اردوغان؛ از اشتباهات استراتژیک تا فرصتهای جبران(نگاه)
محمدرضا مرادی
در دنیای به هم پیوسته کنونی کشورها به سمتی حرکت میکنند که از هر نوع اقدامی که بر امنیت آنها تاثیر منفی بگذارد دوری میکنند. اما تاریخ نشان داده که دولتها لزوماً بازیگران عاقلی نبودهاند و لزوما عقلانی رفتار نمیکنند.
به عنوان مثال حمله آمریکا به افغانستان و عراق نشان داده که آمریکا نمیتواند نقشههای طراحی شده در اتاق جنگ خود را با موفقیت کامل اجرا کند. با توجه به این نکته، عقلانی آن بود که آمریکا پس از این دو کشور دیگر به دنبال جنگ افروزی نباشد اما دخالتهای این کشور در لیبی، سوریه و برخی دیگر از مناطق نشان داد که این بازیگر مدعی نیز عقلانی برخورد نمیکند. اما شاید بتوان ترکیه را یکی از بازیگرانی نامید که در این زمینه به عنوان نمونه مطرح شده است. این کشور که با حاکمیت حزب عدالت و توسعه و تکیه بر افکار اردوغان و اوغلو حرکت به سمت پیشرفت اقتصادی را آغاز کرد توانست در کمتر از یک دهه به رشد هرچند بادکنکی دست یابد. این عملکرد تنها در سایه استراتژی اوغلو مبنی بر سیاست به صفر رساندن مشکلات با همسایگان محقق شد.
اما با توجه به این اصل که دولتها لزوما عقلانی رفتار نمیکنند ترکیه بزرگترین اشتباه استراتژیک خود را مرتکب شد و وارد گردابی از اشتباهات پی در پی گردید. مقامات آنکارا که در ابتدا در برابر بحران سوریه سیاست بیاعتنایی و در برخی مواقع صبر و انتظار در پیش گرفته بودند به زودی با طمعِ استفاده از برگ سوریه برای اهداف منطقهای اقدام به دخالت در سوریه کردند و در این مسیر مرزهای خود را به دروازههای مهم در جهت انتقال تروریستها و سلاحها به سوریه تبدیل کردند. ترکیه حتی در این مسیر چندین بار تا مرز آماده باش نظامی و جنگ با سوریه پیش رفت. مهمترین هدف اردوغان در این 5 سال برکناری بشار اسد بوده است. هدفی که هیچگاه نتوانست به آن دست یابد.
پایگاه تحلیلی «المانیتور» اردوغان را «بازنده بزرگ بازی خاورمیانه» خواند. دولتمردی که نتوانست «حرکت معنادار» در قبال ارائه راهحل برای بحران سوریه از خود نشان دهد. در ادامه این اشتباه ترکیه، سریال اشتباهات اردوغان نیز شروع شد و اردوغان را وارد شرایط کیش و مات ساخت. اردوغان در روز 2 ژانویه 2016 نیز اعلام کرد که ترکیه و اسرائیل به یکدیگر نیاز دارند. این جمله ضربه بزرگی به اردوغانی بود که سعی داشت خود را حامی ملت فلسطین نشان دهد. اردوغان در عرصه داخلی نیز بیش از پیش بر تشدید فشارها بر مخالفان افزود.
به نوشته روزنامه «تاگس زایتونگ» آلمان، رجب طیب اردوغان هر کاری را برای تقویت پایههای حکومتش کرد: «تضعیف احزاب کرد و طرفداران کردها، اتهامتراشی برای اپوزیسیون، تهدید راستگرایان مخالف حکومت به سکوت، محدود کردن هر گونه اعتراض یا گردهمایی و صدور مجوز به نیروهای پلیس برای شلیک به سمت معترضین در صورت بروز رفتار خشونتآمیز.» مجموعه این عوامل باعث شد که هم فضای داخلی و هم فضای خارجی امنیت ترکیه را نشانه بروند. از سال 2011 تاکنون چندین انفجار بزرگ در ترکیه رخ داده است که ضربات مهلکی بر امنیت این کشور وارد کرده است.
در این حملات بزرگ نزدیک به 300 تن از مردم ترکیه کشته شدهاند. در فوریه 2013 در حمله به پاسگاه مرزی «جیولزو »در جنوب شرق ترکیه 17 نفر کشته شدند.
در مه 2013 طی دو حمله در «ریحانلی» در جنوب ترکیه و در نزدیکی مرز این کشور با سوریه 52 نفر کشته شدند. در ژوییه 2015 طی یک حمله انتحاری در سوروچ در مرز ترکیه با سوریه 34 نفر کشته و 100 نفر زخمی شدند. این حمله به گروه تروریستی داعش نسبت داده شد.
در اکتبر 2015 در دو حمله انتحاری در مقابل ایستگاه قطار مرکزی آنکارا حین یک تجمع کردها، 103 نفر کشته و بیش از 500 نفر زخمی شدند. این حمله که مرگبارترین حمله در خاک ترکیه محسوب میشود به داعش نسبت داده شد. در ژانویه 2016 در حمله انتحاری در محله سلطان احمد که یک منطقه مهم گردشگری در شهر استانبول است 12 نفر کشته شدند که تعدادی از آنها گردشگر آلمانی بودند. این حمله هم به داعش نسبت داده شد.
در فوریه 2016 انفجار یک خودروی بمب گذاری شده در مرکز آنکارا 29 کشته و 80 زخمی بر جای گذاشت و در آخرین نمونه یکشنبه شب بار دیگر یک خودروی بمبگذاری شده در آنکارا پایتخت ترکیه منفجر شد که دستکم 37 کشته و بیش از 125 زخمی برجای گذاشته است.
اکنون ترکیه نیز در چرخه کشورهای مورد هدف تروریستها وارد شده است و دیگر انفجارهای تروریستی در این کشور امری عجیب نیست. این مسئله نتیجه سیاستهای اشتباه و جاه طلبیهای اردوغان است.
رئیسجمهور ترکیه باید متوجه شده باشد که نمیتواند با ناامن کردن کشورهای دیگر برای خود امنیت بخرد. البته به نظر میرسد اردوغان تا حدودی به سیاستهای اشتباه ترکیه در چند سال اخیر پی برده است. سفر داود اوغلو نخست وزیر ترکیه به تهران و حمایت از حفظ حاکمیت یکپارچه سوریه مهمترین شاهد مثال این ادعاست. اردوغان باید بداند که دوران کشورگشایی و به اصطلاح بزن در رو تمام شده است و هر ضربهای به هر گروه یا کشوری حتی ممکن است با چند برابر به خود وی برگردد. اکنون اردوغان فرصت جبران اشتباهات را در پیش روی خود دارد و باید از مداخله در امور سوریه بپرهیزد.