kayhan.ir

کد خبر: ۶۷۴۶۵
تاریخ انتشار : ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۳:۳۶

اخبار ویژه


ایران سومین کشور بزرگ تربیت کننده مهندس در دنیا
ایران سومین کشور دنیا در زمینه تربیت مهندس است.
مجمع جهانی اقتصاد در یک حساب توییتری خود نام 10 کشوری را که بیشترین فارغ‌التحصیلان رشته‌های مهندسی را در سال 2015 میلادی داشته‌اند، منتشر کرد. در این فهرست نام ایران در رتبه سوم دیده می‌شود.
بر اساس این آمار که منبع آن «مجمع جهانی اقتصاد 2015» و «یونسکو» ذکر شده، روسیه با 454436 فارغ‌التحصیل در رتبه نخست قرار دارد. پس از آن ایالات متحده آمریکا با 237826 فارغ‌التحصیل قرار دارد و سپس ایران با 233695 نفر در رتبه سوم است. ژاپن با 168214 نفر در رتبه چهارم قرار دارد و پس از آن کشورهای کره جنوبی، اندونزی، اوکراین، مکزیک، فرانسه و ویتنام قرار دارند.
حساب توییتری مجمع جهانی اقتصاد می‌گوید 124 کشور را در این رده‌بندی لحاظ کرده، اما در این جدول آمار چین و هند را به خاطر دسترسی نداشتن به آن در نظر نگرفته است.

احساس فاجعه از عملکرد اقتصادی دولت /اصلاح‌طلبان راهنمای چپ بزنند!
یک روزنامه سوپر راست و لیبرال به خاطر سوءتدبیرهای مفرط دولت از اصلاح‌طلبان خواست ضمن بازسازی جریان چپ، تابلوی عدالت اجتماعی و مبارزه با فقر را بلند کنند.
جریان موسوم به چپ یک‌بار در سال 76 در حالی  که در حال انحلال در منطق کارگزاران بود با فیگور منتقد وضع موجود به قدرت بازگشت. اکنون روزنامه شرق که به عنوان یک روزنامه سوپرلیبرال و راست‌افراطی محسوب می‌شود، از قول مرادثقفی (مدیر نشریه گفت‌وگو و از عناصر سکولار) خواستار بازسازی چپ توسط اصلاح‌طلبان می‌شود. این خط در حقیقت، خط جا گذاشتن ناگهانی روحانی و هاشمی و سیاست تعدیل  اقتصادی منهای عدالت آنهاست و به نوعی شور شدن آش تعدیل اقتصادی در دولت روحانی را نشان می‌دهد.
ثقفی در گفت‌وگو با شرق می‌گوید: در مجلس آینده چه 20 اصلاح‌طلب در معنای خاصش حضور یابند، چه 30 نفر، چه 40 نفر، مجلس آینده محل چالش بین راست و راست خواهد بود. راست قانونی، راست محافظه‌کار، راست خودسر و راست‌های پراکنده. راستی که بیشتر به رای مردم اهمیت می‌دهد و راستی که کمتر به رای مردم اهمیت می‌دهد. ولی چالش بین راست و راست خواهد بود؛ یعنی سر مسائلی مانند انباشت سرمایه، خصوصی‌سازی، کوچک‌سازی دولت و خصوصی در مقابل خصولتی، بهره‌‌وری کار و سرمایه و  از این دست مسائل. من نمی‌گویم اینها بحث‌های مهمی نیستند. خیلی هم مهم‌اند. اما البته اصلا بحث‌های مهم فقط اینها نیستند. وضعیت به گونه‌ای است که اگر شما بخواهید راجع به مسکن اجتماعی صحبت کنید  با گفتار وزیری رو به رو می‌شوید  که می‌گوید حرف سوسیالیستی نزنید. امروز بحث مهم مسکن در کشور ما همین مسکن اجتماعی است و نه افت سرمایه‌گذاری در برج‌سازی. خب وقتی وزیری که باید به مسکن اجتماعی فکر کند این را می‌گوید، دیگر تکلیف بقیه روشن است.
