kayhan.ir

کد خبر: ۷۸۹۴۲
تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۷
خادمان سلطه

فرصت‌طلبی‌20 ؛ اخلاق صفر



 فرصت طلبي 20، اخلاق صفر
با تشديد سانسور و اعمال نظرهاي امنيتي رژيم پهلوي بر مطبوعات‌، به تدريج روزنامه‌ها و مجلات از وجود روزنامه نگاران متعهد و با اخلاق تهي شد و جاي آن‌ها را افرادي گرفتند كه براي رسيدن به مقام و موقعيت و پول دست به هر كاري اعم از كلاشي‌، چاپلوسي‌، تهمت و افترا گرفته تا جاسوسي براي ساواك و حتي بيگانه‌ها مي‌زدند.
از اسماعيل پوروالي مدير بامشاد كه فعاليتش در شبكه جاسوسي «علم - ريپورتر» مشهود بود تا عباس شاهنده مدير فرمان كه به‌خاطر پرونده‌هاي سرقتش هيچ حزب و دسته‌اي نمي‌خواست او را به خود منتسب بداند، همه نوع فردي در شبكه مطبوعاتي كشور وجود داشت‌.
مشخصات و سوابقي كه ساواك براي بسياري از مديران نشريات برشمرده است‌، جاي تعمق دارد. چگونه حكومتي كه ادعاي تمدن و اخلاق داشت‌، كارگزاران فرهنگي‌اش متهم به انواع فساد بودند و چرا حكومت به جاي تصفيه آن‌ها از سيستم فرهنگي از ايشان حمايت مي‌كرد و حتي با دادن انواع هديه‌ها از اتومبيل بنز و كاديلاك گرفته تا تعيين حقوق ماهيانه آن‌ها را مي‌نواخت‌!
بررسي محتواي پرونده‌هاي انفرادي افراد و روزنامه‌هايشان به خوبي اين مسئله را روشن مي‌كند كه جز اين نيز امكان نداشت‌! پياده كردن خواسته‌هاي رژيم به‌خصوص در بحث دين‌زدايي ممكن نبود مگر اين‌كه افرادي به كار گمارده مي‌شدند كه خود از اخلاق تهي بودند.
قسمت‌هايي از گزارش ساواك درباره عباس شاهنده مدير روزنامه فرمان را با هم مي‌خوانيم‌:
«او از سال 1310 وارد نيروي هوايي شده در 1/10/1313 درحالي‌كه به جرم سرقت در زندان شهرباني بود به خدمت نظام وارد شده از زندان تحويل نيروي هوايي شد و موجب نامه‌هايي كه شهرباني به نيروي هوايي نوشته (نامه‌- 16692-9927 1/10/13) مي‌بايستي پس از خاتمه خدمت سربازي مجدداً تحويل زندان شود پس از خاتمه خدمت تقاضاي شغل در نيروي هوايي كرد و با گواهينامه تربيت‌بدني و دانشسراي مقدماتي تا مقام استوار 2 نيروي هوايي ارتقأ درجه پيدا كرد. در 9/9/1316 به جرم سرقت 16 قلم اثاثيه نيروي هوايي به زندان افتاد و در 1320 از زندان خارج شد. بلافاصله امتياز روزنامه فرمان را گرفت و با كمك حزب توده روزنامه فرمان را منتشر كرد و ارگان كارگران شد. در 1323 تا 1324 جزء جبهه آزادي شد در 1324 از حزب توده اخراج و وارد حزب دموكرات شد در 1326 چون قوام‌السلطنه او را وكيل مجلس نكرد از حزب دموكرات خارج و بناي مخالفت با قوام‌السلطنه را گذاشت و 1329 جزء دسته رزم‌آرا درآمد و بهمن 1329 از دسته رزم‌آرا خارج و يك ماه به جرم گرفتن رشوه به زندان افتاد. از بدو حكومت مصدق مخالف او بود در سال 1331 به جرم همدستي با كاپيتان ناوارا{ي‌} انگليسي به زندان افتاد و در تيرماه 1332 كتاب {تز} دكتر مصدق را از روزنامه آتش سرقت كرد در مقابل پنج هزار تومان به سرهنگ نادري رئيس كارآگاهي شهرباني فروخت و براي او در دستگاه سپهبد زاهدي جاسوسي مي‌كرد.»
حمايت از دربار، خدمت به نيروي خارجي مستقر در ايران‌، وابستگي به سفارتخانه‌هاي خارجي‌، گرفتن رشوه‌، تهمت زدن به افراد و اخاذي‌، خبرچيني و فروش اطلاعات و در يك كلام هر كاري كه مي‌توانست يك فرد را به ثروت و قدرت برساند; در پرونده برخي از روزنامه‌نگاران ديده مي‌شود. در يكي از اسناد لانه جاسوسي كه نشان‌دهنده رابطه علي‌اصغر اميراني مدير مجله خواندني‌ها با سازمان جاسوسي آمريكاست‌، آمده‌:
