دیگر کار متفرقه فایده ندارد(ایستگاه خاطره)
نماز جماعت و خطر سوء قصد
در اواخر اقامت امام در نوفل لوشاتو مصادف بود با دی و بهمن ماه که پاریس هم به اوج سرمای خود میرسید بعلاوه اینکه برف و باران هم پیوسته میبارید. به همین دلیل برای اقامه نماز چادری برپا شده بود. در ایران به پیشنهاد رحیمی فرمانده هوانیروز تصمیم به ترور امام گرفته بودند. این خبر بلافاصله به نوفل لوشاتو رسید. روز عجیبی بود بیشتر شبکههای خبری جهان در آنجا جمع شده بودند. نیروهای پلیس فرانسه نیز به خاطر حفظ پرستیژ سیاسی خود با تجمع در اقامتگاه میخواستند جلوی سوء قصد احتمالی را بگیرند، لذا برای امام پیغام فرستادند که امروز برای نماز جماعت و سخنرانی از خانه بیرون نیایند. اما امام اعلام کردند امروز با روزهای دیگر فرقی ندارد و من نماز را میان مردم به جماعت برگزار خواهم کرد.
ملاقاتکنندگان فاصله خانه تا مصلا را با دست به هم دادن راهرویی ساختند تا امکان سوء قصد به حداقل برسد. امام از خانه بیرون آمد به اتفاق حاج احمد آقا در کمال خونسردی فاصله را پیمودند تا به چادر نماز رسیدند، وقتی امام برای اقامه نماز برخاست، تعدادی از نیروهای پلیس با لباس شخصی که وارد چادر شدند - جالب است که در میان آنها یک پلیس زن وجود داشت که با روسری وارد اقامتگاه شده بود - امام به آنها اشاره کردند که از چادر بیرون بروند تا نماز اقامه شود. اصرار پلیسها برای ماندن و حفاظت از جان امام به جایی نرسید و آنها از چادر بیرون رفتند. خونسردی و مقاوم بودن امام حتی در برابر خطر سوء قصد که ناشی از اعتقادات و ایمان قوی او بود، امید پیروزی انقلاب را در دل همگان افزایش داد و نیز ایمان و اعتقادات مذهبی گروه زیادی را فزونی بخشید.
منبع: سایت جامع شهید آوینی
امام گفتند: این کارها را گروه گروه انجام دهید
جریان مبارزه و انجمنهای ایالتی و ولایتی که شروع شد، حضرت امام، آقای عسکراولادی و بعضی از برادرها را خواستند و در قم جمعشان کردند و به آنها فرمودند: «دیگر کار متفرقه فایده ندارد؛ صلاح نیست این کارها را گروه گروه انجام دهید.» تا پیش از آن عدهای در اصفهان بودند، عدهای در تهران، عدهای در قم و... فعالیت میکردند. حضرت امام، آن آقایان را به قم خواستند و گفتند بیایید با همدیگر ائتلاف کنید؛ با هم باشید و با هم کار کنید. هیئتهای مؤتلفه کار مبارزاتیشان از آنجا، شروع شد. آن وقت دیگر ارتباطمان با شهید مطهری و آقای خامنهای قوی شده بود. از آنها خط میگرفتیم و شروع میکردیم به کار... ما که جلسات تشکیلاتیمان را راه انداخته بودیم، مستقیماً وصل به هیئت انصار نبودیم. ولی هر وقت میخواستیم جمع شویم، مرکز فعالیتمان هیئت انصار بود.
راوی: خاطرات سید علیاصغر رخصفت
تغییر در روش تبلیغ
هیئت انصار، معمولاً در خیابان ایران، خیابان خراسان و خیابان 17شهریور برگزار میشد. مرکزش هم در خیابان ایران، چهار راه آبسردار، حسینیه احمدیه بود. ولی در واقع سیّار بود؛ همهجا برگزار میشد. آن زمان، منبریها خیلی معمولی صحبت میکردند؛ یک روایت میگفتند و روضه میخواندند میرفتند. ولی منبرهای آقای خامنهای، آقای هاشمی، آقای باهنر و شهید مطهری، فرق میکرد. آنها دنبال این بودند که آگاهی بدهند. اینجور نبود که مردم بیایند یک چایی بخورند، گعدهای بکنند و روضهای هم گوش دهند و بروند. البته در آن زمان، این مراسمها معمول بود اما این آقایان اصلاً آن روش را به هم زدند. میگفتند:«اینکه بنشینیم اینجا فقط صبحانه بدهیم، چایی بخوریم این که کار نشد. ما باید فرهنگ اسلامی را رشد و نشر بدهیم. باید مردم را تربیت کنیم. باید معلم تربیت کنیم تا بیایند در جامعه و کار کنند.» فکر آنها این بود.
راوی: خاطرات سید علیاصغر رخصفت
رژیم شاه و مهلت احضاریه
نامهای توسط ساواک به دفتر انرژی اتمی در ارلانگن آلمان وارد شده بود و از آنها خواسته بودند که پنج نفر از بورسیههایی که برنامههای تظاهرات و اعتصابها را ترتیب دادهاند ظرف مدت 15 روز به ایران برگردانده شوند. این اخطاریه را نزد امام بردیم. اتاق کوچکی تقریبا به مساحت 12 متر مربع با دو در روبروی هم با تشکچهای دستدوز در گوشه اتاق مقر امام بود. امام وارد شدند، سلام کردیم. به ما تعارف کردند که بنشینیم؛ بلافاصله نامه را تقدیم کردیم، ایشان در چند جمله کوتاه خیال ما را راحت کردند:
«این رژیم به اندازه سررسید مهلت این اخطاریه دوام نمیآورد که بخواهد شما را به ایران برگرداند.»
و واقعا چنین شد، رژیم شاه بعد از حدود 13 روز سقوط کرد.
منبع: تبیان
اهالى نوفل لوشاتو
مدت اقامت امام در نوفل لوشاتو مصادف بود با سالروز میلاد حضرت مسیح(ع) و عید كریسمس به همین دلیل امام هدایاى كوچكى را بستهبندى كرده و دستور دادند به در منازل اهالى نوفل لوشاتو ببرند. این عمل تاثیر بسیار عجیبى روى اهالى گذاشت، اولا دانستند كه اسلام براى ادیان الهى احترام قائل است و تبلیغات امپریالیزم بعد از انقلاب مبنى بر اینكه اقلیتهاى مذهبى در ایران مورد اذیت و آزار قرارمىگیرند، قبلا توسط امام خنثى شده بود.
ثانیا تاثیر عاطفى زیادى روى ساكنین نوفل لوشاتو گذاشت و باعثشد آنها براى ملاقاتكنندگان احترام خاصى قائل شوند و موقعى كه امام نوفللوشاتو را ترك كردند بیشتر اهالى ایشان را بدرقه كردند.
منبع: سایت جامع شهید آوینی