وی با اشاره به خلأ حضور یک جریان سیاسی قائل به آزادی و عدالت توأمان و اینکه اصلاح‌طلبان باید این خلأ را پر کنند می‌گوید: راست در چارچوب بازسازی کارگزاران دارد گفتمان خودش را درست می‌کند اما چپی که دغدغه‌ آزادی و عدالت را با هم دارد، به موازات آن در زمینه گفتمان‌سازی و تشکل‌یابی کار زیادی نکرده است. چپی که از آن صحبت می‌کنم از جنس چپی است که در ردای اصلاح‌طلبی به معنای خاصش بعد از 76 ظاهر شد. این جریان امروز حرفی ندارد و از انتخابات هم برای تدوین این گفتمان هیچ استفاده‌ای نمی‌کند، دست راستی‌ها می‌گویند آقا!  شما صبر بکنید. ما کارخانه‌هایمان را راه بیندازیم. انباشت سرمایه بکنیم. بعد برای شما شغل ایجاد می‌کنیم. خب، این یک مطلب است و برای عده‌ای عقلانی و دفاع‌کردنی. مطلب دیگر هم این است که الان آمار غیررسمی، آمار واقعی بیکاری در ایران 30 درصد است. همه متخصصان می‌گویند تا دو سال دیگر در بهترین شرایط باز بر این تعداد اضافه می‌شود؛  یعنی ماجرا عاجل است.
وی ادامه می‌دهد: برای این خلأ باید نیروهای سیاسی‌ای که اصلاح‌طلب‌ها به معنای خاص آن بودند و خاستگاهشان منظر چپ بود، بیایند، بنشینند و برای این، برنامه بریزند، گفتمان درست کنند و برنامه بدهند.
وی در پاسخ این سوال که تغییر «اصلاح‌طلبان تغییر گفتمانی  نسبت به اول انقلاب است. یعنی دیگر نمی‌توانیم بگوئیم الان هم خاستگاه جریان اصلاح‌طلب، گفتمان چپ است» می‌گوید: حالا نباشد. به نظر بنده خوب است که باشد.
وی ادامه می‌دهد: همین روزنامه شما ضمیمه‌هایی منتشر کرده - که الان مدتی است منتشر نمی‌شود- که یکی از آنها راجع به فقر بود. ضمیمه‌هایی خیلی خوب و خواندنی بود و هست. من دیدم آقای علوی‌تبار مقاله‌ای نوشته بود با این مضمون که نباید آرمان عدالت را کنار گذاشت. عین همین حرف را در یک سمینار ناظر بر مسائل رفاه اجتماعی، آقای جلایی‌پور زدند. چرا نباید چیزی را گفت که مردم می‌خواهند؟  چرا چپ از این می‌ترسد؟ اصلا با همین موضع‌گیری‌ها مردم را بسازیم. ما بگوییم این‌بار دهک‌ها را به طور مشخص درمی‌آوریم. به دهک‌های 1 تا 4 کمک آموزشی برای کودک، کمک ایجاد شغل، کمک مسکن، مسکن استیجاری می‌دهیم. مسکن استیجاری ارزان که حق ندارید آن را بفروشید. چرا از انگ مردم‌گرایی می‌هراسیم؟ چرا آرمان نداشته باشیم؟ چرا آرمان‌خواهی بد شده است؟
ثقفی درباره این سوال که «بعد از دوره جنگ و دوره بازسازی که در زمان آقای هاشمی اتفاق می‌افتد، یک عده این دوره را مشابه‌سازی می‌کنند با شرایطی که الان در آن قرار داریم. چه می‌توان کرد که قشر آسیب‌پذیر خودش را در این بازسازی اقتصادی دخیل و سهیم بداند؟ می‌گوید: باید روی سیاست‌های اجتماعی کار کرد. باید سیاست‌های اجتماعی در حوزه رفاه، خدمات، تامین و... را جدی گرفت و برای آن برنامه داد. مسکن استیجاری  شوخی نیست. شما الان یک جوان تحصیل‌کرده فعال هستید. چهار سال دیگر می‌خواهید ازدواج کنید چه چشم‌اندازی در مقابل شما باز است.
