نگاهی به وضعیت نگهداری از سالمندان و تکریم آنان در جامعه امروز (بخش نخست)
تکریم؛پنجره مهربانی به سالمندان(گزارش روز)
فریده شریفی
مادر چیزی احتیاج ندارید برایتان بیاورم؟
صبر کنید... نخوابید میخواهم آب میوه بیاورم.
مادر...
عینک خود را روی میز کنار تختش میگذارد و با نگاهی سرشار از محبت بدرقهام میکند و به خواب میرود.
در حالی که آشپزخانه میروم که با خود زمزمه میکنم مادرم آسوده بخواب که من در کنار تو هستم... در کنار تو میمانم و هیچگاه تو را تنها نمیگذارم...
اگر نمیتوانم گرد پیری را از سر روی تو پاک کنم اما نمیگذارم درد و رنج تنهایی را هیچگاه تجربه کنی.
تو سالها در کنار من و نگهدار من بودی، اکنون نیز من در کنار تو هستم و نگهدار تو...
بازنشستگی و سالمندی یکی از دورانهای زندگی بشری است. دورانی که معمولا با تغییرات جسمی، روحی و روانی همراه میشود و اگر با برنامهریزی مناسب، رفتارهای مطلوب و پسندیده اطرافیان و فعالیتهای سازنده و با کیفیت همراه شود این دوران بسیار لذتبخش و با شکوه خواهد بود در حالی که برای کسانی که این دوران را پایان کار و سودمندی تلقی میکنند، سالمندی و بازنشستگی به کابوسی تبدیل میشود که زندگی آنها را بیهدف و عاطل و باطل میسازد و افراد سالمند هیچ لذتی از این دوران نمیبرند.
تکریم سالمندان
دوران سالمندی همانند دوران کودکی یا جوانی یکی از مراحل زندگی است که از تحرک، پویایی، سرزندگی و فعالیت انسانها کاسته میشود و تا حدی ضعف، ناتوانی و کمتحرکی بر شخص غلبه خواهد کرد اما این دوران هم زیباییها و قداستهای مخصوص به خود را دارد و همانند فصول زیبای طبیعت که یکی پس از دیگری میآیند و هرکدام زیبا و دلانگیز هستند دوران سالمندی نیز با شکوه و زیبا است و تکریم و احترام به حقوق سالمندان بر همه افراد جامعه واجب و ضروری است.
دکتر «امانالله قرائی مقدم» استاد دانشگاه و آسیبشناس اجتماعی در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «تکریم سالمندان به ویژه پدر و مادر ریشه در فرهنگ چند هزار ساله ایران دارد و مردم ایران کارنامه درخشانی در احترام به بزرگان و والدین خود دارند که این مسئله در فرهنگهای دیگر کمتر به چشم میخورد.»
وی اضافه میکند: «از آنجا که پیشرفت علم و تکنولوژی باعث افزایش میزان متوسط طول عمر در جوامع مختلف از جمله جامعه ما شده است و جوامع رو به سالمندی میروند به همین دلیل احترام گذاشتن به سالمندان و تکریم و بزرگداشت آنان باید در راس برنامههای خانوادهها، دولتها سازمانهای غیردولتی و نهادهای ذیربط قرار بگیرد و در این زمینه بهتر است فرهنگسازی شود.»
این استاد دانشگاه خاطرنشان میکند: «هم در آموزههای دینی ما و هم در فرهنگ غنی ایرانی حفظ کرامت سالمندان مورد تایید قرار گرفته است و تکریم بزرگان و سالمندان موجب میشود که آنان از ضررها و لطمات روحی و روانی فاصله بگیرند و کمتر احساس تنهایی کنند.»
قرائی مقدم معتقد است: «احترام به سالمندان در شهرهای بزرگ کمرنگتر شده و این مسئله باعث تاسف بسیار است چرا که خانوادهها از حالت خانوادههای گسترده و وابسته به یکدیگر به خانوادههای هستهای و کوچکتر تبدیل شدهاند که قادر به نگهداری سالمندان خود نیستند.»
وی اضافه میکند: «هرچند که این واقعیت بسیار تلخ و ناراحتکننده است اما باید طرف دیگر سکه را هم دید و آن این است که وقتی فرزندان می بینند در آپارتمانهای کوچک با خانواده خود زندگی میکنند و منزلشان گنجایش جمعیت زیاد را ندارد ترجیح میدهند والدین خود را به مراکز نگهداری از سالمندان بفرستند.»
به عقیده این استاد دانشگاه خوشبختانه در ایران ما با مسئله نگهداری والدین در مراکز نگهداری سالمندان کمتر مواجه میشویم چون فرزندان مهر و محبت زیادی به والدین خود دارند و تمایل ندارند که والدین را از خود دور کنند.
