همسایه بالایی(نکته)
میگویند (همسایه بالایی) است. اما از همه پایینتر زندگی میکند.
کاخ ندارد. حرام نمیخورد. به مردم دروغ نمیگوید. خود و بچههایش مثل (همسایه پایینی!!!) و بچههایش در بالاترین نقطه شهر زندگی نمیکنند.
(همسایه بالایی) هر روز رنگ عوض نمیکند. سبز نمیشود. بنفش نمیشود. آبی نمیشود. قرمز نمیشود. با مردم یک رنگ است. رنگش رنگ خدایی است. ثابت و همیشگی.
(همسایه بالایی) را همه دوست دارند. همه پاییننشینها. نه فقط در اینجا. در تمام جاهای دیگر.
اما برای (همسایه پایینی) در هیچ جا تره هم خرد نمیکنند. البته دزدها و کودککشها با (همسایه پایینی) خیلی خیلی صمیمیاند. اما دزدها و کودککشها کجا و پاییننشینها کجا؟
(همسایه بالایی) اهل سادهزیستی است. اما (همسایه پایینی) در کاخ زندگی میکند. سر در آخور دزدها و دست در جیب پاییننشینها دارد.
(همسایه بالایی) دروغ نمیگوید. حرفهایش عوض نمیشود. اما (همسایه پایینی) هر روز یک حرفی میزند. اگر حرفهایش را کنار هم بگذاری خواهی دید که چقدر دروغ میبافد.
(همسایه بالایی) با زورگوها و آدمکشها کنار نمیآید. سازش نمیکند.
اما (همسایه پایینی) سر و سرش با کودککشها و دزدهاست. به پاییننشینها که میرسد فقط اخم میکند. غر میزند. تحویل نمیگیرد. ولی وقتی به کودککشها و دزدها میرسد دهانش را تا بنا گوش باز میکند و میخندد. ریسه میرود. غش میکند.
نمیدانم آیا واقعا (همسایه پایینی) پایینی است؟
با این کارهایش، اصلا همسایه است؟
شما بگویید.
محمدحسین فلاح