وی مدل شهرفروشی کرباسچی را فاجعه‌آمیز دانسته و در ادامه درباره نحوه حضور در انتخابات می‌گوید: در شرایطی که خیلی برنامه‌ریزی نکردیم، باید حداقل در سطح گفتار درمانی وارد شویم. بگوییم که ما اگر بیاییم به مسئله فقر می‌رسیم. ما اگر بیاییم به مسئله مشاغل زنان می‌رسیم، ما اگر بیاییم به مسائل مالکیت عمومی شهر می‌رسیم. ما اگر بیاییم به این دست‌فروشی‌ها می‌رسیم. ما اگر بیاییم به سیاست‌های اجتماعی خواهیم رسید. فقط به این یارانه‌ها اکتفا نخواهیم کرد.

خیانت مشمول مرور زمان نمی‌شود /فتنه‌گران باید عذرخواهی کنند
مهم‌ترین هدف تجدیدنظرطلبان و اصلاح‌طلبانی که طراح فتنه 88 بودند از حضور در انتخابات، بازگشت به صحنه بدون عذرخواهی است.
روزنامه جوان در این زمینه نوشت اصلاح‌طلبان و تجدیدنظرطلبان راهبرد «ننه من غریبم» را حفظ کردند و مثل همیشه به وسط مردم پریده‌اند و فریاد «وافسادا» و «وامعیشتا» سر می‌دهند، اما نسبت به حاکمیت‌سیری را تنظیم کرده‌اند که نه به عنوان باور به سیاست‌های کلی نظام که به عنوان تاکتیک و برای گذار به فضای بهتر در آن است. آنها در انتخابات پیش رو ابایی ندارند که بالاتفاق مجلس ششم را تخطئه نمایند و خود را در دالانی جدید به نمایش گذارند و حضوری مسئولانه و نجیبانه را در معرض دید حاکمیت قرار دهند. برای رد صلاحیت‌ها عربده نکشند و رسانه‌های غرب را برای هجمه به انتخابات، مستقیما به کار نگیرند(مانند تحصن مجلس ششم).
عبدالله گنجی در این تحلیل می‌افزاید: آنها اصرار جمعی و فردی آنان به حضور در انتخابات  به هر صورت و تحت هر شرایطی است. اما هدف بالاتری را نیز در این عرصه  دنبال می‌کنند و آن اینکه بدون توضیح درباره فتنه و بدون عذرخواهی به دنبال مشغول کردن ذهن حاکمیت به امروز خویش هستند.
عمده‌ترین دلیل این مشی را می‌توان میدان‌داری غیرروشنفکران در صحنه دانست، میدان دادن به محوریت کسانی که تا دیروز آنان را بدلی و «آدم حاکمیت» می‌دانستند.
میدان‌داری حزب کارگزاران برای تجدیدنظرطلبانی چون اعضای سابق حزب مشارکت و سازمان مجاهدین و حتی حزب مشارکت شماره 2 (اتحاد ملت)  و ندای ایرانیان از زهرکشنده‌تر است. اما در این همسویی آشکار و خودخوری پنهان تلاش می‌کنند، به هر قیمت سنجاق شدن به حاکمیت انجام گیرد و آسیب هویتی عارض شده در این مسیر را نیز پذیرفته‌اند.
