اخبار ویژه
آرزوی انتخاباتی روزنامه صهیونیستی برای تجدیدنظرطلبان
یک روزنامه صهیونیستی انتخابات مجلس و خبرگان را بسیار مهم ارزیابی کرد.
«اسرائیل نشنال نیوز» در گزارشی نوشت: آنچه این روزها در ایران بسیار مهم و حائز اهمیت است، برگزاری انتخابات آتی پارلمانی و خبرگان در این کشور میباشد که قرار است در ماه فوریه 2016 برگزار شود. سؤالی که مطرح میشود این است که انتخابات مجلس خبرگان در شکلدهی به آینده ایران چه نقشی ایفا میکند؟ مجلس خبرگان وظیفه انتخاب جانشین رهبر ایران را برعهده دارد.
سیستم سیاسی ایران طوری طراحی شده است که رهبر نقش بسیار زیادی در تعیین سرنوشت کشور دارد. به همین دلیل است که انتخابات آینده خبرگان، احتمالا یکی از مهمترین و تاثیرگذاری در تاریخ جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت. ولی انتخابات پارلمانی نیز از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، چرا که پارلمان راه را برای انتخابات ریاستجمهوری سال 2017 ایران هموار خواهد کرد. روزنامه صهیونیستی در ادامه نوشت: واقعیت این است که اگر [...] و متحدانش دست بالا را در انتخابات پارلمانی داشته باشند آنها میتوانند موقعیت بهتری برای به چالش طلبیدن دیگر مراکز قدرت و پیشبرد دستور کار خود داشته باشند. ولی اگر خلاف این وضعیت اتفاق بیفتد، [...] پس از این در مقابل مخالفان در موضع ضعف قرار میگیرد.
با سکوت در مقابل دهنکجی اوباما میخواهید اعتبار ایرانی را حفظ کنید؟!
امضای اوباما پای مصوبه ضدایرانی کنگره درباره ویزا، دهنکجی و بیاحترامی گستاخانه به ایرانیان است.
داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاحطلب در یادداشتی با عنوان «برجام، در قامت قاقا لیلی» نوشت: مصوبه اخیر کنگره آمریکا دال بر محدودیت روادید برای ایرانیان و شهروندان کشورهای برخوردار از لغو روادید با آمریکا که در حال تردد به ایراناند، با توشیح اوباما مبدل به قانون رسمی ایالات متحده شد. قانونی که یک دهانکجی آشکار به برجام و از آن مهمتر یک بیاحترامی گستاخانه به ایرانیان است که به جای تروریستهای سلفی تحت حمایت ریاض، آنها (ایرانیان) هستند که ناجوانمردانه به خاطر اعمال انجام ندادهشان از جانب نمایندگان و دولتمردان آمریکا مستحق مجازات تشخیص داده شدهاند.
دولت روحانی و وزیر امور خارجه برخلاف انتظار و مطابق معمول با شلترین موضع و سادهاندیشی مهلک از کنار این «مصوبه ناسپاسانه» گذشتند و خود را به ندیدن زدند!
وی میافزاید: جناب آقای روحانی! شوخیتان گرفته!؟ جنابعالی همان کسی هستید که در اولین مصاحبه مطبوعاتی خود در کسوت رئیسجمهور خطاب به آمریکائیان فرمودید؛ «با ایرانیان نه با زبان تهدید بلکه با زبان تکریم سخن بگوئید» و در مراسم 16 آذر هفته گذشته نیز با شعف ابراز داشتید «بعضی فکر میکنند این دولت (تنها) دولت لبخند است» و نوید آن را دادید که دولت تدبیر و امید به موقع نیز بلد است از موضع قاطعیت و قدرت از منافع ملی ایران و ایرانیان در مقابل گستاخی و زیادهخواهی اجنبی سلحشوری کند و به نقل از وزیر خارجهتان خطاب به لنترانی غربیها آوردند «یک ایرانی را هرگز تهدید نکنید».
