مستنداتی از سیر حوادث و اظهارات و اعترافات متهمان وقایع پس از انتخابات
سوءاستفاده از منابع دانشگاه آزاد برای التهابآفرینی با اخبار ساختگی(پاورقی)
متهم «م.ن»
قاضی صلواتی: متهم ردیف چهارم، آقای «م.ن» فرزند حسن در جایگاه قرار بگیرند! نماینده محترم دادستان، کیفرخواست انفرادی ایشان را قرائت کنند!
نماینده دادستان: هویت و اتهامات متهم «م.ن»، فرزند حسن 22 ساله روزنامهنگار اهل رشت ساکن تهران شیعه تبعه ایران متاهل فاقد سابقه کیفری بازداشت به لحاظ عجز از تودیع وثیقه متهم است به ۱- فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، 2- اجتماع و تبانی با هدف اقدام علیه امنیت کشور از طریق حضور در اغتشاشات مورخ 25 خرداد ماه سال 88، ۳- تشویش اذهان عمومی و توهین به مسئولان کشور.
دلایل و مستندات انتساب اتهام متهم: براساس تحقیقات و گزارشات انجام شده توسط وزارت اطلاعات و تحقیقات قضایی انجام شده متهم مذکور که در روزنامه فرهیختگان فعالیت داشته در راهاندازی سایت اینترنتی جمهوریت و چاپ و توزیع شبنامه موج نقش بسزایی در تشویش اذهان عمومی، توهین به مسئولان نظام و ایجاد آشوبهای خیابانی اخیر ایفا نموده است.
اهم اقرارهای متهم به شرح زیر است: 1- اقرار به حضور در اغتشاشات مورخ 25 خرداد 88، صفحه 7 و 45 پرونده 2- اقرار به مشارکت به چاپ نشریه موج که حاوی مطالب توهینآمیز علیه مسئولان و تخریب چهره آنان بوده است در همین ارتباط متهم اقرار میکند که چون این نشریه مجوز نداشته است به صورت شبنامه چاپ میشد. صفحه 33 پرونده.3- اقرار متهم به تشویش اذهان عمومی با چاپ و توزیع شبنامه موج که در تیراژ 200 هزار نسخه چاپ شده است. بنا به اعترافات متهم، متهم مشارالیه با مشارکت «ح.ک» و «م.م» با کمکهای فرزند یکی از مسئولان نظام و حمایت مالی یکی از موسسات آموزش عالی اقدام به چاپ این نشریه نموده است. آقای «ح.ک» یکی از متهمان همدست متهم در اظهارات خود پیرامون عملکرد متهم اعلام مینماید که متاسفانه آقای نوربخش دیدگاههای تندی داشت که یکی از دلایل تند شدن سایت جمهوریت وجود آقای «ن» بود. از نیروهای تند استفاده میکرد صفحه 17 پرونده. لذا با عنایت به تحقیقات انجام شده و اقرارهای صریح متهم که تحقیقات قضایی به لحاظ سایر اقرارهای موجود مجرمیت متهم محرز و انتساب اتهامات به وی مسلم است.
دلایل قانونی درخواست مجازات، با توجه به جمیع جهات اشاره شده و دلایل و مستندات ابرازی تقاضا میشود با لحاظ مواد 46، 42 و 47 قانون مجازات اسلامی و همچنین استناد به مواد 610، 609، 500 و 698 قانون مجازات اسلامی محاکمه و مجازات گردد. محل ارتکاب جرائم حوزه قضایی تهران تاریخ سال 1388 شمسی است.
قاضی صلواتی: آقای «م.ن»، شما ابتدا خودتان را معرفی کنید!
دفاعیات متهم
سلام عرض میکنم خدمت ریاست محترم دادگاه و حضار محترم. من «م.ن» هستم، فرزند حسن، عضو شورای سردبیری سایت جمهوریت.
قاضی صلواتی: شما وکیل مدافع به دادگاه معرفی نکردید. خودتان دفاع میکنید؟
«م.ن»: بله، راسا دفاع میکنم. بسم الله الرحمن الرحیم
قاضی صلواتی: اجازه بدهید اول اتهامات شما را قرائت کنم. اتهامات قرائت شده در کیفرخواست عبارت است از فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، اجتماع و تبانی با هدف اقدام علیه امنیت کشور از طریق حضور در اغتشاشات بهويژه در مورخ 88/3/25، تشویش اذهان عمومی، نشر اکاذیب و توهین به مسئولین کشور، دفاعیات خودتان را بیان کنید!