نیازهای سالمندان
سالمندان مرکز ثقل و محور خانوادهها هستند و همه اعضای خانواده نسبت به بزرگان فامیل خود احترام میگذارند.
سالمندان نقش سرپرست، راهنما، الگو و مربی را ایفا میکنند و در مشکلات و مصائب کنار افراد خانواده هستند و به آنان انگیزه، روحیه و انرژی میدهند.
بسیاری از اختلافات به دست آنها حل و فصل میشود و بسیاری از کدورتها و گرفتاریها با تجربههای آنان رفع میشود اما خود سالمندان هم نیازهایی دارند که باید به وسیله فرزندان و نسل جوان تامین شود.
«مریم عمیدی» که مسئولیت نگهداری از مادر سالمند خود را برعهده دارد درباره نیازهای سالمندان میگوید: «مهمترین نیازی که والدین دارند نیاز به احترام و محبت و مورد توجه قرار گرفتن از سوی فرزندانشان است.»
وی اضافه میکند: «به غیر از نیازهای جسمی مانند دارو و غذای مناسب باید به نیازهای روحی و عاطفی والدین توجه کرد و به آنان احترام گذاشت.»
این خانم خانهدار که مادر چهار فرزند نیز میباشد یادآوری میکند مسلما هر رفتاری که ما با والدین خود داشته باشیم الگو و سرمشقی برای فرزندانمان خواهد بود که در آینده با ما چگونه رفتار کنند.
مریم عمیدی که مادرش علاوه بر سالمندی از ناحیه گردن به پایین فلج کامل شده است میگوید: «با اینکه سالهاست از مادر خود مراقبت میکنم اما به وجود مادرم در خانه افتخار میکنم و معتقدم وجود ایشان مایه برکت و امید و شادمانی در زندگی ما است و خوشبختانه همسر و فرزندانم نیز همین عقیده را دارند و هر روز دور همدیگر جمع میشویم و مادرم با نگاههای محبتآمیز خود ما را مورد مهربانی و محبت قرار میدهد و به خاطر وجود بابرکت ایشان از خداوند متعال ممنون و سپاسگزارم.»آمارها نشان میدهد که اگر افراد بدون آمادگی و برنامهریزی وارد دوران بازنشستگی و سالمندی شوند آن را سختتر ارزیابی میکنند در حالی که جایگزین کردن فعالیتهای جدید متناسب با سن به جای فعالیتهای گذشته میتواند خلأ بازنشستگی را پر کند.
اشتغال به کارهایی مانند کشاورزی، باغبانی، نویسندگی، پرداختن به صنایع دستی و کارهای هنری، کتابخوانی، سفر با خانواده، استراحت بیشتر و حتی کمک به نگهداری نوهها میتواند احساس مفیدبودن را در افراد سالمند تقویت کند.
تغذیه مناسب نیز میتواند تأثیرزیادی در وضعیت روحی، روانی و جسمی سالمندان داشته باشد.خوردن غذا در حجم کمتر و وعدههای بیشتر، عدم استفاده از نمک، قند و چربیها در رژیم غذایی میتواند از ابتلا به بیماری سالمندان جلوگیری و سلامت و سرزندگی آنان را تضمین نماید.
تعبیر نادرست از سالمندی
مگر میتوان پس از بهار، تابستان و پس از پاییز، زمستانی در پیش نداشت؟ سالمندی و بازنشستگی نیز از دورههای زندگی انسانها به شمار میآیند که گریزی از آن نیست و مانند دورههای کودکی، جوانی و میانسالی باید سپری شوند اما چرا برخی از افراد تعبیر نادرستی از این دوره دارند یا حتی برخی از رسیدن این دوران رنج میبرند یا حتی میترسند بازنشسته شوند؟
«حامد رضایی» دانشجوی رشته جامعهشناسی در گفتوگو با گزارشگر کیهان درباره تعبیر اشتباه از دوران سالمندی میگوید: «بدترین نوع تعبیری که از این دوران وجود دارد این است که برخی فکر میکنند بازنشستگی و سالمندی پایان راه است و دیگر امیدی برای ادامه زندگی وجود ندارد.»
وی معتقد است این برداشتهای اشتباه و سوءتعبیرها به دلیل عدم شناخت کافی از این دوران صورت میگیرد، زیرا تصور میشود که با فرارسیدن دوران بازنشستگی خواستهها و آرزوها به پایان رسیده و دیگر کاری برای انجام دادن وجود ندارد در حالی که این برداشت کاملا بدبینانه و دیدن نیمه خالی لیوان است.
