kayhan.ir

کد خبر: ۸۰۲۶۶
تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱۳۹۵ - ۲۱:۱۸
سرخوردگی تولیدکنندگان داخلی در رونق قاچاق کالا(بخش نخست)

ویژه‌خواری دلالان تاجر نما در نبود نظارت


محمد میرزا طبیبی
انبار که از ابتدای حیاط شروع می‌شود و تا انتهای آن و به سمت کارگاه مسقف ادامه می‌یابد، پر است از چمدان‌ها، کیف‌ها و دیگر مواد اولیه ساخت کالاهای سراجی.
روی همدیگر طبقه طبقه چیده شده و گاهی به دلیل جنس انبارشده مازاد، درهم و برهم و افتاده، قرار گرفته‌اند.
مسافتی طی کردم تا به آنجا رسیدم؛ مقصد یکی از کارگاه‌های تولیدی صنف سراجان است. کارگاهی نیمه بازده و نیمه فعال که اکنون بیشتر شبیه به یک انباری بزرگ است. هر روز شمارش کارگاه‌هایی که به این وضعیت دچار شده‌اند افزوده می‌شود و اجناس تولیدی سراجی؛ کیف، کفش، چمدان و از این قبیل جایشان را به جنس‌های قاچاق وارداتی می‌دهند تا صرفا سودش بچربد!
ابتدا که به مقصد رسیدم یک نفرشان منتظر بود تا از مشکلات صنف سراج بگوید و من بنویسم اما رفته رفته جمعیتشان به بیشتر از هفت یا هشت نفر رسید، هر کدام مشکلاتی داشتند که به قدر گفته هایشان صفحه سفید کاغذ را سیاه می‌کرد اما فاصله آن گفتارها تا این نوشتار نادیدنی است، وقتی که از نزدیک درکشان کرده باشی می‌فهمی که چه بر سر پیکره نیمه جان تولیدشان آمده است! تولید کنندگانی که با وجود تمام ناملایمات در وسط میدان ایستاده‌اند و منتظرند تا بلکه فریادرسی به دادشان برسد اما‌ گویی مسئولان و متصدیان امر نه از سر غفلت یا بی‌اهمیت شمردن تولید که احتمالا یادشان رفته چرخ تولید و اقتصاد مملکت با حمایت همین زحمت‌کشان بی‌توقع می‌چرخد.
می گفتند جای حمایت از تولیدملی و تلاش برای رونق چرخ صنعت داخلی را چوب اندازی و مانع‌سازی برای هموار کردن مسیر تجارت پر‌سود گرفته است، تجارتی که تاجر را در رأس و تولیدکننده داخلی را در چاه بی‌نظمی و درماندگی اقتصاد در این سلسله مراتب هرم وارونه انداخته است.
کارشناسان معتقدند «تجارت محور» شدن اقتصاد، محوریت تولید را در هم می‌شکند و تولیدکننده را در لایه‌هایی از تحریم‌های خود‌ساخته داخلی محسور و منزوی می‌سازد. در این فرآیند وارونه دیگر بنکدار نه از تولیدکننده که از تاجر جنس می‌خرد و بعد فروشنده و دست آخر مصرف‌کننده بی‌نوای اجناس بنجل، اجناس بی‌کیفیتی که «جنس فروخته شده پس گرفته نمی‌شود» برند و نشانشان شده چرا که «هیچ گونه ضمانتی ندارند» اما باز مصرف‌کننده گویی چاره‌ای ندارد جز مصرف چنین کالای بی‌کیفیتی!
مگر چند بار و چند سال رهبر معظم انقلاب باید بگوید، تذکر دهد و مطالبه نماید تا متصدیان امر متوجه اهمیت اقتصاد مقاومتی شوند و غیرت خود را بر آن گمارند؟ چقدر دیگر باید دست روی دست بگذاریم و وضعیت تولید و صنعتمان را فاجعه بار‌تر از این ببینیم؟ و چند مرتبه دیگر به جای عمل به اقتصاد مقاومتی باید همچنان مسیر اقتصاد غلط به اصطلاح نفتی، غیرمولد و ریاضتی را ادامه دهیم؟
رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود با مسئولان و دولتمردان تاکید کردند: «یکی از کارهایی که به‌طور مشخّص مهم است در زمینه‌ مسائل اقتصادی که هم مسئله‌ رکود را می‌تواند تا حدود زیادی علاج کند و هم مسئله‌ اشتغال را، پرداختن به صنایع کوچک و متوسّط در بخش صنعت است... احیاء صنایع کوچک و متوسّط یکی از برنامه‌های اساسی دولت باید باشد؛ در اقتصاد مقاومتی این یکی از ارکان است.»