متهم: بسم الله الرحمن الرحیم همان طوری که عرض کردم بنده عضو شورای سردبیری سایت جمهوریت هستم. سایتی که متعلق به آقای «م.ه» بود و از حامیان آقای میرحسین موسوی در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در پی اغتشاشات بعد از انتخابات بازداشت شدم. از سال 1384 همکاریام را با دانشگاه آزاد اسلامی به صورت پیمانکاری در جهت تالیف و تدوین کتاب آغاز کردم. در سال 1387 توسط آقای «ح.ک» که دبیر ستاد ربع قرن دانشگاه آزاد بودند، به عنوان مسئول بخش اطلاعرسانی این ستاد منصوب شدم و کارم را با ایشان شروع کردم.
طی صحبتی که با هم داشتیم عنوان کردند که در پی جلساتی که با آقای «م.ه» و آقای «ج» داشتند آنها اعلام کردند که با توجه به چالشهایی که با دولت آقای احمدینژاد داشتند نمیخواهند در دوره دوم، ایشان ریاست جمهوری را به عهده داشته باشند و در این راستا میخواهند فعالیتهای انتخاباتی بکنند و بخشی از این فعالیتها را به ایشان واگذار کردند که بخش رسانهای بود.
با توجه به تجربهای که آقای «ح.ک» در ستاد انتخاباتی آقای «ه»در سال 1384 داشتند در باب تشکیل اتاق فکری از اصحاب رسانه، قرار بر این شد که این تجربه تکرار بشود.
با توجه به مخدوش بودن فضا و مشخص نبودن کاندیدای اصلاحطلبان در این انتخابات در آن دوره، قرار بر این شد که سایتی راهاندازی بشود به نام سایت جمهوریت. از همان آغاز کار ما طرف بودیم با آقای «م.ه» که از اسم سایت تا استراتژیهای کلی ایشان در مجموعه ذیمدخل بودند. ساختار سایت را اگر بخواهیم تبیین و تعریف بکنیم براساس عرف مطبوعات، با اندکی تساهل و تسامح میشود عنوان کرد که آقای «م.ه» صاحب امتیاز سایت بودند و آقای «ح.ک» مدیر مسئول، به این معنا که آقای «ح.ک» اجراکننده استراتژیهای کلی بودند، ناظر بر فعالیت کل سایت بودند، از حک و اصلاح اخبار تا حذف اخبار ایشان بودند که اعمال نظر میکردند و در این اواخر حتی مستقیما با اپراتور سایت تماس برقرار میکردند و خبر به آنها دادند و کار میشد و حتی سوژهها را به خبرنگارها.
جهت تامین هزینههای سایت، آقای «ح.ک» مجوز عقد قراردادهای پیمانکاری را با 12 نفر که من یکی از آن 12 نفر بودم اخذ کردند. این قراردادها صوری بود به این معنا که برخلاف وظایف وجودی دانشگاه آزاد که مسائل پژوهشی و آموزشی بود و ستاد ربع قرن که ایشان دبیرش بود که مسئول تبیین خدمات دانشگاه آزاد بود این قراردادها منعقد شده بود. ما کار سیاسی و انتخاباتی میکردیم در قالب سایت جمهوریت. این قراردادها به طرفیت آقای «ح.ک» به نمایندگی از دانشگاه آزاد با ما منعقد شده و در انتهای هر ماه آقای «ح.ک» نامه ایفای تعهد پیمانکار را به سازمان مرکزی ارسال میکردند و آنها چک را در وجه ما میکشیدند. به این معنا چون بنده پرسنل دانشگاه آزاد نبوده و نیستم و سمتی ندارم صرفا از این فرآیند مطلع بودم مثل سایرین. یک ۱۰-۱۵ روزی از فعالیت سایت گذشته بود که آقای «ح.ک» اعلام کردند که ذیل اختلاف نظری که در باب کارکرد سایت وجود دارد هزینه حقالتحریر جنبههای تولیدی سایت را آقای «م.ه» پرداخت خواهند کرد و همچنان در کنار این مسئله قراردادهایی که با افراد ثابت بسته شده که اعضای شورای سردبیری، بخش فنی، اپراتوری و فیشبرداری و ویراستاری سایت بودند همچنان پابرجاست.
