بیابان نشینان فاقد شناسنامه (گزارش خبری)
در حومه روستای «خشک» در 40کیلومتری شهر قاین خانواده دامداری زندگی میکند که اعضای آن فاقد شناسنامه هستند و تاکنون از هرگونه دریافت خدمات دولتی و تحصیل محروم ماندهاند.
محمدرضا فرخی
فرزندان این خانواده که دو دختر و 6 پسر در سنین مختلف هستند در روستاهای ورزق، ورزگ و خونیک قاین برای دامداران محلی چوپانی میکنند و کمتر میتوانند از حال پدر و مادر مطلع شوند.
فقر شدید در خانه 6 متری این خانواده به چشم میخورد. از پردههای پارچهای پوسیده به عنوان در استفاده میشود و یک قطعه «پلاس کهنه» فرش خانه است.
تاکنون هیچ ارگان و نهاد حمایتی مانند بهزیستی، کمیته امداد امام(ره) و یا هرجای دیگر، خدمتی را در اختیار این خانواده قرار نداده است. همه اعضای خانواده از جمله زنان در تامین مایحتاج خانواده به چوپانی یا کارگری در دامداری و برداشت محصولات کشاورزی اشتغال دارند.
سلیمان قاسمی دارای هشت فرزند است و فرزندان وی نیز مثل پدر از هرگونه سواد خواندن و نوشتن بیبهرهاند. وی داستان زندگی خود را چنین بازگویی میکند: پس از فوت پدر و مادرم در بیابان «چشمه شیرین»، ما همهکس خود را از دست دادیم و کسی نبود که برای ما شناسنامه بگیرد و ما را سرپرستی کند در محله دامداری و در «لون» که محل نگهداری دام در زمستان است، زندگی میکردیم و با عهد خدایی زن گرفتم، نیازی به شناسنامه نداشتم و نمیدانستم لازم خواهد شد و اکنون هشت فرزندم نیز فاقد شناسنامه هستند و برای مردم در محلهها دامداری و چوپانی میکنند و هرگز به شهر و مدرسه نرفتهاند.
سلیمان و خانوادهاش که دچار شبکوری نیز هستند با اشاره به از کارافتادگی که دراثر پیری و کار سخت در بیابان دچار شده است، میافزاید: «برات» پسرم را براساس عهد خدایی زن دادهام و چون شناسنامه ندارد زنش را به او نمیدهند و دو سال است برای گرفتن شناسنامه به ادارات رفتهام ولی کسی جواب ما را نمیدهد و خسته و ناتوان ماندهام و نمیدانم باید چه کار کنم.
پیرمرد بیاباننشین قاینی با همسر و تنها فرزندش که فعلا در کنار اوست در یک اتاق خشت و گل سیاه و تاریک زندگی میکند، او میگوید:«حبیب» برادرم ازدواج نکرده و «فریدون» برادر دیگرم نیز دو بچه بدون شناسنامه دارد که برای دامداران چوپانی میکنند و خیلی بر آنها سخت میگذرد.
سلیمان از مسئولان میخواهد به کمک او و فرزندانش بشتابند. آنان بدون شناسنامه، امکان دریافت تسهیلات و خدمات دولتی را ندارند.
«غلامرضا رجبزاده» رئيس اداره ثبت احوال قاین در شرح حال و پرونده این افراد میگوید: پرونده هویت و تابعیت این افراد بایستی توسط مراجع ذیربط تایید و پس از صدور مجوز شورای تامین شهرستان، اقدام به صدور شناسنامه شود که تاکنون این اتفاق نیفتاده است و ما نمیتوانیم به این خانوادهها شناسنامه بدهیم.
عباسی از پلیس اطلاعات قاین پیگیری این پرونده را محرمانه اعلام میکند و میگوید:«این کار چارچوب قانونی خاص خود را دارد.»
وی مقصر اصلی این پرونده را افراد این خانواده معرفی میکند که پیگیر پرونده خود نبودهاند و بموقع اقدام نکردهاند.
«اسداللهی» معاون سیاسی اجتماعی فرمانداری قاینات قول پیگیری جدی موضوع را برای رفع مشکل آنان میدهد.
درهرحال و بهدلیل هر اشتباهی که در سالهای دور برای سه پسر یتیم بیاباننشین اتفاق افتاده است، با وجود نهادهایی مثل شوراهای روستا و دهیاری و نیز اطلاعی که مسئولین در دهگردشیها بهدست میآوردند، نباید اجازه میدادند 13نفر از اعضای یک خانواده 3نفره بیاباننشین هماکنون بدون شناسنامه باشند. این درحالی است که پرونده اخذ شناسنامه برای اعضای این خانواده بیش از 2 سال است در مراجع ذیصلاح مطرح شده است ولی کسی پاسخگو نیست.