تو سری به طلایی از جنس چرم
با چکش مواد اولیه معیوب!
یکی از تولیدکنندگان قدیمی و سرشناس صنف سراجان مصرف کالاهای تولید شده این صنف را بیشتر از مصرف طلا و طلاجات می‌داند، چرا که کالای سراجی انواع کیف زنانه، اداری، ورزشی و چمدان‌های متعدد و مختلفی را در برمی‌گیرد.
 طبق آمارها بالای ده میلیون دانش آموز هر دو سال یک بار به کیف تحصیلی نیاز دارند، البته باید گفت که مراد از کیف در بیان آقای میری، یکی از تولیدکنندگان، کیفی است که با مواد اولیه خوب و سالم تولید شده و دوسال عمر کند و دوام داشته باشد نه جنس‌های چینی که سه چهار ماه هم نمی‌توانند ماندگاری داشته باشند، این شرایط مربوط به آن دسته از کالاهای سراجی است که با چرم مصنوعی درست شده باشند، چون چرم طبیعی بالای بیست سال عمر می‌کند.
گاهی کالای تمام شده یا همان ساخته شده از چین و یا هر کشور خارجی دیگر برای مصرف وارد می‌شود، گاه مواد اولیه یا خام آن برای تولید. هر موجودی هویت و جوهره‌ای دارد که شناسنامه‌اش می‌شود، مایه و ملات کار سراجان هم همین مواد اولیه‌ای است که باید به دستشان برسد، برای آن که تو سر تولید ملی بزنند، بهترین کار واردات «مواد اولیه معیوب» است. تصور کنید شاقول بنا یا میخ نجار را که از اول کج و معوج باشد. زیاد شنیده‌ایم که می‌گویند؛ «وای به‌روزی که بگندد نمک» حالا تولید‌کننده مگر با چه چیزی دست به تولید می‌برد، غیراز همین مواد اولیه‌ای که به دستش می‌رسانند؟
در جمع تولیدکنندگان نشسته ام تا آنچه سینه‌هایشان از گلایه و شکوه می‌گوید بر صفحه کاغذ بنشانم.
 «سید احمد میری» یکی از تولیدکنندگان می‌گوید: «مواد اولیه تولید کالاهای سراجی مانند مشمع مصنوعی، پارچه، زیپ و سرزیپ اگر استاندارد و با کیفیت نباشد ضررش را فقط تولیدکننده می‌بیند، چرا که کالای ساخته شده با این مواد اولیه ناقص نمی‌تواند کیفیت مطلوب را داشته باشد. مشکل بزرگ و کمر شکن صنف ما این است که مواد اولیه نه تنها بی‌کیفیت که «معیوب» است، یعنی به ظاهر کیفیت مناسب را داراست اما با چند بار استفاده محدود از کالایی که با این مواد اولیه معیوب ساخته شده، خراب بودنش مشخص می‌شود و بطور کل غیرقابل استفاده خواهد بود. به عنوان مثال اگر کوله‌های مدرسه‌ای، کیف لپ تاپ اداری، چمدان‌های مختلف، ساک‌های مسافرتی با پارچه، زیپ، سرزیپ وآستر بی‌کیفیت و یا با مواد اولیه معیوب چینی تولید شوند مواد پشت آنها ریخته، بسیار زود خراب شده و زیپ و سرزیپ آن معیوب بودنش را نشان می‌دهد، به طوری که بین آنها به هیچ وجه جنس درجه یک پیدا نمی‌شود. در این صورت یا مشتری مجبور به کنار گذاشتن آن و خرید مجدد خواهد شد تا باز ضرر کند یا جنس‌های خراب و معیوب به تولید‌کننده برمی گردد که در این صورت ما ضرر خواهیم کرد، بدون آن که مقصر باشیم. زیرا مواد اولیه تولید معیوب بوده نه آن که کالای ساخته شده به دست تولیدکننده داخلی مشکلی داشته باشد. با این وضع باید گفت جنس سراجی تو سرش خورده و تاجران جنس خام بی‌کیفیت به تولید‌کننده می‌دهند.»
رونق کسب و کار چینی و صرف داشتن قاچاق!