اگر سیاستهای سایت را در 2 بخش سلبی و ایجابی بخواهیم تبیین بکنیم از ابتدا در بخش سلبی، تخریب دولت آقای احمدینژاد مدنظر بود. در بخش ایجابی هم ابتدا حمایت از آقای سیدمحمد خاتمی، بعد تئوری رفت به سمت یا خاتمی یا میرحسین و پس از انصراف آقای خاتمی از انتخابات، از انتهای اسفند تا به خرداد ماه سال 88 ما از سایتهای حامی آقای میرحسین موسوی محسوب میشدیم.
در راستای فعالیتهای سایت، یکی از حوزههایی که به شدت آقای «م.ه» روی آن تاکید داشتند زدن خبرهای تند و تیترهای جنجالی بود. ایشان معتقد بودند که با این کار سایت سریعتر میتواند در فضای سایبر خودش را جا بیندازد و تاثیرگذار باشد. ایشان معتقد بودند که مهم نیست منابع خبر و مستند بودنش، به این دلیل که فضا ملتهب است و نزدیک انتخابات سایت فیلتر نخواهد شد.
یکی از حوزههایی که عملا در سایت اتفاق میافتاد خبرسازی بود ذیل همین دستور. به این معنا که ما مبتنی بر شنیدهها و خبرهای غیرمستند خبرهایی را بر روی سایت میگذاشتیم و عملا به شایعاتی که در فضای سیاسی وجود داشت دامن میزدیم. بخشی از این خبرهای غیرمستند را آقای «ح.ک» به ما منتقل میکردند. بخش قابل توجهی از آن را آقای «ح.ک» میگفتند که بعضی از این خبرها را از دوستانشان که در نهادهای حکومتی هستند میگیرند و بخشی را از آقای «م.ه».
این یکی از سرفصلهای دیگری که ما در سایت روی آن کار میکردیم و آقای «م.ه» روی آن تاکید داشتند بحث القای ناکارآمدی دولت بود. در این راستا مصاحبههای جهتداری با وزرا، کارشناسان و افراد فعال در دولتهای قبلی، دولت آقای خاتمی و آقای هاشمی که قاعدتا مسئله داشتند با دولت نهم انجام میشد و آنها عنوان میکردند که آمارهای دولت آقای احمدینژاد در باب عملکردش و دستاوردهایش دروغ است و اینها آمارسازی دارد و ربایش صورت میگیرد. به این تعبیر وارونه جلوه میدادند عملکرد دولت با یک سیاهنمایی در سایت اتفاق میافتاد. این مصاحبه و یا برخی از یادداشتهایی که در این زمینه بود خبرنگاران هر حوزه تهیه میکردند، بعضی از آنها را آقای «ح.ک» هماهنگیاش را انجام میداد. در ماه پایانی منتج به انتخابات آقای «م.ه» در کمیته صیانت از آرا، فعال بودند و بیشتر عملا از طریق آقای «ح.ک» نظراتشان را به ما منتقل میکردند عملا در کل این چهار ماه و اندی فعالیت سایت هم اینگونه بود یعنی ما تعداد دیدارهایی که با خود ایشان داشتیم بسیار کم بود و عملا آقای «ح.ک» بودند که منتقل کننده این مباحث بودند.
ایشان این بحثها را مطرح کردند که در سایت کار بشود که تحت هر شرایطی آقای میرحسین موسوی برنده انتخابات خواهند بود. در این راستا نظرسنجیهای غیرمستندی در قالب جداول، نمودار و نقشههای مختلف برای ما ارسال میکردند و میخواستند که این در سایت کار بشود. عملا القای تقلب در سایت از این طریق صورت میگرفت که اینگونه عنوان میشد که یا آقای میرحسین موسوی برنده انتخابات خواهد بود یا تقلب صورت گرفته.
مصاحبههای مختلفی با فعالین سیاسی انجام میشد و آنها عنوان میکردند که در صورت سلامت انتخابات، اصلاحطلبان پیروز این انتخابات خواهند بود و مشخصا آقای میرحسین موسوی، حتی آقای «ح.ک» از کار کردن یکی دو تا از مصاحبههایی که ما با حامیان دولت نهم انجام داده بودیم آنها عنوان میکردند که آقای احمدینژاد پیروز انتخابات است جلوگیری کردند و میگفتند که این مصاحبه کار نشود به این دلیل که آنها دارند زمینهسازی تقلب را انجام میدهند.
