معرفی کدام هنر ایرانی؟!(نگاه)
امیر شریفی
ریاست محترم جمهوری در ضیافت افطار با حضور بخشی از هنرمندان گفت: «اگر فیلمهای ما در سطح جهان بیننده داشته باشد و معرفی شود، افتخار ملت ما نیست؟ اگر ما در صنعت سینما و اگر در هنر پیشتاز باشیم برای ما افتخار نیست؟ چرا عدهای از معرفی هنر ما در سطح جهان هراسانند؟»
این در حالی است که اولا اکثریت قریب به اتفاق فیلمهایی که تا کنون ظاهرا به معرفی هنر ما در سطح جهانی پرداختهاند، تنها در سطح جشنوارههای محدود و مخاطبان خاص این جشنوارهها حضور داشته و متاسفانه علیرغم همه توصیهها و پیشنهادها و ارائه راهکارهای عملی دلسوزان و کارشناسان این حوزه برای جهانی شدن سینمای ایران، تا این لحظه هنوز هیچ توفیقی برای حضور آثار این سینما در بازارهای بینالمللی و در سطح وسیع جهانی حاصل نشده است!
و ثانیا قریب به اتفاق فیلمهایی که در همین جشنوارهها حضور پیدا کرده و بعضا هم جوایزی نصیب بردهاند، تصاویری چرک و سیاه از جامعه ایرانی به نمایش درآوردهاند که کمترین سنخیت و تناسبی با ایران و ایرانی نداشته است.
مقام محترم ریاست جمهوری در سخنان خود خطاب به هنرمندان، از حضور قهرمانان وطنی در آثار سینمایی گفتهاند و نمایش افتخارات هنری مانند داستانهای شاهنامه و قصههای مثنوی مولوی و تولید آثار امیدبخش و نشاطآفرین و ...
جناب رئیس جمهوری بایستی این سوال را از مشاوران هنری خویش بپرسند که کدام فیلم ایرانی برنده جایزه در جشنوارههای جهانی، تصویری از قهرمانان این سرزمین را نشان داده است؟! بپرسند که در کدام یکی از فیلمهایی که در جشنوارههای خارجی مورد تجلیل قرار گرفته، افتخارات هنری این آب و خاک نمایش داده شده است؟!! سوال کنند کدام یک از فیلمهای تحسین شده جشنوارههای خارجی، امیدبخش و نشاطآفرین بودهاند؟!!!
شاید خود جناب ریاست جمهوری هم به پاسخ منفی بر این سوالات واقف بوده که در ادامه سخنان خود همان هنرمندان را مخاطب قرار داده و گفت:
«...دولت، تداوم امید را در میان مردم میخواهد. از شما میخواهم آثار امیدبخش و نشاطآفرین تولید کنید، آثار یأسآور کافی است.»
یادمان نمیرود که در ابتدای دولت یازدهم و در اولین جشنواره فیلم فجر این دولت، ریاست جمهوری جایزه ویژهای به نام «جایزه امید» برای بهترین فیلمی که نشاط و امید را در جامعه ایرانی نشان دهد، در نظر گرفت که تا این ساعت، هنوز هیچ فیلمی نتوانسته این جایزه را دریافت کند! این در حالی است که در آغاز کار دولت یازدهم و در همان جشنواره سی و دوم، برخی از همین سینماگران، پشتک و وارو میزدند که دوران رنج و حرمان گذشت و دوره شادی و امید فرا رسید و ما از این پس کاری انجام خواهیم داد کارستان! اما پس از گذشت 3 سال از آن روزها، همچنان که پیشبینی میشد، آش همچنان همان آش است و کاسه همان کاسه!!
میتوان گفت آن عدهای که رئیس جمهوری مورد اشاره قرار داده که گویا از معرفی هنر ما در سطح جهان هراسانند، در واقع به نمایش چهرهای سیاه و یاسآلود از جامعه ایرانی در سطح جهانی اعتراض دارند و بر این باورند که بایستی قهرمانان وطنی و افتخارات هنری و نشاط و امید این مرز و بوم را به چشم جهانیان نشانید نه تصویری وارونه و پلشت و چرک.
ما هم از قدرتمند شدن و نیرومند شدن بخش هنری جامعه خرسند خواهیم شد اما نه به قیمت فروش عزت و شرف و حیثیت و آبروی ملی و دینی و نه از طریق دریوزگی سرمایهداران قطری و اروپایی و به بهای ارضای نیات و اهداف ضد ایرانی و اسلامهراسانه آنها.