kayhan.ir

کد خبر: ۷۴۱۲۸
تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۲
بحثی در باب یکی از سربازان دشمن در میدان جنگ نرم

وقتی باربی محجبه می‌شود!



مصطفی انصافی
مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی بشر در طول تاریخ را فرهنگ می‏نامند. تبادل فرهنگی ملت‏ها نیز که در طول تاریخ در بستری طبیعی ادامه داشته برای تازه‏ ماندن معارف و حیات فرهنگی بشر امری ضروری است و جامعه‏ انسانی را در مسیر سعادت واقعی به پیش می‏برد. اما آنچه امروزه مشکل‏ساز شده «تهاجم فرهنگی» یا تلاش غلبه یک فرهنگ بر سایر فرهنگ‏هاست که نمونه بارز آن روند روبه گسترش  تلاش برای تسلط فرهنگ غرب بر سایر فرهنگ‏ها ـ به‌ویژه فرهنگ اسلامی ـ در یکصد سال اخیر است. تفاوت عمده تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی در این است که در تهاجم برای فرهنگ مورد هجوم امکان انتخاب وجود ندارد.
جلوه‏های تهاجم فرهنگی را می‏توان به دو دسته بیرونی، همچون: تلاش برای دین‏زدایی، ایجاد روحیه خودباختگی فرهنگی، ترویج افکار و اندیشه‏های غربی و ... و درونی، همچون: عقب‏ماندگی علمی و صنعتی، فقر اقتصادی، غفلت کارگزاران فرهنگی و ... تقسیم کرد.
 هر نظام فرهنگی ابعاد مختلف و پیچیده‌ای دارد و واجد شئون مختلفی است. بازی و سرگرمی و ابزار‌های سرگرمی‌ساز نیز از جمله ابعاد هر فرهنگ هستند و در تجانس آشکار با همان فرهنگ بومی می‌باشند. تفریح و سرگرمی همواره از ضروریات زندگی روزمره به شمار می‌رود و هر نظام فرهنگی اشکال مختلف تفریح را در خود گنجانده است، به طوری که با زمینه اجتماعی و سنت فرهنگی آن مردمان سازگار باشد. این قبیل تفریحات و سرگرمی‌ها حامل ارزش‌ها و اعتقادات نظام‌های فرهنگی هر جامعه‌ای هستند.
بحث در مورد جنبه‌های مختلف و میزان تأثیر‌گذاری عروسک‌ها و شخصیت‌های کارتونی و داستانی مورد علاقه کودکان و در رأس آنها عروسک باربی، بر روی شخصیت و رفتار فرزندان ما، شاید موضوعی قدیمی و تکراری به نظر برسد، اما فقط کافی است به مغازه‌هایی که مخصوص فروش اجناس مورد نیاز کودکان‌اند و خصوصاً به هنگام شروع سال تحصیلی سری بزنیم تا با تماشای انواع و اقسام این تصاویر بر روی مایحتاج کودکان که در سال‌های اخیر عکس‌های خوانندگان و هنرپیشه‌های سریال‌های خارجی نیز به آنها افزوده شده است، دریابیم که چگونه دست‌های مرموزی به آرامی و بدون هیچ سر و صدایی، با سوء‌استفاده از بی‌خبری والدین در این زمینه به الگودهی و تربیت غلط نسل‌های آینده این سرزمین پرداخته‌اند.
امّا در این میان طرح‌های دخترانه، زیبایی و رنگ و آب دیگری دارد. انواع و اقسام طرح‌های عروسکی و شخصیّت‌های داستانی و کارتونی از قبیل سیندرلا، سفید برفی، آلیس و. .. و نهایتاً «پرنسسی به نام باربی» که بیش از نیم قرن است که گوی سبقت را از سایرین ربوده؛ با موهایی بلند، تاب‌دار و طلایی، چشمانی آبی و برّاق، قد و قامتی کشیده و باریک و پوستی روشن و جذّاب، با لباس‌هایی فاخر و رنگارنگ و در اکثر موارد نیمه عریان و گاه در حال خواندن آواز و گاه در حال رقص و پایکوبی، زینت‌بخش لوازم مورد احتیاج کودکان ماست.در روش‌های تعلیم و تربیت مهمترین و کلیدی‌ترین عامل، بحث «الگوسازی» است و در این راستا مهمترین سن، دوران کودکی است. تربیت دوران کودکی، توأم با بهره‌گیری از الگوهای خاص و ویژه این دوران است و عروسک‌ها برای دختر بچّه‌ها از مهم‌ترین مؤلّفه‌های الگودهی در این دوران هستند.