به واقع زمانی که ما فعالیتمان را به عنوان شورای سردبیری سایت میخواستیم آغاز کنیم ذهنیتمان فعالیت در یک سایت انتخاباتی بود. اما ذیل سوژهها، دستورها و تغییراتی که به آرامی در استراتژیای که توسط آقای «م.ه» تبیین و از طریق آقای «ح.ک» به ما منتقل میشد این خط تخریبی سایت موسعتر شد و به سایر ارکان نظام سیاسی از شورای نگهبان گرفته تا صدا و سیما پرداخته شد و به این تعبیر سیبل از دولت به نظام تبدیل شد و اگر بخواهیم یک تبیین دقیقی از روح کلی محتوای سایت داشته باشیم یک همسویی بین سایت جمهوریت و سایتهای ضدانقلاب ایجاد شد.
یکی از بحثهایی که من در کیفرخواست شنیدم که مطرح شد از طریق آقای «ح.ک» این بود که افرادی که در سایت به عنوان شورای سردبیری بودند مایل بودند که خبرهای تند کار بکنند. به وضوح و به شهادت تمام افرادی که در آن سایت کار میکردند از اپراتورها تا اعضای شورای سردبیری، کاملا موارد متعددی وجود دارد که ما به هیچ عنوان نمیخواستیم این کار را انجام بدهیم چون منافع ما و مصالح ما و منطق برای این کار اینگونه نبود اما ایشان و آقای «م.ه» به دلایل شخصی که خودشان داشتند و در انتهای عرایضم عرض خواهم کرد به دنبال این بودند که این اتفاق بیفتد.
نمونه بسیار بارز آن نامه طبقهبندی شده وزارت اطلاعات بود در مورد پرونده استات اویل که اساسا خود آقای «ح.ک» با اصرار بسیار این را در سایت کار کردند و عنوان میکردند که آقای «م.ه» نامه را به او داده که در سایت کار بشود. با اینکه ما اعلام میکردیم که این کار خلاف است و تبعات حقوقی خاص خودش را دارد ایشان عنوان میکردند که این سایت، سایت آقای «م.ه» است و دارد هزینه مادی و معنویاش را میدهد و حق دارد که در زمانی که لازم باشد از آن استفاده بکند و قاعدتا خودش پاسخگو خواهد بود.
در یکی دو هفته پایانی نزدیک به انتخابات ما جلساتی را با دوستان مطبوعاتی مختلف برگزار میکردیم. در باب انتخابات صحبت میشد. در یکی از این جلسات با توجه به اینکه شبهای پیش از انتخابات جمعیت زیادی در خیابانها بودند یکی از دوستان مطرح کرد که شبنامههای متعددی توزیع شده و با توجه به اینکه همه مردم دسترسی به فضای سایبر و رسانههای مجازی ندارند بهتر است که یک همچنین شبنامهای تهیه بشود. اسم شبنامه شد «موج» و مطالبش را آقای «م.ب» جمعآوری کردند. حتی یکی از این مطالب را آقای «ح.ک» به ایشان دادند. در پی صحبتی که آقای «ح.ک» با آقای «م» از اعضای ستاد انتخاباتی آقای میرحسین موسوی انجام دادند هماهنگی صورت گرفت برای چاپخانهای که این را چاپ بکند. آقای «ح.ک» در آن جلسه پیشنهاد دادند که اگر یک میلیون نسخه از این چاپ بشود و به شهرستان ارسال بشود که قاعدتا هزینههای ارسال و جانبی خواهد داشت ایشان هزینه چاپش را تامین خواهند کرد. اما در نهایت دویست هزار نسخه از این چاپ شد و طی هماهنگیای که آقای «ح.ک» با آقای «م» کرده بودند و هزینهاش که حدودا سه و نیم میلیون تومان بود توسط آقای «س» از مدیران دانشگاه آزاد پرداخت شد. این دویستهزار نسخه در شهر تهران توسط ستاد 88 از مجموعههایی که با ستاد آقای موسوی همکاری میکردند توزیع شد.