«علي‌اصغر اميراني چون انگليسي را اصلاً بلد نيست و فرانسه‌اش هم ضعيف است‌، مذاكرات با او به زبان فارسي بوده است‌... اميراني شايسته پرورش است‌. او خوي بازيگوشي دارد و مايل است بادكنك‌ها را سوراخ كند و موازي‌هاي دور و دراز برقرار نمايد و به‌طور كلي به‌عنوان يك خرمگس رام رفتار كند و بنابراين بايد گذاشت كه او حرف خود را بزند ولي بعد از اين‌كه حرفهايش را زد گوش فراخواهد داد. او مرد باشهامتي نيست ولي در پز شهامت متخصص است بدون اين‌كه مايه‌اي داشته باشد.»
درباره مهندس والا مدير مجله تهران مصور نيز در گزارش ساواك اين‌گونه آمده است‌:
«خصايل و صفات‌: 1- صداقت و امانت ندارد. 2- شهامت اخلاقي ندارد. 3- صراحت لهجه ندارد. 4- قدرت بيان دارد. 5- قضاوت ندارد. 6- ثبات عقيده و استقلال فكر دارد. 7- همكاري و روابط انساني دارد. 8- احترام به قوانين و مقررات اجتماعي ندارد. 9- خويشتن‌داري و مناعت طبع ندارد. 10- قدرت كار دارد. 11- نظم و انضباط فردي ندارد. 12- ديانت ندارد. 13- علاقه به مقام دارد. 14- علاقه به پول دارد. 15- علاقه به زن دارد.
... فعال و باهوش و اهل دسته‌بندي و زد و بند و به فكر تأمين منافع شخصي و عياش و خوشگذران است‌...»
ساواك در سندي ديگر درباره وي اضافه مي‌كند:
«هرگونه كمكي به عبدالله والا بنام مجله تهران مصور بشود بدون ترديد كمك به قمارخانه‌ها و قماربازان تهران يا خرج هوسراني‌هاي او مي‌شود {000} مهندس والا با داشتن همسر و فرزند معشوقه‌اي دارد كه ماهانه 25 هزارتومان مخارج او را كه در آمريكا اقامت دارد مي‌پردازد. اين معشوقه كه دختر يكي از بازرگانان {است‌} هنرپيشه تئاتر تهران بوده تا يكسال قبل در تهران زندگي مي‌كرده است‌.»
به اعتبار همين اسناد وي فردي عياش‌، كار چاق‌كن‌، رشوه بگير و اهل زد و بند بود كه بسياري از صفحات نشريه را تبديل به صحنه مبارزه بر عليه سازمان‌ها و افرادي كرده بود كه حاضر نشده بودند مناقصه‌اي را به وي واگذار كنند يا اين كه از دادن آگهي و رپرتاژ به مجله وي خودداري كرده‌اند، در رابطه با اين نماينده مجلس سند شماره 42 مندرج در اسناد ساواك‌ نيز از ارتباط وي با قاچاقچيان منطقه خوزستان‌، پرده برمي‌دارد.
ساواك درباره علي‌اكبر صفي‌پور مدير (مجله اميد ايران‌) هم مي‌نويسد:
«شخصي است ابن‌الوقت و فرصت‌طلب و سوءاستفاده چي‌...»
و در جايي ديگر اين نماينده مجلس شوراي ملي دوره بيست و يكم را اين‌گونه معرفي مي‌كند:
«اكثرا در امور محل دخالت بيجا داشته و با تهديد و ارعاب‌، روساي ادارات را وادار به دادن رشوه مي‌نمايد. مقدار يك ميليون متر اراضي نوشهر را كه متعلق به اصلاحات ارضي محل بوده به اميد اين‌كه تصاحب نمايد خريده و پرونده‌اي در اين مورد تشكيل و در اداره مزبور موجود است‌. زمين‌هاي سالار آباد نهاوند را كه قرار بود به كارمندان واگذار شود با اغفال مسئولين اصلاحات ارضي محل {،} تصاحب و قصد فروش داشته {...} قريه قره‌بنا {را} كه موقوفه مي‌باشد آقاي صفي‌پور با همدستي آقاي مصطفي معتمدي مي‌فروشد كه پرونده‌اي در اين مورد در دادگستري تشكيل و تحت رسيدگي است‌.»
ساواك در معرفي عبدالرسول عظيمي مدير مسئول روزنامه پيغام امروز و سردبير روزنامه كيهان نيز مي‌نويسد:
«بسيار مادي و پولدوست‌، متواضع‌، متملق‌، چاپلوس‌، اهل زد و بند، به فكر تأمين منافع شخصي‌، فاقد شهامت اخلاقي‌، ثبات عقيده‌، استقلال فكر و مناعت طبع است‌.»