فرزندان این خانواده که دو دختر و 6 پسر در سنین مختلف هستند در روستاهای ورزق، ورزگ و خونیک قاین برای دامداران محلی چوپانی میکنند و کمتر میتوانند از حال پدر و مادر مطلع شوند.
فقر شدید در خانه 6 متری این خانواده به چشم میخورد. از پردههای پارچهای پوسیده به عنوان در استفاده میشود و یک قطعه «پلاس کهنه» فرش خانه است.
تاکنون هیچ ارگان و نهاد حمایتی مانند بهزیستی، کمیته امداد امام(ره) و یا هرجای دیگر، خدمتی را در اختیار این خانواده قرار نداده است. همه اعضای خانواده از جمله زنان در تامین مایحتاج خانواده به چوپانی یا کارگری در دامداری و برداشت محصولات کشاورزی اشتغال دارند.
سلیمان قاسمی دارای هشت فرزند است و فرزندان وی نیز مثل پدر از هرگونه سواد خواندن و نوشتن بیبهرهاند. وی داستان زندگی خود را چنین بازگویی میکند: پس از فوت پدر و مادرم در بیابان «چشمه شیرین»، ما همهکس خود را از دست دادیم و کسی نبود که برای ما شناسنامه بگیرد و ما را سرپرستی کند در محله دامداری و در «لون» که محل نگهداری دام در زمستان است، زندگی میکردیم و با عهد خدایی زن گرفتم، نیازی به شناسنامه نداشتم و نمیدانستم لازم خواهد شد و اکنون هشت فرزندم نیز فاقد شناسنامه هستند و برای مردم در محلهها دامداری و چوپانی میکنند و هرگز به شهر و مدرسه نرفتهاند.
سلیمان و خانوادهاش که دچار شبکوری نیز هستند با اشاره به از کارافتادگی که دراثر پیری و کار سخت در بیابان دچار شده است، میافزاید: «برات» پسرم را براساس عهد خدایی زن دادهام و چون شناسنامه ندارد زنش را به او نمیدهند و دو سال است برای گرفتن شناسنامه به ادارات رفتهام ولی کسی جواب ما را نمیدهد و خسته و ناتوان ماندهام و نمیدانم باید چه کار کنم.
پیرمرد بیاباننشین قاینی با همسر و تنها فرزندش که فعلا در کنار اوست در یک اتاق خشت و گل سیاه و تاریک زندگی میکند، او میگوید:«حبیب» برادرم ازدواج نکرده و «فریدون» برادر دیگرم نیز دو بچه بدون شناسنامه دارد که برای دامداران چوپانی میکنند و خیلی بر آنها سخت میگذرد.
سلیمان از مسئولان میخواهد به کمک او و فرزندانش بشتابند. آنان بدون شناسنامه، امکان دریافت تسهیلات و خدمات دولتی را ندارند.
«غلامرضا رجبزاده» رئيس اداره ثبت احوال قاین در شرح حال و پرونده این افراد میگوید: پرونده هویت و تابعیت این افراد بایستی توسط مراجع ذیربط تایید و پس از صدور مجوز شورای تامین شهرستان، اقدام به صدور شناسنامه شود که تاکنون این اتفاق نیفتاده است و ما نمیتوانیم به این خانوادهها شناسنامه بدهیم.
عباسی از پلیس اطلاعات قاین پیگیری این پرونده را محرمانه اعلام میکند و میگوید:«این کار چارچوب قانونی خاص خود را دارد.»
وی مقصر اصلی این پرونده را افراد این خانواده معرفی میکند که پیگیر پرونده خود نبودهاند و بموقع اقدام نکردهاند.
«اسداللهی» معاون سیاسی اجتماعی فرمانداری قاینات قول پیگیری جدی موضوع را برای رفع مشکل آنان میدهد.
درهرحال و بهدلیل هر اشتباهی که در سالهای دور برای سه پسر یتیم بیاباننشین اتفاق افتاده است، با وجود نهادهایی مثل شوراهای روستا و دهیاری و نیز اطلاعی که مسئولین در دهگردشیها بهدست میآوردند، نباید اجازه میدادند 13نفر از اعضای یک خانواده 3نفره بیاباننشین هماکنون بدون شناسنامه باشند. این درحالی است که پرونده اخذ شناسنامه برای اعضای این خانواده بیش از 2 سال است در مراجع ذیصلاح مطرح شده است ولی کسی پاسخگو نیست.