اوّلین بار در سال ۱۹۵۹، کمپانی «متل» به سرپرستی زوج «هندلر» در ایالت کالیفرنیای جنوبی آمـریکا، که تا آن زمان مبلـمان، قاب‌عکس و پس از آن اسـباب بازی می‌ساخـت، به دلیل علاقه دختر هندلر، ساخت عروسک را دنبال کرد و امتیاز ساخت عروسکی آلمانی به نام «لی‌لی» را دریافت کرد. عروسک لی‌لی برگرفته از شخصیّت، اندام و چهره یک زن خیابان‌گرد آلمانی به همین نام بود.
سپس با ایجاد تغییراتی در صورت‌بندی لی‌لی، عروسک باربی متولّد شد. باربی مخفف «باربارا» از نام دختر کوچک رئیس کمپانی متل گرفته شده است. تولید و عرضه انبوه باربی کمپانی متل را به یکی از ثروتمند‌ترین شرکت‌های جهان تبدیل کرد. باربی در سالیان گذشته بیش از ۵۰۰ بار بازسازی و اصلاح شد امّا فیزیک اصلی آن حفظ شد و هر بار با مد روز تغییر می‌کرد و به الگودهی نسل‌های جوان نوظهور می‌پرداخت.
عروسک باربی برخلاف سایر عروسک‌ها تداعی‌کننده بچّه نبوده و دارای چهره‌ای بچّه‌گانه نیست؛ بلکه یک زن بیست ساله آمریکایی با تمام مشخّصات اندامی آن است که با دقّت فراوانی طرّاحی شده است و با حضور تصاویرش در اکثر ما‌یحتاج و ملزومات ضروری کودکان و نوجوانان، ملکه ذهنی کودکان و نوجوانان می‌گردد.
بدیهی است مدل لباس باربی و تمام آن چه که تحت عنوان متعلّقات عروسک عرضه می‌شود، به عنوان مدل لباس و سایر وسایل مورد نیاز دختران و نوجوانان قرار گرفته و بدین صورت دختران مأنوس با این عروسک با سلیقه باربی و یا دقیق‌تر با سلیقه و خواست یک زن آمریکایی بزرگ شده و در زمانی که سن انتخاب می‌رسد، دقیقاً دارای سلیقه‌ای همانند باربی (یا یک زن آمریکایی) هستند. این دختران که در آینده نقش همسران و مادران را در جوامع خود عهده‌دار می‌شوند، مبتنی بر ارزش‌های آمریکایی، جامعه‌شان را اداره خواهند کرد و این گونه است که باربی در استراتژی فرهنگی آمریکا واجد بالاترین تأثیرها و ارزش‌گذاری‌هاست. باربی ابتدا با تحریک حسّ زیبا پسند کودکان، آنها را به سوی خود فرا می‌خواند و آن‌گاه به مرور زمان رغبت و شیفتگی به زندگی غربی را، در ضمیر ناخودآگاه آنها به گونه‌ای نهادینه می‌کند که با گذر از یک مدّت طولانی و پا نهادن نونهالان به سنین جوانی محصول خود را درو می‌کند.
از این روست که می‌توان عشق به باربی را به منزله عشق به فرهنگ غرب ارزیابی کرد. کودکانی که با سلیقه باربی رشد می‌کنند، دوران جوانی خود را با مطالباتی سپری می‌کنند که در هنگامه خـردسالی بر دلشان نقش بسـته است. باربی و لوازم جانـبـی او به طور پلّکانی به کودکان می‌آموزد که چگونه مصرف کردن را به عنوان یک هدف پی‌گیری کنند و رقابت در آن را به مثابه یک ارزش قلمداد کنند.
باربی از همان اوان کودکی با ایجاد رابطه دوستی و تنگاتنگ با کودکان، مدل زیبایی آمریکایی را ملکه ذهن آنها می‌کند. او با ارائه زن غربی به عنوان فرشته زیبایی جهان، زیبایی زنان ملّت‌های دیگر را تحقیر می‌کند؛ چه از حیث زیبایی اندام و چه از لحاظ زیبایی چهره. اگر چه فرم بدن باربی به گونه‌ای طراحی شده که بعید به نظر می‌رسد هیچ زنی بتواند با ویژگی‌های فیزیکی آن به حیات خویش ادامه دهد، امّا در اثر تبلیغات، ویژگی‌های باربی به مثابه «ملاک زیبایی زن امروز»، باعث شده که بسیاری از زنان و دختران با اتّخاذ رژیم لاغری و تلاش در جهت شبیه شدن به فیزیک بدنی باربی، در دام بیماری‌های سوءتغذیه گرفتار شوند. همچنان که امروزه در غرب آثار سوءتغذیه در دختران بالای بیست سال تظاهر یافته است.
