نگاهی به شعر انقلاب اسلامی
شکرانه بیداری
مصطفی محدثی خراسانی
روز چهارشنبه هفته گذشته نخستین بخش از مطلب «شعر انقلاب اسلامی» به قلم شاعر انقلاب مصطفی محدثی خراسانی منتشر شد. نگارنده مروری داشت بر نحوه شکلگیری شعر انقلاب و پیشتازان این عرصه.
با هم دومین و آخرین بخش از این مطلب را میخوانیم:
***
5- درگیری با گرایشهای روشنفکری و احیاناً ضدانقلابی
قبل و بعد از پیروزی انقلاب، جریانهایی که عمدتا روشنفکران بیمار، بهترین توصیف از آنها میتواند باشد، به طور مستقیم و غیرمستقیم درصدد بیاهمیت و ارتجاعی جلوه دادن حرکت انقلاب اسلامی برآمدند، که این رویه نمودهایی در شعر نیز پیدا کرد، احمد شاملو از فریادها و شعارهای آزادیخواهانه و عدالتطلبانه مردم، به یاوه تعبیر میکند و این شعر را میسراید:
... باری من با دهان حیرت گفتم: ای یاوه، یاوه، یاوه
خلایق! مستید و منگ؟ یا به تظاهر تزویر میکنید؟
از شب هنوز مانده دو دانگی
ور طائبید و پاک و مسلمان
نماز را از چاوشان نمانده بانگی
هر گاو گندچاله دهانی، آتشفشان روشن خشمی شد
این غول بین که روشنی آفتاب از ما دلیل میطلبد
..... طوفان خندهها
خورشید را گذاشته میخواهد با اتکا به ساعت شماتهدار خویش
بیچاره خلق را متقاعد کند که شب، از نیمه نیز بر نگذشته است (1).....
در شعر انقلاب فصلی را میتوان اختصاص داد به مقابله شاعران انقلاب، با این بیماری روشنفکری. «سید حسن حسینی» در شعر «کبریت در قلمرو خورشید» در مورد شاملو و ادعاهای از این دستش، چنین میسراید:
«در روزهای نه چندان دور
- عصر سلطه شیطان –
میخواستی نشان دهی به خلایق
خورشید روشن و تابان را
وقتی که شب
شب ظلمانی خرناسه میکشید
چون دیو قصهها
با قصههای دیو و پری اشارتی کردی
به تفنن
شاید که خلق
این یاوه، یاوه، یاوه خلایق
از قصههای گنگ تو دریابند
دروازههای روشن امیدشان کجاست.
و از انعکاس سرفههای تمسخر
از خواب برشوند و ببینند «خورشیدشان» کجاست؟
اما خلق
این کاوه، کاوه، کاوه خلایق
این دشمنان خونی ضحاک
دیدند در «خورشیدشان»
خُردک شرار مختصری بود
که میسوخت در زیر سقف زورقی براق
و رقاص عشوهگر «دود»
با رقص مرتعش تخدیر معراج
مضحکهای داشت
تا طاق مغز شاعرکی وراج!
ای بامداد! ای کرده کاوههای زمان را در عصر ماردوش «یاوه» قلمداد
اینک در این طلیعه خونبار
انگشت موشهای تجاهل را
از دخمههای گوش برون آر
زیرا به رغم باور تو دیریست
بر آسمان شهر فانوس سرخ صاعقه میسوزد(2)
6- آرمانهای انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی به ظاهر در محدوده جغرافیایی کشور ایران به وقوع پیوست و به نظر میرسید که تنها این کشور و مردمش دستخوش تحولات ناشی از انقلاب خواهند شد، مثل بسیاری از تحولات دیگری که با شدت و ضعفهای نسبی در سایر نقاط جهان اتفاق افتاده یا میافتد؛ اما از همان روزهای قبل از پیروزی، در افق دیدگاه رهبری انقلاب اسلامی که از فحوای سخنرانیها و پیامهای ایشان بر میآمد، انقلاب و اثرات آن محدود به جغرافیا و ملت ایران نبود، در وهله اول جغرافیای فرهنگی اسلام و به تعبیر دیگر امت اسلامی و در وهله بعد تمام جهان در معرض اثرپذیری از این انقلاب قرار داشتند، بارزترین جلوههای این دیدگاه رهبری انقلاب در طرح مسئله فلسطین، به عنوان بزرگترین معضل جهان اسلام و اعلام روز جهانی قدس و به موازات آن طرح ایده صدور انقلاب اسلامی بود، این رویکرد انقلاب از همان ابتدا موجب شد که هنر و ادبیات انقلاب نیز در جهتگیریها و چشم اندازهایش به دنبال ترسیم این افق باشد، به اولین سرودههای شاعران جریانساز انقلاب اسلامی که نگاه میکنیم جلوههایی از این رویکرد راهبردی انقلاب اسلامی را نسبت به جهان اسلام میبینیم
تا بار دگر حماسه تکرار کنیم
برخیز دوباره عزم پیکار کنیم
وقت است به شکرانه بیداری خویش
عالم همه را ز خواب بیدار کنیم (3)
تداوم و تحول شعر انقلاب
با شروع جنگ تحمیلی
آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، شور انقلابی که دیری از پیروزی آن نمیگذشت را صدچندان کرد و یک بار دیگر موجبات وحدت و یکپارچگی تمامی آحاد مردم را فراهم آورد و همین شور در شعر انقلاب نیز به جلوه آمد، حالا کمکم شاعران جوان برآمده از انقلاب که توانمندیهای لازم را برای ورود به عرصه شعر انقلاب پیدا کرده بودند به میدان میآیند و فصل تازهای در شعر انقلاب به عنوان شعر جنگ که بعدها از آن به شعر دفاع مقدس یاد شد، گشوده میشود.
