. همراه با دغدغه و با رویکردی آسیب شناسانه نسبت به یکی از معضلات اصلی جامعه امروز ایران؛ ویژه خواری و رانت خواری و آقازادگی و از آن سو غربت و درد و تنهایی و بی کسی مردم ساده و فرودست برای رسیدن به حداقل های زندگیشان؛ یک فیلم شاداب سرحال آور.