اخیراً در رسانه‌های خارجی اعلام شد که بعد از سال‌ها اعتراض، سازندگان عروسک مشهور «باربی» بالاخره اعلام کردند که باربی‌های تازه‌ای با تنوع شکل اندام، رنگ پوست و مو و چشم و تنوع نژادی خواهند ساخت. شرکت سازنده‌ عروسک‌های معروف «باربی» بالاخره بعد از سال‌ها اعتراض گروه‌های به اصطلاح فمینیستی و برخی مسئولان فرهنگی و آموزشی حاضر شد عروسک‌هایی با تنوع رنگ پوست و موی بیشتر و «اندام واقعی‌» و «متنوع» تولید کند.
شرکت تولیدی «مانتل» که این عروسک‌های مشهور را تولید می‌کند، اعلام کرد که در تغییرات گسترده‌ تازه ۳۳ مدل عروسک با ۳۰ رنگ مو، ۷ رنگ پوست، ۲۴ مدل مو،۲۲ رنگ چشم و ۴ فرم اندام تولید خواهد کرد. باربی‌‌های تازه دیگر همگی «قدبلند با پاهای کشیده» و «لاغراندام» نیستند. بعضی انواع باربی‌های تازه درشت‌اندام و کوتاه‌قدترند. شرکت سازنده باربی سعی کرده در انواع جدید به تنوع نژادی این عروسک‌ها هم بیفزاید. تولیدکنندگان باربی اعلام کردند که با این تغییرات گسترده باربی دیگر «نمادی از تنوع ظاهری همه‌ زنان آمریکا» خواهد بود.
به ‌نظر می‌رسد کاهش اقبال به باربی، از مهم‌ترین دلایلی است که سازندگان را به تغییر وادار کرده است. اقبال جهانی به باربی در سال‌های گذشته کمتر شده است. فروش باربی از سال ۲۰۱۲ هر سال با کاهش روبرو بود و باربی در سه ماه آخر سال گذشته با دست‌کم ۴‌درصد فروش نسبت به سه ماه قبل‌تر مواجه شد.
طی ۴۰ سال گذشته، عروسک باربی در سیاست آمریکا فعال بوده است. در طول انتخابات ایالتی و ملتی، باربی بسیار فعال است. باربی در جنگ‌های ویتنام، گرانادا، پاناما و در انتهای جنگ سرد، نقش‌های متفاوتی ایفا کرد. در جنگ عراق و آمریکا در سال ۱۹۹۰، عروسک باربی، با پوشش یونیفورم نظامی آمریکایی، به تهییج افکار عمومی آمریکا پرداخت. پس از واقعه سپتامبر نیز، باربی با پوشیدن یونیفورم نیروهای نظامی ضد تروریست، با ایفای نقش جدید خود، به تهییج افکار عمومی پرداخت. تیتر آگهی‌های تبلیغاتی باربی، برای نبرد تروریسم این بود: باربی، روح آمریکایی. از آنجا که بیان دکترین فرهنگی آمریکا بر اومانیسم (بشرمداری به جای خدا‌محوری )، لیبرالیسم (اباحی‌گر) سکولاریسم (عرفی‌اندیشی و دنیا‌گرایی) و هدونیسم (لذت‌محوری) است، طبیعی است که سیاستمداران و استراتژیست‌های فرهنگی آمریکا تلاش کنند تا با شیوه‌ها و راهکارهای مختلف، بنیان فرهنگی را تقویت، و آن را در آمریکا و سراسر جهان بسط و تسری دهند. یکی از این شیوه‌ها، تربیت دختران آمریکا و سراسر جهان، با گزاره‌های فرهنگ آمریکایی است؛ از این رو به عنوان بهترین و کارآمدترین راه، اگر دختران سایر ملت‌ها با «ارزش»های آمریکایی تربیت شوند، این دختران، نقش همسران و مادران را در جوامع خود عهده‌دار می‌شوند، و به دنبال آن براساس ارزش‌های آمریکایی، جامعه‌شان را اداره می‌کنند و این مهم‌ترین کارکرد تهاجمی یک فرهنگ مهاجم است که شهروندان دیگر ممالک را با ارزش‌های خود بیگانه بپرورانند.
