گفتاری در چرایی رواج شبهات انبوه در فضای مجازی
شبهات فلهای
احمد رضا دردشتی
در جهان کنونی، از یکسو، به سبب رشد حیرتانگیز فناوریهای رسانهای و اطلاعاتی، از قبیل ماهواره، اینترنت، موبایلهای هوشمند و غیره، و قرارگرفتن منابع گوناگون علمی، تاریخی، دینی، فلسفی، ... در دسترس عموم مردم، تحولات مثبت و منفی فراوانی در حوزة تفکر رخ داده است. اگر بپذیریم که همگانیشدن دانش و خروج آن از حریم خصوصی دانشمندان، موجب بالارفتن سطح اطلاعات عموم مردم شده است و این امر تا حدودی مبارک و ارزشمند است، اما متأسفانه آثار زیانباری هم برای علم و دانش به همراه داشته است. در گذشته کسانی به علم و دانش در هرزمینه، دسترسی داشتند که مراتب و مراحل علمی را به صورت روشمند و در نزد استادان و معلمان در هر مدرسه، به خوبی میآموختند و از حداقل صلاحیت برای مراجعه به منابع علمی و اظهارنظر در مسائل علوم برخوردار بودند. اما امروز، کسانی به منابع و مصادر علمی دسترسی دارند و به آن مراجعه میکنند و در مسائل مختلف به اظهارنظر میپردازند که احیاناً حداقل صلاحیت علمی و تعهد اخلاقی را هم دارا نیستند.
خطرات کوچه بازاری شدن علم
کوچه بازاری شدن علم و دانش، علاوه بر کاستن از حرمت و ارجمندی آن، موجب پدیدآمدن قشر وسیعی از عالمنماهای بیسواد شده است که با توهمی خطرناک و هولانگیز میپندارند عالم هستند و با جرأتمندی جاهلانه به اثبات یا ابطال نظریهها، قوانین، آموزهها و قوانین علمی و دینی میپردازند. این وضعیت در عرصه دینداری و ایمان دینی و اخلاق فردی واجتماعی هولناکتر و آسیبزاتر است. در گذشته هرکسی به خود این اجازه را نمیداد که بدون داشتن آگاهیها، اطلاعات فنی و علمی نظریهای را ابراز کند و یا در نظریههای رائج تردید افکند؛ وانگهی! کسانی هم که ناشیانه و از روی جهالت به اظهارنظرات بیمبنا و سست مبادرت میورزیدند، به سبب محدودیت امکانات، نسبت به نشر گسترده سخنان خود قادر نبودند. اما در شرایط کنونی افرادی با سوءاستفاده از فضای مجازی، که هویت واقعی افراد را پنهان میکند و به آنها شجاعتی توهمی برای ابراز نظر در مسائلی که صلاحیت علمی ورود در آن را ندارند میدهد، بیمحابا به طرح نظرات نسنجیده و ناپخته میپردازند، زیرا خود را از شناختهشدن و در معرض قضاوت علمی و اخلاقی قرارگرفتن در امان میبینند! (البته حساب گروهها و باندهایی که با برنامهها و اهداف مشخص و با نام مستعار اشخاص حقیقی فعالیت میکنند، جداست).
در این آشفته بازار پرغوغای عالمنماهای جاهلصفت، آنچه ارزان و آسان به تاراج میرود ایمان مستودع (ایمان عاریهای و مبتنی بر احساس و شناختهای سطحی) مؤمنان است. این سر و صداها آدمیان را به آسانی به کفر، الحاد و ضلالت میکشاند و بازار دینفروشی و تغییر عقیده را ارزانتر از گذشته میگستراند. در روایات دینی خوانده بودیم که در آخرالزمان محافظت از دین و ایمان کاری به غایت دشوار است؛ چونان که بخواهی قطعهای از آتش را بر کف دست از مشرق تا به مغرب با خود ببری؛ امروزه با ظهور شبکههای مجازی و آسیبهای جدی این فنآوریها، به خوبی میتوانیم عمق این روایات را فهم کنیم و مصادیق آن را بالعیان به نظاره بنشینیم.