شعرهای این دوره نسبت به شعرهای آغاز پیروزی انقلاب در مجموع از قوت بیشتری برخوردارند و تا هنوز برخی از آنها در حافظه ادبیات انقلاب حضوری درخشان دارند برخی از شاعران معروفترین آثارشان را در باره دفاع مقدس سرودند و مطرح شدند که از آن جملهاند:
حماسه چهارده ساله
تمام چهارده سالگياش را در كفن پيچيدم
با همان شور شيرين گونه
كه كودكياش را در قنداقه ميپيچيدم
حماسه چهارده ساله من
با پاي شوقِ خويش رفته بود و اينك
با شانههايِ شهر برايم بازش آورده بودند
***
مظلومِ كوچك من
كودكياش را، بر اسبي چوبين مينشست
و با شمشيري چوبين
در گستره روياهايش
به ستيز ظلم برميخاست
مظلومِ كوچك من
با نانِ بياتِ شبانه
چاشت ميكرد
و با گيوههاي خيس
زمستانِ سنگينِ شهر را
به مدرسه ميرفت
تمام شهر ميگريست
تمام شهر خورشيد چهارده ساله مرا
به
سمتِ سحرگاهِ آسمان ميبردند
و تنها
برادرِ كوچكِ حماسه چهارده ساله من
پسرِ كوچكِ شش سالهام
مبهوت و انديشناك
در چارچوبه در، ايستاده بود
با نارنجكي پنهان
در چارچوبِ سينهاش(4)
***
شعری برای جنگ
میخواستم
شعری برای جنگ بگویم
دیدم نمیشود
دیگر قلم زبان دلم نیست
گفتم که بیت ناقص شعرم
از خانههای شهر که بهتر نیست
بگذار شعر من هم
چون خانههای خاکی مردم
خرد و خراب باشد و خونآلود(5)
گفتیم که در سالهای دفاع مقدس شاعران جوان برآمده از انقلاب یکی یکی با توانمندیهای ادبی لازم و شور انقلابی به میدان میآیند و همین موجب میشود که شاعران دفاع مقدس از تنوع و کثرت قابل توجهی برخوردار باشند اینان در زمان پیروزی انقلاب شاید هنوز به کار شعر نپرداخته بودند یا نام و نشانی نداشتند؛ شاعرانی همچون زکریا اخلاقی، علیرضا قزوه، سلمان هراتی و ... و در پیشاپیش اینها شاعران نامدار سالهای جنگ چون قیصر امینپور، محمدرضا عبدالملکیان، نصرالله مردانی، حمید سبزواری، قادر طهماسبی (فرید) و حسین اسرافیلی و بسیاری دیگر در سطوح دیگر.
رحلت امام، سومین موج فراگیر مضمونی شعر انقلاب اسلامی
شعر انقلاب در اولین گامها شخصیت اسطورهای حضرت امام را فراروی خود داشت و یکی از منابع الهامبخش شعر انقلاب شخصیت امام و مبارزات ایشان بود و به تبع آن آرمانهای انقلاب اسلامی که ذکر آن رفت، در ادامه شعر دفاع مقدس دومین فصل تجدید حیات شعر انقلاب و ادامه پرشور و قدرتمندانه آن بود و رحلت امام خمینی که خود به گونه انقلاب دیگری در ایران و جهان اسلام رخ نمود، سومین موج محتوایی شعر انقلاب بود. تعداد شعرهایی که در سوگ امام خمینی سروده شد بخش اعظمی از دفتر شعر انقلاب اسلامی را شکل میدهد و تعدادی از این سوگسرودها از شعرهای ماندگار انقلابند.
