در نوشتهای برای شهید آوینی مطرح شد
انتقاد سیدمهدی شجاعی به کسانی که همسفره «فهد» شدند(اخبار ادبی و هنری)
سیدمهدی شجاعی، یکی از نویسندگان کشور و از همسنگران شهید آوینی در دلنوشتهای به مناسبت سالگرد شهادت سیدمرتضی آوینی که در قالب نامهای خطاب به این شهید نگارش یافته، نوشت: شما که رفتید، سران ما بر سفره فهد نشستند، مهماندارالضیافه فهد شدند، در فصل حج به طواف او پرداختند و او را همسنگ ایران، بالی برای اسلام شمردند. در ادامه این نوشته میخوانیم: شما که رفتید، دستدادگان خدا، دلسپردگان به خدا، چشم و پا و جسم دادگان به خدا، جانبازان و دلباختگان به خدا و حد فاصلان میان خلق و خدا، علیرغم فریادهای مظلومانه ناخدا، تبعیدی دیار فراموشی شدند و مدالهای عزتشان که شرف قبیله و آبروی تبارمان بود، زیر چرخهای تجدد، سیاستبازی، غربگرایی، منفعتطلبی، نفسپرستی و خطبازی، له شدند. بگذارید روشنتر بگویم که پس از شما جانبازان، عتیقه شدند، آثار باستانی که هر از گاهی گردگیری و مرمتی میطلبند. کسی نگفت که اینها شاهرگ هستی ملتاند. کسی نگفت که قلب برای تپیدن است و چشم برای دیدن و این دونه برای در ویترین نهادن. کسی جز علمدار پیر جانبازان از اینان سخن نگفت و کلامِ به بغض نشسته او را هم کسی نشنید. به هر حال اکنون که سلاح سخن در نیام مصلحت زنگ زده است و از دوشکای فریاد، در سنگرهای همزیستی مسالمتآمیز بهجای رختآویز استفاده میشود، اکنون که سخن گفتن از حوض و فواره و چمن و گلدان مطلوبتر است از عشق و جبهه و جنگ و عرفان، اکنون که در معرض تهاجم دشمن، خانه از پایبست رو به ویرانی است و بحثهای اصلی، رنگ و نقش و نگار ایوان، در این حال و روز باید «مرتضی مردی» به پرده کعبه شهادت بیاویزد و خون مقدسش را بر کویر عطشناک وجدانهامان بریزد تا یادمان بیاید که کجا بودهایم و اکنون به کجا رسیدهایم، برای چه آمده بودیم اکنون چه میکنیم، شعارهایمان چه بود اعمالمان چیست.تا یادمان بیاید که «خلقتم للبقاء و لا للفناء»، تا هشدارمان دهد که «لم تقولون ما لاتفعلون کبر مقتاً عند اللّه ان تقولوا ما لاتفعلون.»