یک نکتهای که با توجه به اینکه خودم در فضای مجازی کار کردم فکر میکنم اشاره به آن مفید خواهد بود این است که در یک دهه اخیر که این فضا به شدت گسترش پیدا کرده در بین مردم و بیست و اندی میلیون نفر در ایران از آن استفاده میکنند، حداقل در فضای سایتهای سیاسی یک شرایط بسیار غبارآلودی وجود دارد. به این معنا که امکان تشخیص صدق و کذب اخبار برای کاربر معمولی وجود ندارد. ذیل یک شایعهای که وجود دارد، یک خبر ساخته میشود، این خبر ذیل واکنشها و مصاحبههایی که پیرامونش گرفته میشود پردازش میشود. سایتهای دیگر احساس میکنند که از این فضا عقب افتادند، آنها هم میآیند روی این خبر از زوایه دیگری میپردازند، برایش مستندات دیگری که مستندات غیرواقعی است اقامه میکنند. عملا این خبر توسط رسانههای دیداری و شنیداری خارج از کشور پردازش میشود و بعد از طریق SMS در مردم کوچه و بازار شما این خبر را با شاخ و برگهای بسیار مشاهده میکنید. اگر بروید به سایت گوگل، ۲-۳ روز بعد از اینکه اولین خبر ساخته و پرداخته شد و پردازش شد مراجعه کنید با صدها صفحه در وبلاگها و سایتهای مختلف مواجهید به مشابه یک گلوله برفی میماند که از قله به پایین میآید و آرام آرام تبدیل به بهمن میشود. چیزی که خیلی بسیار سخت است این تصحیح افکار عمومی در باب آن خبر هست که به شدت مشکل است این کار.
چیزی که برای من جالب بود، حداقل در دوره بازداشت و بازجوییهایی که انجام میشد، اشراف نهادهای اطلاعاتی امنیتی به فعالیت سایتهای مجازی و فضای سایبر بود. در مورد سایت خودمان هم حتی از IP پورتهایی که ما سایت را UP کرده بودیم اینها مطلع بودند و این اشراف فکر میکنم که حداقل باید آنهایی که دارند در این فضا کار میکنند اندکی به آن دقت کنند.
قاضی صلواتی: در اجرای بند 5 ماده 193 قانون آیین دادرسی کیفری، آخرین دفاعیات خودتان را بیان کنید!
«م.ن»: به عنوان آخرین دفاع، فکر میکنم که یکی اینکه افرادی که میآیند در این نوع دادگاه حضور پیدا میکنند مانند آقای «ح.ک» که در اظهاراتشان بنده را متهم کردند که باعث و بانی این بودم که سایت به سمت رادیکال شدن پیش برود فکر میکنم هر عقل سلیمی میداند که اینکه به یک ضربالمثل معروف اینکه آقای «م.ه»، آقای «ح.ک» یا دیگران یاری کردند تا بنده سایتداری کنم بیش از اینکه یک حرف مستند و دقیق باشد مضحک است به این دلیل که قاعدتا آنها بودند که راهبردهای سایت را مشخص میکردند. اما به عنوان نکته آخر، من فکر میکنم در انتخابات اخیر، خسارتهای سنگینی به نظام انقلابی که مردم برایش هزینههای بسیاری پرداخت کردند وارد شد و قاعدتا سران نظام سیاسی باید در این باب که در جریانات سیاسی که دخیل بودند جوابگو باشند. من به اندازه نقشم در سایت جمهوریت و اشتباهاتی که مرتکب شدم، اشتباهات خودم را میپذیرم، موارد اتهامی را میپذیرم و عذرخواهی میکنم. اما توجه دادگاه را به این نکته جلب میکنم که ما واقعا برای فعالیت در یک سایت اینترنتی و در یک سایتی که میخواهد برای انتخابات کار را انجام بدهد وارد این مجموعه شدیم. حقالزحمه و دستمزد ما حتی پایینتر از [مبلغی] است که برای این کار به عنوان اعضای شورای سردبیری پرداخت میشده، مستنداتش وجود دارد و ما عملا به دنبال اینکه در مقابل نظام بایستیم و تقابل داشته باشیم با نظام، نبودیم. ما میخواستیم یک کار حرفهای در قالب یک سایت انجام بدهیم. اما آقای «م.ه» و آقای «ح.ک» بودند که آرام آرام با انحرافاتی که ایجاد کردند، با تغییراتی که در استراتژی سایت دادند آرام آرام همه ما را به آنجایی رساندند که الان در این دادگاه پاسخگوی اشتباهاتمان هستیم. عرض کردم جز دستمزدی که حقالزحمه ما بود چیزی دریافت نمیکردیم. این آقایان هستند که باید جوابگو باشند که چرا از منابعی که حق برداشت و صرف آن را در راستای فعالیتهای سیاسی نداشتند استفاده کردند. آقای «ح.ک» و آقای «م.ه» هستند که باید پاسخ بدهند چرا ذیل توجهشان به منابع شخصی و جناحی، مصالح و منافع ملی را به خطر انداختند. در پایان عرایضم از محضر دادگاه طلب عفو و بخشش دارم.