ایجاد تردید توسط شبههافکنان
یک از شگردهای بسیار مؤثر و خطرناک شبههافکنان برای ایجاد تردید و دودلی در باورها و ارزشهای دینی و اخلاقی مخاطبان در فضاهای مجازی این است که مخاطب را به یکباره با انبوهی از پرسشها، ابهامها، گزارههای نادرست، تهمتها و دروغها روبهرو میسازند؛ بهگونهای که مخاطب ناگهان زیر پای خود را خالی میبیند و حتی توان اندکی هم برای توجیه آن شبههها یا ابطال مقاصد و نظرات نویسنده یا اثبات باورهای خود، احساس نمیکند. همه آنچه تحت عنوان نقطه ضعفهای باورها و احکام اسلامی، در حوزههای گوناگون، اعتقادی، تاریخی و غیره، یک جا بر مخاطب فرو میریزد و او را در بهتی آزاردهنده، منفعل و درمانده میکند و شبهات و پرسشهای ذهنآزار و ایمانشکنی که به پایههای اعتقادی او هجوم میبرند، در جای خود پاسخهایی متقن و محکم دارد؛ اما از آنجا که مخاطبان عام شبکههای مجازی اغلب به صورت استدلالی و فنی با چنین پاسخهایی آشنا نیستند، گمان میبرند که آنچه شبههافکنان میگویند و مینویسند درست است و هیچ پاسخ محکمی ندارد! از این رو دچار تزلزل و خودباختگی شده و ممکن است پایههای ایمانی آنها سست و ویران شود.
متأسفانه بسیاری از کاربران شبکههای مجازی در کشور ما، اعم از جوان و نوجوان، به صورت پیوسته و مؤثر اهل مطالعه، پرسوجو و ارتباط با عالمان و صاحبنظران دینی نیستند و ممکن است شبهات به سادگی در ذهن و دل آنها نفوذ کرده و چون موریانه آرام آرام پایههای ایمان آنان را بخورد و تباه کند.
بهترین راه برای محافظت از ایمان و تدین در این دوران پرغوغا، پرهیز از مواجهه غیرمنضبط، بدون آمادگی و غیرضرور با فضای مجازی است. جوانان و نوجوانان باید فرهنگ صحیح استفاده از وسائل ارتباطی مجازی از قبیل اینترنت، نرمافزارها، بازیهای کامپیوتری، موبایلهای هوشمند و شبکههای مجازی و غیره را آموزش ببینند و خود را موظف به رعایت قواعد و اصول صحیح استفاده از آن کنند. هرگونه پرسهزنی و حضور بدون هدف در این فضاها به آسیبهای گوناگون فکری، دینی، اخلاقی و روانشناختی منتهی خواهد شد.
مضاف بر این ضمن مطالعه، تحقیق و آموزش در حوزة باورهای دینی، خود را به این سبک رفتاری ارزشمند عادت دهند که اگر در هرجا، هرزمان و به هرصورت ابهامی، پرسشی، شبهه و تردیدی درباره باورها و ارزشهای دینی و غیردینی (مثلا شبهاتی که درباره شخصیتهای دینی و سیاسی پراکنده میشود) روی داد، سریعاً به عالمان و صاحبنظران دینی مراجعه کرده و آن را برطرف کنند. شبههها، پرسشها و ابهامهایی که درباره باورها و ارزشهای دینی پدید میآید مانند میکروبهای ضعیفی است که اگر در ابتدا با روشهای درستی درمان شوند نه تنها به بهبودی و سلامت بدن کمک میکند، بلکه بهداشت عمومی و سیستم ایمنی بدن را ارتقا میبخشند و اگر به حال خود رها شوند به عفونتها و بیماریهای سهمگین و کشنده تبدیل خواهند شد!
هدف از شبههپراکنی در فضای مجازی
این شبهه و شبهاتی از این دست که امروزه در فضای مجازی موبایلی به وفور توسط باندهای سازمانیافته یا افراد ناآگاه ساخته و پرداخته و پراکنده میشود، با هدف ایجاد تردید و دودلی در باورها و عواطف دینی مردم، خصوصاً جوانان و نوجوانان، صورت میگیرد. این شبهات اغلب، تکراری و قدیمی است؛ اما با صورت بندیها و ادبیات و شیوههای نوبهنو عرضه میشود. همه این شبهات در کتابها و مقالاتی که صاحبنظران اسلامی نگاشتهاند، پاسخهایی محکم و متین دارد. مسلما آوردن یکجای دهها شبهه، ظرفیت پاسخگویی مبسوط به آن را دچار چالش و تنگنا میکند. زیرا پاسخ به هرکدام از این شبهات، مقاله یا کتاب مستقلی را طلب میکند؛ هرچند در جای خود چنین مقالات و کتابهایی نوشته شده است.کمترین اثر این فروباریدن شبهات، (که شیوهای رایج در جنگ نرم به شمار میرود) ایجاد تزلزل و تردید احساسی در مخاطب و خالیکردن دل مؤمنان است؛ شیوهای که همواره منافقان در همه زمانها از آن سود جستهاند. این سبک از بیان و طرح شبهات، گونهای از شایعهپراکنی است و برای فروپاشی امنیت روانی جامعه ایمانی صورت میگیرد. از اینرو هوشیارنبودن به این شگردها و شیوهها، سبب افتادن در دامی است که فتنهانگیزان را به اهداف خود نزدیکتر میکند.