تولیدکنندگان سراج از این گلایه دارند که چرا با دست خود کارخانه‌های چین را آباد کرده و به آبادیشان مشغولیم اما تولید و صنعت داخلی را به کل فراموش کرده ایم!
 جلال صادقی تولیدکننده صنف سراج می‌گوید: «واقعیت این است که در سطح گسترده‌ای قاچاق اتفاق می‌افتد. در واقع برای چینی‌ها بازار خوبی ایجاد کرده ایم تا کارخانه هایشان پابرجا بمانند اما کارگاه‌ها و کارخانه‌های ما به دلیل زیاده خواهی و طمع بسیاری از تاجرانی که به چیزی جز سود بیشتر خود نمی‌اندیشند، هر روز زیان داده و تعطیل می‌شوند. به عنوان مثال بنده خودم چند سال پیش صاحب کارگاهی با چندین کارگر بودم که اکنون تعطیل شده و فقط با چند نفر محدود آن هم با تولید پایین و با حداکثر ظرفیت 20 درصدی کار می‌کنیم، یعنی 80 درصد از کار و تولید خوابیده است در حالی که سال پیش برای سازمان حج 20 هزار کار ارائه دادیم.»
صادقی در گفت وگو با گزارشگر کیهان پیرامون مشکلات جدی و مزمن صنفشان ادامه می‌دهد: «یک چمدان معمولی را که شما در خارج از کشور با 28 تا 35 دلار می‌خرید هنگامی که از گمرک وارد می‌شود و 90 درصد گمرکی بدهد، قیمت تمام شده آن افزایش و حدود 205 هزار تومان تمام می‌شود، به علاوه هزینه حمل و نقل هم باید به آن اضافه شود که قیمتش بیشتر می‌شود، اما می‌بینیم که از راه قاچاق این کالا وارد می‌شود و وارد‌کننده با آسودگی هر چه تمام‌تر از واردات سود بسیاری به دست می‌آورد و اگر آن چمدان را 120 هزار تومان هم به فروش برسانند ضرر نمی‌کنند. از این طرف تولیدکننده داخلی به دلایل بسیاری چون پرداخت هزینه‌های هنگفت برق - حدودا ماهی یک میلیون تومان - و دیگر هزینه‌ها مانند بیمه کارگران، مالیات و دستمزد کارگران فشار سنگینی را تحمل می‌کند و دست آخر هم هر چه بیشتر کار می‌کند کمتر سود می‌برد و از آن طرف واردکننده و تاجر از پرداخت همه چیز معاف و اصلا قاچاق را نهادینه کرده اند!»
مشکلات ساختاری است
«من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هر چه کرد آن آشنا کرد» این شعر حافظ خلاصه شرح حال چندین و چند ساله تولید در صنف سراجان است که اکنون تولیدکنندگان قدیمی سراج بر آن تأکید می‌کنند.
 همان طور که آقای صادقی از باب یادآوری می‌گوید: «در جلسه‌ای از جلسات اتحادیه صنف سراجان به تولیدکنندگان گفتیم که از خودتان شروع کنید تا دیگر واردکننده نباشیم و تکیه بر تولیدات داخلی داشته باشیم. گفتیم واردکنندگان را خودمان کنار بگذاریم تا از جنس داخلی حمایت شود و قانونی در این مورد مکتوب و پیگیری نماییم.»
در میان این گفت و گو چیزی فکرم را مشغول می‌سازد و این سؤال را از خود می‌پرسم که به راستی مشکل اقتصاد ما در نبود اعتبارات و بودجه نهفته است یا نبود مدیریت، توان برنامه‌ریزی و اعمال آن؟ ثروت‌های این کشور رها شده و معلق‌اند و پایه‌های تولید و وضعیت اقتصادی در زمین، گیر و گرفتار شده. درهمین حال و هنگام صحبت هستیم که یکی از تولیدکنندگان با بیان اینکه در اتحادیه صنف سراجان بازرس داریم اما یک بار هم کارخانه یا فروشگاهی را پلمب نکرده و تذکری نداده‌اند، توضیح می‌دهد: «عده‌ای هستند که با پروانه کسب، اقدام به تجارت می‌کنند و از همه رقم امکانات و تسهیلات بهره‌مند می‌شوند اما دریغ از یک حساسیت کوچک، پتو فروش می‌رود و یراق ( مواد خام) می‌آورد و هر کسی کاری که به او مربوط نیست انجام می‌دهد اما باز هم هیچ نظارتی وجود ندارد.»