جوان با اشاره به راهبرد ثبت‌نام چند لایه می‌نویسد: آنان همچنان مهره‌های خود را در میدان دارند و از توفیق در این راهبرد سرخوشند، اما نمای بیرونی همچنان مبتنی بر «ننه من غریبم» می‌باشد. مرعشی تایید‌شدگان را 30 نفر می‌داند و علی شکوری‌راد در مصاحبه با هفته‌نامه صدا، مستقل‌ها را واجد سازماندهی می‌داند که بدان مشغول هستند. اما با هر هدفی از گردن‌کلفتی‌های سابق دست کشیده باشند برای حل مسائل فتنه 1388 باید اساسی بیندیشند به قول عباس عبدی، اعتمادسازی آنان مقدم بر مشارکت است و به قول پورنجاتی اصلاح‌طلبان همچنان «سوژه‌های امنیتی» محسوب می‌شوند. بی‌توجهی به پیغام‌های خصوصی حاکمیت در پیشگیری از شعارهای ساختارشکن، عدم برائت از ساختارشکنان و طراحی اتهام آگاهانه به نظام و سرافکنده کردن نظام به رغم مشارکت 40 میلیونی مردم، سوالاتی است که با هوشمندی متأخر و نجابت اضطراری پاسخ داده نمی‌شود. تجربه هفت ساله گذشته نشان داده که راهبرد «مشمول مرور زمان» مشکل را حل نمی‌کند. نامه‌های پنهان و فرار کردن پشت اشتباهات احمدی‌نژاد، بی‌حرمتی به اصل نظام را جبران نمی‌کند. راه‌حل مسئله این است که به جای قرض سرپل از دیگران، شجاعت ساختن پل را در خود ایجاد کنند.

ائتلاف دولت و اصلاح‌طلبان با فراکسیون رهروان
ترکان عضو حزب اعتدال و توسعه و شکوری‌راد عضو حزب منحله مشارکت از احتمال ائتلاف با طیف رهروان سخن گفتند.
اکبر ترکان مشاور ارشد رئیس جمهور و دبیر مناطق آزاد تجاری در مصاحبه با روزنامه کارگزارانی «صدا» درباره ائتلاف نیروهای هوادار دولت و رئیس مجلس گفت: آن چیزی که دوستان ما به آن فکر می‌کنند همراهان دولت است ما فکر می‌کنیم آقای دکتر لاریجانی و خیلی از همفکران ایشان، همراهان دولت هستند. آن چیزی که مطلوب ما است، این است که مجلس آینده، مجلسی باشد که با دولت همراهی کند.
وی می‌افزاید: دوستان ما در حزب اعتدال و توسعه مجموعه‌ای را می‌شناسند که به آنها می‌گویند همراهان دولت الزاماً اعضای حزب ما نیستند. بلکه همه کسانی هستند که می‌توانند به دولت آقای روحانی کمک کنند.
ترکان در پاسخ این سؤال که «پس امکان ائتلاف با بخشی از اصولگرایان معتدل وجود دارد؟» می‌گوید: بله. ما شخص آقای لاریجانی را به عنوان شخصی ارزشمند، همیشه مورد توجه داشتیم.
عضو حزب اعتدال و توسعه همچنین در پاسخ به این پرسش که فکر می‌کنید با این دست‌فرمان نتایج انتخابات به نفع دولت خواهد بود؟ گفت: سخت است. ما به عنوان حزب اعتدال و توسعه قصد حمایت از سه گروه را داریم. اول اعضای حزب خودمان. حمایت از آنها اولین اولویت ما است. دوم نمایندگان فعلی مجلس که از جمله همراهان دولت هستند. (رهروان ولایت؟) ما اسم روی کسی نمی‌گذاریم. بالاخره یک عده‌ای هستند؛ همان‌ها که در برجام نیز به ما کمک کردند. سومین گروه افراد معتدل جامعه هستند که شامل اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل می‌شوند. اینها نیز از همراهان دولت هستند و ما از آنها حمایت می‌کنیم. در استان‌ها دفاتر حزب اعتدال و توسعه کوشش کرده بود، آنها را جذب کند. همچنین آنها را در فهرست‌های کاندیداتوری خود نیز قرار داده بود.
همچنین علی شکوری راد عضو حزب منحله مشارکت و رئیس حزب غیرقانونی اتحاد ملت درباره حمایت از «اصولگرایان معتدل» گفته است: نظر شخصی من این است که در تهران، به سمت معرفی نامزدهای اصولگرا در لیست انتخاباتی اصلاح‌طلبان برویم. فکر می‌کنم ما بتوانیم به عدد 30 برسیم و همه نامزدهایمان هم اصلاح‌طلب باشند و یا به نوعی باشند که اصلاح‌طلبان بتوانند از آنها حمایت کنند.
