kayhan.ir

کد خبر: ۸۲۵۴۴
تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۴

نگاه المپیکی به ورزش(نکته ورزشی)



سرویس ورزشی-
سی‌ویکمین دوره بازی‌های المپیک در «ریو»، در جریان است و از امروز (شنبه 5/23) هفته دوم و پایانی خود را آغاز می‌کند. صرفنظر از نتایج به دست آمده و کم و کیف حضور ورزشکاران ایرانی و مسائل حاشیه‌ای و اتفاقات این رقابت‌ها به این بهانه می‌خواهیم به نکته‌ای که به نظر خودمان خیلی مهم است و همواره باید آن را به یکدیگر یادآوری کنیم و تذکر دهیم، اشاره نمائیم تا در فرصت مناسب‌تر مفصل‌تر به آن بپردازیم. این روزها و هر چقدر به زمان شروع مسابقات و رشته‌هایی که ما به شکل سنتی و براساس سابقه، شانس مدال داریم، نزدیک می‌شویم، توجه علاقه‌مندان ورزش در کشورمان بیشتر به بازی‌های المپیک جلب می‌شود و مسابقات را با شور و حرارت بیشتری دنبال می‌کنند. بدون تردید این حالت در نزد مسئولان ورزش کشورمان هم، بلکه بیشتر، وجود دارد. ما البته امیدواریم این توجه و علاقه و هیجان که آن را در کلمه «انتظار» می‌شود خلاصه و فشرده کرد، به نتیجه دلخواه و پاسخ مناسب هم برسد و با کسب مدال‌های رنگارنگ، به شادی و خشنودی علاقه‌مندان و مسئولان منجر شود، اما انتظار بزرگتر این است که این حالت توجه، تمرکز، حساسیت و... نه فقط در این چند روز برگزاری المپیک و به ویژه این روزهای حساس، بلکه همیشه در نزد علاقه‌مندان ورزش و علی‌الخصوص مسئولان ورزش وجود داشته باشد.
شک نداریم که حالت ذکر شده، این توجه و تمرکز وحساسیت، در نزد کشورهای صاحب ورزش و کار و بار اداره و مدیریت ورزش آن سامان شکل «غالب» را دارد، و به طور خلاصه‌تر و دقیق‌تر اینکه فضای ورزش آن کشورها، نه مثل ما که فقط این چند روز، «المپیکی» است، بلکه همیشه و همه وقت المپیکی است.
از طریق رادیو مصاحبه یکی از مربیان اعزامی به المپیک را می‌شنیدیم که درباره ناکامی شاگردش (اگر اشتباه نکنم در تیراندازی) صحبت می‌کرد، می‌گفت، خانم فلانی در این دو، سه ماهه اخیر خیلی تلاش و تمرین کرد، اما حریفانش ظرف دو، سه ساله اخیر خیلی تلاش و تمرین کرده بودند! و این سخن گویای حرف و بیانگر منظور ماست.
ما تاکنون 16 بار در المپیک شرکت کرده‌ایم و سال‌ها می شود که دارای ورزش مدرن و ساز و کارهای مربوط به آن هستیم، اما واقعیت این است که ما هنوز اهمیت ورزش را درک نکرده و از لحاظ ذهنی و شرایط فکری، آمادگی اداره و مدیریت آن را به شکل و روالی که لازم است، نداریم. کارها و رفتارهای ما در حیطه ورزش بیشتر به «ادا» شبیه است و از سر ظاهرنگری ناشی می‌شود تا از سر اعتقاد و باور عمیق به مقوله ورزش. این حرف معنای حرف بالاتر و حرف تقریباً همیشگی ما است، ما ورزش داریم، سال‌هاست که داریم، ساز و کار و تشکیلات آن را به وجود آورده‌ایم و دکوراسیون آن را نصب کرده‌ایم، اما هنوز به اهمیت و ضرورت و کارکردهای آن واقف نیستیم یا اگر هم باشیم، به هر دلیل- که جدی نگرفتن، مهم‌ترین آن است- عمل ما نشان از عدم وقوف ما و عدم عزم و اراده جدی ما برای قرار دادن ورزش در جایگاه بایسته، حکایت می‌کند.
از همین‌روست که می‌گوئیم درست است ورزش ما مثل خیلی از کشورها در المپیک شرکت می‌کند، اما انصافاً این ورزش تا «المپیکی شدن» خیلی فاصله دارد. «المپیک» رویدادی است که کشورهایی که ورزش المپیکی دارند، صاحب و تعزیه‌گردان آن هستند، کشورهایی که نه فقط 14، 15 روز برگزاری المپیک یا حتی چند ماه و حداکثر یک سال مانده به المپیک، رفتار و عملکردشان «المپیکی» است، بلکه همیشه و هر ساله شیوه اداره و مدیریت و برگزاری رقابت‌ها و تمرینات ورزشکاران و برنامه‌ریزی‌های آنان معطوف به المپیک و با نگاه «المپیکی» صورت می‌گیرد و همان‌طور که تاکنون و در دوره‌های پیشین دیده و در این دوره داریم می‌بینیم این کشورها هستند که با هنرنمایی و افتخارآفرینی ورزشکاران خود، مدال‌های رنگارنگ المپیک را تصاحب می‌کنند و سکوهای افتخار و سروری را به تسخیر درمی‌آورند و در یک نمونه آشکار یک ورزشکار المپیکی به تنهایی ظرف سه دوره شرکت صاحب 22 مدال و «گردن‌آویز طلا می‌شود! و این درحالی است که کل ورزش ایران ظرف 16 دوره شرکت در المپیک مجموعاً 15 مدال طلا کسب کرده است! متأسفانه این حال و هوا (المپیکی) در ورزش ما حاکم نیست، و رفتار و مناسبات و ادبیات و گفتمان و برنامه‌های حاکم و رایج در آن هنوز از «عقب‌ماندگی» آن حکایت می‌کند. این نظر را ما همیشه و امروز و حتی اگر در هفته جاری صاحب چند مدال المپیکی هم بشویم، ابراز کرده و بر آن سخت پای می‌فشاریم و به آن باور قلبی و نظری داریم.