نقش مدیریت ورزشی و رسانهای چیست؟!(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
در خبرها داشتیم که به دنبال شکایت یکی از مربیان فوتبال، از سوی مراجع قضایی برای یکی از روزنامههای ورزشی حکم توقیف6 ماهه صادر شده است. دست برقضا این روزنامه ظاهرا یکی از نشریاتی است که مورد توجه کارگزاران مطبوعاتی و یکی از تشکیلات فرهنگی کشور، یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم هست و یارانه قابل توجهی دریافت میکند! این که سرنوشت این روزنامه و شکایت و حکم دادگاه به کجا میانجامد و آیا مربی اشاره شده که از مربیان موفق فوتبال ماست و حتی دورهای هم سرمربی تیم ملی بوده است، شکایت خود را پس میگیرد یا اینکه بر اجرای حکم پافشاری خواهد کرد، موضوعی است که ما در این مقال قصد پرداختن به آن را نداریم، ما میخواهیم بگوییم، نقش دستگاه مجوزدهنده، ادارهکننده و ناظر بر حداقل بخشی از رسانهها (مکتوب) چیست؟ آیا آنها خود را به خواب غفلت زده، اوضاع را زیر نظر ندارند، عملکردها را کنترل نمیکنند و... بلکه فقط مجوز صادر میکنند و به بعضی از نشریات بر اساس سیاستهای خطی و دلبخواهی یا توصیههای این و آن و یا وجود عناصری از آنها در داخل تشکیلات ارشاد که بعضا هم روزگاری ادعای «ولوی»! بودن داشتند، یارانه کلان تخصیص میدهند و آنها را به اشکال مختلف مورد حمایت قرار میدهند و...
اینقدر درباره عملکرد این عزیز دردانههای مخرب و مهاجم به آبرو و شخصیت و سابقه و کارنامه و... افراد دست روی دست میگذارند و منفعل عمل میکنند، تا یکی مثل مربی ذکر شده از دست هجمههای باجخواهانه و تخریبگرانه بیامان آنها، بالاخره به تنگ بیاید و به خود جرات داده و شکایت به دادگاه ببرد و... دادگاه هم حکم به توقیف و تعطیلی موقت و طولانی مدت آن نشریه بدهد...؟!
آیا باید کار حتما به اینجا بکشد؟ آیا آقایان ناظر و شاغل در امور حساس فرهنگی و رسانهای از حوزه تحت نظر خود و اتفاقاتی که دارد در آن میافتد و هر روز و هر روز هم تکرار میشود، بیاطلاع هستند تا آخر کار به شکایت و دادگاه و توقیف و تعطیلی و... بینجامد؟ پس این آقایان در آن دستگاههای عریض و طویل چکارهاند و به چه کاری سرشان گرم است؟!
داستان رسانههای تصویری ما حداقل در حوزه ورزش هم در اغلب موارد غیر از این نیست... بر خواننده آگاه و پیگیر این روزنامه و این مطالب کاملا روشن است که منظور اصلی ما از طرح این مسائل، به رخ کشیدن ضعف و کاستی عملکرد دیگران و به نوعی، تلویحا تبرئه کردن و قهرمان جلوه دادن خود، نیست، بلکه هدف این است که ما نیز به سهم خود مسائل و مشکلات ورزش را به موانعی که بر سر راه رشتههای مستعد و پرطرفداری چون فوتبال وجود دارد، مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. از سر وظیفه برای کمک به مسئولان و کسانی که به نوعی سکاندار ورزش در این دریای پرتلاطم هستند آنچه را میدانیم و میفهمیم و فکر میکنیم به صلاح ورزش است و میتواند در صورت بهکار بستن در مسیر اصلاح به کار آید، بیملاحظه و بدون مصلحتاندیشی شخصی میگوییم و مینویسیم.
خلاصه حرف و لب کلام ما این است که برای ورزش باید کاری کرد در ورزش باید اقدامات اساسی و اصلاحی به ویژه از لحاظ فکری، فرهنگی و برنامهریزی صورت بگیرد، که این روزمرگی و کمتحرکی و... دارد بدجوری به کاروبار ورزش ضربه میزند و مانع حرکت رو به جلوی آن میشود. برای این که ورزش و کاروبار رشتهای پرطرفدار، تاثیرگذار چون فوتبال، روبهراه شود و سروسامان بیشتری پیدا کند، بیش از همه عامل «مدیریت» است که میتواند نقشآفرینی کند و مدیران باید مسئولیت خود را جدیتر بگیرند و قاطعانهتر، مسئولانهتر، جهادیتر و... در حوزه کاری خود ظاهر شوند و «نظارت و کنترل» را جانشین وادادگی و انفعال و... نمایند.