چرا گریه کنیم
محمدعلی بهمنی
زندهتر از تو کسی نیست، چرا گریه کنیم؟
مرگمان باد و مباد آن که تو را گریه کنیم
هفت پشتِ عطش از نام زلالت لرزید
ما که باشیم که در سوگ شما گریه کنیم؟
رفتنت آینه آمدنت بود، ببخش
شب میلادِ تو تلخ است که ما گریه کنیم
ما به جسم شهدا گریه نکردیم، مگر
میتوانیم به جان شهدا گریه کنیم؟
گوشِ جان باز به فتوای تو داریم، بگو
با چنین حال بمیریم و یا گریه کنیم؟
ای تو با لهجه خورشید سرایندهی ما
ما تو را با چه زبانی به خدا گریه کنیم؟
آسمانا! همه ابریم گره خورده بههم
سر به دامانِ کدام عقدهگشا گریه کنیم؟
باغبانا! ز تو و چشمِ تو آموختهایم
که به جانتشنگیِ باغچهها گریه کنیم(6)
خبر پتك سنگين در آيينه بود
محمدرضا عبدالملكيان
دلي داشتم، شانه بر شانه رفت
دريغا كه خورشيد اين خانه رفت
دريغا از آن شور شيرين، دريغ
از اين جا، از اين داغ سنگين، دريغ
از اين جا كه غم روي غم ميرود(7)
زلزله تنزيل
احمد عزيزي
هين مگر هنگام هيجا آمده
يا مسيحا بر چليپا آمده
هين مگر اين زلزله تنزيل بود
يا طنين بال ميكائيل بود
پاره شد چون فرق حيدر مه مگر
قبض شد روح رسول الله مگر (8)
شعر اعتراض
با قبول قطعنامه و پایان جنگ تحمیلی و متعاقب آن رحلت امام خمینی، فصل مضمونی تازهای در دفتر شعر انقلاب گشوده شد که مبتنی بر هشدار و انذار نسبت به کمرنگ شدن آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی و بیم افتادن فرزندان انقلاب در دام عافیتطلبی و بازگشت به روزمرگی بود.
این جریان در ادامه حضور تاثیرگذار خویش به نقد سیاستهای فرهنگی و اقتصادی دولتها نیز پرداخت و توانست به یکی از شاخههای اصلی جریان شعر انقلاب اسلامی تبدیل شود، مثنوی آبها و مردابهای شادروان سید حسن حسینی و شعرهای سپید خیابان هاشمی محمد رضا عبدالملکیان و مولا ویلا نداشت علیرضا قزوه از مشهورترین آثار این شاخه شعر انقلاب اسلامی به شمار میروند:
آبها و مردابها
ماجرا اين است كمكم كميت بالا گرفت
جاي ارزشهاي ما را عرضه كالا گرفت
احترام «ياعلي» در ذهن بازوها شكست
دست مردي خسته شد، پاي ترازوها شكست
فرق مولاي عدالت بار ديگر چاك خورد
خطبههاي آتشين متروك ماند و خاك خورد
زير بارانهاي جاهل سقف تقوا نم كشيد
سقفهاي سخت، مانند مقوا نم كشيد
با كدامين سحر از دلها محبت غيب شد؟
ناجوانمردي هنر، مردانگيها عيب شد؟
///
...
در مشام خاطرم عطر جنون ميآورند
بادهاي باستاني بوي خون ميآورند
...
////
صورت انديشهام سيلي ز دريا ميخورد
آخرين برگ از كتاب آبها، تا ميخورد(9)
تا اینجا ما به زمینههای شکلگیری و روند جریانسازی شعر انقلاب اسلامی و سیر آن تا مرحله تثبیت پرداختیم و این بحث برای کامل شدن ابعادش نیازمند پرداختن موضوعات دیگری از جمله:
تاثیر آموزههای انقلاب بر شعر آیینی.
تداوم شعر انقلاب در پیوند با مقاومت و بیداری اسلامی.
تجلی شعر انقلاب در سایر حوزههای مفهومی از جمله: مضامین اجتماعی، عاشقانه، طنز، شعر کودک و نوجوان و...
تداوم جریان شعر دفاع مقدس پس از پایان جنگ تحمیلی و گشوده شدن افقهای تازه مفهومی فراروی آن.
و......
است که مجالی دیگر میطلبد.
____________________
پینوشت:
(1) هوای تازه/ احمد شاملو/ نشر نیل/1355
(2) حسینی، سیدحسن/ همصدا با حلق اسماعیل/ انتشارات سوره مهر1387
(3) همان
(4) ریشه در ابر، ص 83
(5) گزیده شعر جنگ و دفاع مقدس، سیدحسن حسینی، صص ۱۱۱ و ۱۱۲
(6) سوگنامة امام، ص 51
(7) سوگنامة امام، ص 268
(8) همان
(9) فصلي از منظومه مردابها و آبها اثر زندهیاد سید حسن حسینی