باید توجه داشت که محصول این فرهنگ، جدا از اینکه خود از آن فرهنگ و تمدن اثر‌پذیر است، دارای آثار فرهنگی و اجتماعی در استفاده از محصول است. بنابراین، رهاورد ورود یک عروسک باربی به اتاق کودکانه فرزندانمان، به تصور اینکه این عروسک، مانند تمام اسباب بازی‌های دیگر است و با اصرار کودکان صورت می‌پذیرد. مادران از خرید این عروسک‌ها امتناع می‌کنند و در مقابل تقاضای کودکانشان جواب منفی می‌دهند؛ اما جذابیت‌ها و زیبایی‌های این عروسک‌ها به قدری زیاد است و سازندگان این عروسک‌ها چنان ماهرانه روی آن کار کرده‌اند و با توجه به علاقه‌مندی‌های کودکان آن را طرح‌ریزی کرده‌اند که کودکان (دختران) به هر کاری دست می‌زنند تا بتوانند، یکی از آنها را خریداری کنند. در حالی که این عروسک، هم اثرات مخرب اقتصادی و هم اثرات مخرب اجتماعی و فرهنگی فراوانی با خود به همراه دارد. اثرات فرهنگی و اجتماعی باربی بسیار وسیع‌تر از اثرات اقتصادی آن است. این عروسک، سمبل و خلاصه شده یک تمدن است؛ تمدنی که زن را به این دلیل می‌خواهد که در زمینه جنسی از آن استفاده ابزاری کند. پس این عروسک نیز، همانند آن تفکرات درست می‌شود. اندام ظریف باربی، تداعی‌کننده یک زن بالغ است که با انواع لباس‌هایی که می‌پوشد، می‌تواند در نقش‌های مختلف ظاهر شود. لباس‌های این عروسک به گونه‌ای طراحی می‌شود که تمام بدن این عروسک را نپوشاند، باربی در اصل به دختران آموزش می‌دهد که جامعه مدرن غربی از آنها، به عنوان یک زن، چه انتظاری دارد.
اخیرا تصویری از عروسک باربی محجبه در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است. این عروسک در یکی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای کشور آلمان در حال فروش است و اسم این عروسک لیلا نام دارد. در واقع بازوی اقتصادی نظام لیبرال دموکراسی یعنی سرمایه‌داری از هر طریقی برای کسب سود و همچنین نفوذ فرهنگی و یافتن روزنه برای بیان القائات خود استفاده می‌کند.
تولید عروسک‌های باربی محجبه یا با رنگ پوست‌های غیرسفید و رنگ موهای غیربلوند احترام به ملیت‌ها و مذاهب دیگر نیست. در نظام سرمایه‌داری این اقدام در راستای احترام به پول و دلار محاسبه می‌شود. محجبه کردن و یا رنگین پوست کردن عروسک باربی مشکل موجود در هویت این عروسک و هجمه فرهنگی که با ورود این عروسک به اتاق کودکان و دختران خردسال می‌شود را جبران نمی‌کند، چرا که کالای فرهنگی غربی در هر لباس و رنگی که باشد باز هم موید فرهنگ غرب است و این سادگیست که گمان کنیم عروسک باربی با یک تغییر شکل قابلیت استفاده برای هر مذهب و قومیتی را دارد.
نظام سرمایه‌داری خاصیتی پلاستیک‌گونه دارد و با هر شرایطی خود را تطابق داده و به همان آب و رنگ در‌می‌آید تا بدیل‌ها را در خود هضم کرده و جایی برای «دیگری» و چیزی‌های متفاوت‌تر از خود قرار نمی‌دهد، چرا که ذاتاً نظام سرمایه‌داری در سودای بلعیدن هر گونه تناقض و تمایزی است. به این معنا که در ماجرای عروسک باربی وقتی با اعتراض جماعت مسلمان جهان و رنگین‌پوستان مواجه شد برای تغییر ذائقه آنها دست به ابتکار عمل زد و ضمن حفظ ماهیت این عروسک که نماد فرهنگی غرب است، بازار خود را نیز در جهان باز‌تر کرد.