وی درباره کسانی چون کاظم جلالی می‌افزاید: اگر فهرست ما به 30 نامزد مطمئن نرسد، آنگاه باید تصمیم بگیریم که آیا یک نامزد مطمئن اصولگرا را که می‌دانیم چه مواضعی خواهد گرفت در لیست بگذاریم و یا فردی را که فکر می‌کنیم خوب است؛ اما نمی‌دانیم در آینده چطور عمل خواهد کرد. اگر آقای مطهری تأیید صلاحیت شده بود، به راحتی می‌توانست در لیست اصلاح‌طلبان قرار بگیرد. این رویکرد البته می‌تواند امتداد داشته باشد و از آقای مطهری فراتر برود. وقتی شما یک رویکرد را پذیرفتید، اینکه امتداد آن تا کجا باشد؛ دیگر به مصداق‌ها بستگی دارد و براساس مصادیق موجود، درباره آن تصمیم گرفته خواهد شد.
پیش از این کاظم جلالی رئیس فراکسیون رهروان در جمع حامیان خود گفته بود به اصرار جهانگیری و وزیران کشور، اطلاعات و ارتباطات نامزد انتخابات در تهران شده است.

خریدهای هنگفت و انحصاری از فرانسه بدون اولویت‌سنجی و مناقصه بودار است
عدم رعایت اولویت‌سنجی و عدم برگزاری مناقصه در خرید انحصاری هواپیما و خودرو از فرانسه این سوال را پیش می‌کشد که آیا پای منافع کسان خاصی در میان است یا دولت به خاطر رسیدن به توافق برجام، تعهد نانوشته به طرف سرکش فرانسوی داده است؟!
وبسایت الف درباره این پرسش‌ها نوشت: اگر از پذیرایی سرد آقای اولاند از جناب آقای روحانی در کاخ‌ الیزه بگذریم، سفر رئیس دولت یازدهم به فرانسه را باید یکی از مهمترین سفر های اقتصادی خارجی دولتها طی دهه اخیر دانست، سفری که تنها یکی از قراردادهایش ارزشی معادل 25 میلیارد دلار دارد، بیش از بودجه عمرانی‌ای که دولت طی سه سال در ایران به هزاران شرکت پیمانکار داخلی پرداخت می‌کند.
امر واقع آن است که سرمایه‌گذاری‌های خارجی در داخل ایران اگر در قالب سرمایه‌گذاری مستقیم باشد که موجب افزایش تولید و اشتغال و بالاتر از همه انتقال فناوری به داخل گردد، مسئله‌ای است که باید از آن استقبال کرد. در رتبه بعد نوبت به خرید تکنولوژی‌ها، ماشین‌آلات و تجهیزاتی می‌رسد که گرچه منافع آن کمتر از سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی است اما باز به جهت راه‌اندازی صنایع و کارخانه‌ها، موجبات افزایش تولید داخل و اشتغال را فراهم می‌کند. شاید در رتبه سوم خرید کالاهای واسطه‌ای و مصرفی بادوام قرار داشته باشد، و در انتها کالاهای مصرفی بی‌دوام.
حال ممکن است در برخی صنایع امکان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی وجود نداشته باشد (یعنی ما فقط در زنجیره مصرف باشیم و حتی نقشی جزئی در زنجیره تولید هم نداشته باشیم) در این صورت نیز خرید ماشین‌آلات و کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای از طرف خارجی باید با مراعات منطق اقتصاد (کسب بیشترین منفعت) و منطق توسعه (مراعات اولویت‌های توسعه‌ای) صورت گیرد.