وی اضافه میکند: «اتفاقا افراد از این دوران باید نهایت استفاده را ببرند و آن را دوران شکوفایی، ثمردهی و تحقق آرزوها و خواستههای بر زمین مانده خود بدانند و به گونهای فعالیتهای خود را برنامهریزی کنند که این دوران را لذتبخش، دوستداشتنی و آرامشبخش کنند.»
به گفته این کارشناس جامعهشناسی، ما فرزندان والدینی هستیم که عمری را به کار، فعالیت و تجربهاندوزی پرداختهاند و در شرایط کنونی ذخیره گرانبهایی از اطلاعات، تجربیات و آگاهیهایی هستند که میتوانند چراغراه ما باشند و در عرصه پرپیچ و خم زندگی ما را هدایت کنند بنابراین باید نهایت احترام و تکریم را نسبت به والدین خود داشته باشیم.
رضایی همچنین خاطرنشان میکند که وظیفه جوانان برقراری ارتباطی شایسته با والدین و سالمندان است و باید نهایت صبر و حوصله و بردباری را به کار گیرند تا ضمن تجربهاندوزی از بزرگان به آنان در رفع نیازهای خود کمک کنند.
به گفته این کارشناس، قدم زدن با پدربزرگ یا مادربزرگ در پارکها، مسافرت کردن با آنان یا شرکتدادن آنان در میهمانیهای خانوادگی، دوستانه، جشنها و مراسم مختلف موجب ایجاد روحیه مفرح و شاد در آنان میشود و علاقه و عشق به زندگی کردن را در آنها افزایش میدهد. برای داشتن محیطی آرام در خانواده و جامعه باید دست جوانان را در دست سالمندان قرار دهیم تا هر دو از وجود یکدیگر بهره ببرند. فرزندان از بزرگان خود شیوه زندگی را میآموزند و سالمندان نیز ارزشهای اصیل و فرهنگ غنی و ناب ایرانی و اسلامی را به جوانان انتقال میدهند.
فرهنگسازی در جامعه
کارشناسان معتقدند که برای برخورد درست با سالمندان و تکریم آنها باید در جامعه فرهنگسازی شود و تا زمانی که این بستر فرهنگی ایجاد نشود افراد نسبت به نوع رفتار با سالمندان اطلاعات درستی نخواهند داشت.
مطالعات انجام شده در برخی از کشورها نشان میدهد که افراد سالمندی که اعتقادات مذهبی دارند و برای دوران سالمندی خود برنامهریزی صحیحی انتخاب کردهاند از سلامت روحی، روانی و جسمی بیشتری برخوردارند و این دوران را نه پایان راه بلکه آغازی برای یادگیری و آموختن در نظر گرفتهاند و برای این منظور در کلاسهای مختلف آموزشی، هنری، ورزشی، فرهنگی و همچنین مساجد و زیارتگاهها شرکت میکنند.
یک کارشناس اجتماعی به گزارشگر کیهان میگوید: «در واقع شرط اصلی گذراندن موفقیتآمیز دوران سالمندی اتخاذ یک شیوه زندگی فعال و یافتن جانشینهای مناسب در این دوران است. کسی که از دوران جوانی و میانسالی عبور کرده و به دوران سالمندی رسیده باید بتواند با همان شرایط موفقیتآمیز این دوران را نیز سپری کند و با شرایط جدید خود را منطبق سازد.»
وی تصریح میکند: «البته رفتار اطرافیان به ویژه فرزندان بسیار مهم است و میتواند به آنها انگیزه و نشاط بدهد یا خدای ناکرده مورد بیمهری قرار بگیرند و به خانههای سالمندان انتقال پیدا کنند.
به همین دلیل باید برنامههای خاصی برای تقویت فرهنگ سازی و توجه به تکریم سالمندان ایجاد شود تا به ارتقاء روحی، روانی و جسمی سالمندان کمک شود و آنها احساس سرخوردگی، افسردگی و ناتوانی نکنند.»
این کارشناس اجتماعی در ادامه تاکید میکند: «تشکیل نهادهای مخصوص به سالمندان، صدور کارت منزلت، غنیسازی اوقات فراغت سالمندان، بسترسازی برای استفاده آنها از فضاهای شهری، ارائه خدمات فرهنگی، ورزشی و اجتماعی در همین جهت ارزیابی میشود. فراموش نکنیم که ما سر سفره والدینی بزرگ شدهایم که عمری را صرف آموزش، فراگیری و علمآموزی ما کردهاند و تجربیات خود را به ما انتقال دادهاند و چه بسا که در این مسیر پرپیچ و خم سختیها و مصائب فراوانی تحمل کردهاند. به همین دلیل ما نیز باید نهایت توجه ، احترام و بزرگداشت را نسبت به آنان به عمل آوریم تا حداقل ذرهای از زحمات والدین خود را جبران کرده باشیم.»