میری تولیدکننده قدیمی سراج به گزارشگر کیهان می‌گوید: «چند سال پیش، واردات از اتاق بازرگانی کنترل می‌شد و چون مسائل را رصد و بررسی می‌کردند، آمار ظرفیت تولید کار مشخص بود، مثلا برای واردات زیپ، با توجه به توان و حجم تولید داخلی اجازه واردات می‌دادند که به تولید ضرری وارد نگردد، به عنوان نمونه اگر هزار کارتن آمده اجازه می‌دادند و بیشتر از آن اگر به نفع تولید نبود اجازه واردات نمی‌یافت. اما الآن واردات بی‌رویه  و بدون برنامه اتفاق می‌افتد و تاجران کیفیت کار ما را خراب کرده‌اند. فلامنت و ضخامت زیپ و پارچه را هر روز کمتر می‌کنند، با این وجود، این مواد اولیه برای من تولید‌کننده کیفیت لازم را ندارد. هنگامی هم که جنس خراب باشد عودت داده می‌شود که به تولید‌کننده بازمی گردد.»
«دسته چک» ابزار کار تاجران راحت طلب
میری در این گفت وگوی دو ساعته گزارشگر کیهان با فعالان و تولیدکنندگان سراج، با یادآوری رهنمود مقام‌معظم رهبری در حمایت از تولید ملی و اصرار ایشان مبنی بر توجه به ظرفیت‌های درونی، می‌گوید: «اگرنیروهای داخلی به واقع وارد عرصه کار و تولید شوند و بتوانند توان عملیاتی خود را فارغ از فضای تبلیغاتی و شعارزدگی کنونی که همه مسائل را امیدوارانه و خوب جلوه می‌دهد، به نمایش بگذارند و شرایط داخلی فراهم شود، نه‌تنها مشکل اشتغال برطرف شده که اقتصاد کشور سامان می‌یابد و به پویایی می‌رسد. در مورد صنف سراجی نیز اگر ساماندهی صورت بگیرد و ما بتوانیم تنوع و نیاز را برطرف نماییم می‌دانید چند کارخانه ده هزار نفری ایجاد می‌شود؟»
وی در ادامه با آمار و ارقام توضیح می‌دهد: «بالای 50 میلیون در سال از بچه تا بزرگسال نیاز به محصولات ما پیدا خواهند کرد چرا که مصرف کیف و دیگر محصولات سراجی به این دلیل که بخش گسترده‌ای از نیاز مردم را برطرف می‌کند، بسیار بالا است. با توجه به جمعیت قابل توجه دانش‌آموزان و دانشجویان که با سامان دادن و برنامه‌ریزی درست می‌توانیم علاوه بر تولید کار و اشتغال، به تقویت اقتصاد مقاومتی و سرپا و فعال ماندن اقتصاد ملی کمک کنیم، چقدر توانسته‌ایم به صنایع و مسئله تولید بها دهیم و از آنان حمایت به عمل آوریم؟ چقدر کیف مدرسه‌ای وارد این کشور می‌شود و سهم تولید ملی از آن چقدر است؟ سالی بیش از چند صد کانتینر از اجناس سراجی وارد کشور می‌شود، در حالی که با همین میزان، فوق العاده تولید رشد می‌یابد.»
جلال صادقی نیز که پیش از رسیدن فصل رکود در اقتصاد از تولید کنندگان موفق سراج بود با اشاره به مشکلات تولید و عدم حمایت و پشتیبانی مسئولان، می‌افزاید: «با توجه به مشکلات صنف و مانع‌سازی از بیرون به جای حمایت و از طرف دیگر راحت بودن کار واردات و قاچاق که اتفاقا بدون هیچ دردسر و نگرانی به کار غیرقانونی خود ادامه می‌دهند، ما نمی‌توانیم کارخانه و کارگاه‌های خود را سرپا نگه داریم. ابزار کار کسانی که اسم خود را تاجر گذاشته‌اند عبارت است از «دسته تراول» و «دسته چک» آن هم در دفتر مخصوص، روی صندلی راحتی و زیر کولر که نشسته می‌خرند و می‌فروشند، بدون گمرک و پرداخت تعرفه و مالیات و غیره، خدا پدر آن خام فروش را بیامرزد. با این وجود کار قاچاق بسیار راحت‌تر از تولید شده، کسی که غیرت ملی نداشته باشد با خود می‌گوید که مگر دیوانه‌ام تن به تولید دهم!»