در این میانه خرید محصولی همانند هواپیمای مسافری گرچه برای کاهش متوسط سن ناوگان هوایی ایران و افزایش کیفیت و امنیت پرواز مفید است اما باید پرسید این حجم از خرید هواپیما (معادل سه چهارم کل هواپیماهای فعال کشور) تنها از یک فروشنده (بیرون قاعده رقابت) و طی یک قرارداد (بدون سنجش تدریجی اعتماد)، از منظر اقتصادی با کدام منطق صورت گرفته است؟ فروش اقساطی این تعداد هواپیما که معادل 20 درصد تحویل سالانه ایرباس است، بیشتر به نفع اقتصادهای در حال رکود اروپاست یا به نفع خروج از رکود اقتصاد ایران؟ آیا بهتر نبود تشریفات مناقصه برای حداقل قیمت و حداکثر کیفیت و خدمات مدنظر ما، بین تمام شرکتهای صادرکننده هواپیما صورت گیرد؟
الف می‌افزاید: فراتر از این اگر از منظر توسعه‌ای به این قراردادها نگاه کنیم، تعهد چند ده میلیارد دلاری برای دوره‌ای میان مدت، براساس کدام اولویت‌سنجی در نیازهای توسعه ایران صورت گرفت؟ با توجه به رکود داخلی، آیا بخش دیگری در داخل برای تزریق منابع و تحریک رشد، اولویت نداشت؟ در میانه بحران اشتغال، قراردادهای میلیارد دلاری با ایرباس و پژو چقدر به کاهش این بحران کمک می‌کند؟ برای کشوری که دوران نقاهت پس از تحریمش هنوز شروع نشده و هر بشکه نفت را به کمتر از 25 دلار می‌فروشد، آیا اولویت‌های بالاتری برای هزینه کرد دلارهایش وجود نداشت؟
در فقدان پاسخهای مستدل و شفاف برای پرسشهای فوق است که گمانه‌زنی‌های فرا اقتصادی در خصوص این قراردادها مطرح می‌شود: مثلا در چنین قراردادهای عجیب اما شیرینی آیا پای منافع اقتصادی گروه‌های نزدیک به دولت و هیئت همراه از اتاق بازرگانی در میان است یا چنین امتیازهایی به شرکتهای فرانسوی، بخش نانوشته‌ای از تعهدات دولت یازدهم برای جلب نظر طرف سرکش فرانسوی در مذاکرات برجام بوده است؟

آقای عراقچی! کدام تعهد محکم؟!
مقامات وزارت خارجه در  حالی به وعده دولت آمریکا اعتماد می‌کنند که این دولت مشغول اجرای تحریم‌های جدید علیه ایران درباره ویزاست.
جهان‌نیوز ضمن انتشار این تحلیل، به ماجرای دفاعیه یک دانشجوی ممتاز رشته فیزیک در مقطع دکترا اشاره می‌کند و می‌نویسد: بنا بود از تز دکترا دفاع کنم که تحریم ویزا عملی شد. استاد راهنمای اروپایی‌ام که بنا بود برای جلسه دفاع به تهران بیاید، گفت: نمی‌آیم! ترسید که اگر بیاید و مهر ایران بخورد پای پاسپورتش، بعدها وقتی بخواهد برود آمریکا، اجازه ورود به او را ندهند. و حالا بنا شده با اسکایپ در جلسه دفاع دانشجوی ایرانی‌اش شرکت کند!
تاسف‌بارتر از قانون آمریکا، نوشته عراقچی در اینستاگرامش است: «نامه آقای کری تعهد محکمی از سوی دولت آمریکا است مبنی بر اینکه از همه ابزارهای خود، حتی توقف اجرای قانون، استفاده خواهد کرد تا اجازه ندهد قانون جدید کنگره در خصوص ویزای ورود به آمریکا،  اجرای موفقیت‌آمیز برجام و بهره‌مندی ایران از منافع اقتصادی آن را خدشه‌دار کند.»
نویسنده خاطرنشان می‌کند: «ای کاش این رفیق ما، دکتر عراقچی را به جلسه دفاعش دعوت می‌کرد و با صدای بلند به او می‌گفت: سلام جناب عراقچی!»