بر سر دستها و روی نقاله!(نکته)
سعید غیاثی
جمعه شب، سیمای جمهوری اسلامی ایران دو گزارش جداگانه از دو مراسم ورود و تشییع جنازه را پخش کرد که مشاهده این دو و مقایسه آنها با یکدیگر بر پیشانی هر ایرانی مسلمان و یا غیرمسلمانی که از کمترین غیرت دینی و ملی و یا وجدان پاک برخوردار باشد، عرق شرم مینشاند!
اول؛ ورود جنازه آقای عباس کیارستمی، فیلمساز و کارگردان تازه درگذشته از فرانسه به تهران بود. با ورود هواپیمای حامل جنازه، جماعتی که از چند روز قبل خبر درگذشت این کارگردان ایرانی در فرانسه و ورود جنازه وی به تهران را در سطح بسیار وسیع و گستردهای از طریق صدا و سیما و سایر رسانهها شنیده بودند، در فرودگاه حاضر بودند و از همان پای پلکان هواپیما، جنازه را تحویل گرفته و با احترام تمام به سالن انتظار بردند و در آنجا نیز با حضور جماعت تشییع شد. دوربینهای فیلمبرداری صدا و سیما و چند دوربین دیگر از تمامی لحظهها فیلم و تصویر میگرفتند که بخشهایی از آن در بخش خبری سیمای جمهوری اسلامی ایران به نمایش گذاشته شد.
دوم؛ دومین مراسم مربوط به ورود پیکرهای پاک و مطهر 3 مرزبان شهید بود که در درگیری با گروهکهای تروریستی و اشرار مسلح و در دفاع از جان و مال و ناموس مردم این مرز و بوم به شهادت رسیده بودند. برای مراسم استقبال از این سه شهید هیچ خبری منتشر نشده بود و هیچکس از ورود پیکرهای پاک و مطهر آنان کمترین اطلاعی نداشت. جنازه این سه شهید همراه با ساکها و چمدانهای مسافران از هواپیما تخلیه شده و روی نوار نقاله سالن انتظار قرار گرفت و در سالن انتظار، چند سرباز پیکرهای پاک و مقدس سه شهید را تحویل گرفته و به محلی که برای تحویل به خانوادهها و تشییع مردمی در نظر گرفته شده بود منتقل کردند. فقط همین!!
بیتردید، مردم قدرشناس و پاکباخته در تشییع پیکر مطهر شهدای خود مانند همیشه سنگتمام میگذارند و پیکرهای پاک آنان را در حالی که از ژرفای دل «یالیتنی کنت معکم - ای کاش با شما بودیم» بر زبان دارند، به خاک میسپارند و مثل بقیه موارد، در تشییع شهدا حماسه میآفرینند، اما، این پرسش در میان است و پاسخ میطلبد که آیا قدر و منزلت مدافعان این آب و خاک به اندازه یک کارگردان که حتی با مردم وطن خویش هم نتوانست ارتباطی برقرار کند، نبود؟! این عزیزان برای حفظ امنیت این مرز و بوم و دفاع از دین و جان و مال و ناموس مردم وطنخویش در مقابل تهاجم وحشیترین گروههای تروریستی تاریخ بشریت، خانه و کاشانه خود را ترک کرده و به مرزهای میهن اسلامی هجرت کرده بودند. نیمنگاهی به فیلمهای خبری رسانههای آمریکایی و انگلیسی و سایر کشورهای استعمارگر و زورگو در تحویل جنازه سربازان متجاوز خود بیندازید! و ببینید با چه احترامی از آنها استقبال میکنند. سربازانی که برای آدمکشی و تجاوز به مردم بیگناه و بیپناه سایر کشورها و حمایت از تروریستهای وحشی به این سوی و آن سوی دنیا اعزام شده بودند.
آیا کارگردانی که جنازهاش با احترام تمام مورد استقبال قرار گرفت، برای نمونه، حتی یک پلان از فیلمهایش را به تقدیر و تمجید از سربازان و مدافعان وطن خویش اختصاص داده بود، جز آن که همه این جانبازان و رزمندگان سلحشور را افرادی میدانست که در مسیر یک «جنگ نامفهوم» تلف میشوند! در حالی که اگر جانبازی و فداکاری آنان نبود، آرامش و امنیتی پدید نمیآمد که جماعتی با خیال راحت و بدون دغدغه در محیطی آرام و امن به استقبال و تشییع جنازه کارگردان مورد علاقه خود بروند.