اکنون بفرمائید بعد از وعده بازگرداندن عزت و احترام برای ایرانیان و پاسپورت ایرانیان در جهان (!) و بعد از آن همه مذاکرات فشرده دو ساله و معرفی «برجام» از جانب شما تحت عنوان «عظیمترین پیروزی سیاسی ملت ایران» و به دنبال دادن آن همه امتیاز در حالی که مجددا آمریکائیان بیچشم و روئی کرده و ما ایرانیان را بلاگردان مشتی تروریست سلفی تحت امر ریاض، نقره داغ میکنند!؟ حال چه اتفاق دیگری باید بیفتد تا به تریج قبای دولت تدبیر و امید بر بخورد و از موضع عزت و حکمت و مصلحت پاسخ گستاخی آمریکائیان را بدهند!؟
حجم مصیبت آنجاست که برخلاف توقع آقای عراقچی نیز به جای آنکه مرهمی بر این زخم ناجوانمردانه بگذارند و در مقام وکیل مدافع ایرانیان باشند در سادهاندیشانهترین شکل ممکن نامه وزیر خارجه آمریکا به دکتر ظریف را در مقام حجت صداقت و تعهد قانونی و الزامآور آمریکائیان در انجام مسئولیتهای متقبله در برجام قرار میدهند.
سجادی خطاب به جریان سهلاندیش و خوشخیال خاطر نشان کرد: کاش تا آن اندازه بصیرت داشتید یا لااقل تا این اندازه سادهاندیش نبودید و از تجربه «عهدنامه الجزایر» که در رسمیترین شکل ممکن بین نمایندگان قانونی ایران و آمریکا در 1981 به امضا رسید عبرت میگرفتید که چگونه واشنگتن در بالاترین سطح در آن عهدنامه تعهد به عدم دخالت در امور داخلی و سیاسی و نظامی ایران داد و ضریب تقیدش به این تعهد تا 48 ساعت و تا فردای آزادی دیپلماتهایش از تهران بود و هیچکس هم نتوانست این گستاخی آشکار ایشان را شماتت کند!
وی ادامه میدهد: اساسا بیائید در خوشبینانهترین شکل ممکن فرمایشات آقای عراقچی را باور کنیم و بپذیریم دولت آمریکا عزمی جزم در عملیاتی کردن تعهدات متقبله در برجام دارد و زیر بار مصوبه کنگره هم نمیرود! اما متوجه هستید تمام سانتریفیوژهای ایران با تمام اورانیومهای غنی شده ایران و تمام تاسیسات نطنز و فردو و اراک بهانه و ابزاری برای صیانت از حرمت و شانیت و اعتبار و احترام تکتک شهروندان ایرانی است! آیا بیرون از محتوای برجام و با پذیرش این ادعا که «برجام در قامت عظیمترین پیروزی ایرانیان است» آیا آن پیروزی در مقابل اسائه ادب و توهین و تحقیر ایرانیان به صفت و کسوت «تروریست بودن» یک ارزن هم ارزش دارد!؟ اگر قرار است تحقق برجام به بهای بیوقعی به حرمت و شخصیت و اعتبار ایرانیانی عملیاتی شود که منتخبشان در 92 وعده اعاده احترامشان در «دنیا» را میداد، در آن صورت تصور نمیکنید نبود چنان برجامی بمراتب از بودنش جائزتر است!؟ آن هم در موقعیتی که آمریکائیان به کثرت نشان دادهاند نگاهشان به تعهدات بینالمللی چیزی در حد اهدای «قاقا لیلی» برای فریب و تحریص مخالفان سفیه فرض کردهشان است!
نگرانی گسترده افراطیون از ائتلاف فراگیر اصولگرایان
اعلام ائتلاف در جبهه بزرگ اصولگرایان، افراطیون مدعی اصلاحطلبی را آشفته و نگران کرده است.
نشانه این نگرانی آمیخته با خشم تیترها و تحلیلهای مشابه نشریات زنجیرهای است. روزنامه اجارهای بهار که قبل از این ولایت امیر مؤمنان(ع) را منکر شده تیتر اول خود را به این عبارت اختصاص داد «ائتلاف اصولگرایی به کام پایداری». و این در حالی است که ائتلاف اصولگرایان حاصل کنار آمدن همه طیفها شامل حزب مؤتلفه اسلامی، جمعیت رهپویان، جمعیت ایثارگران، جبهه پیروان خط امام و رهبری، جبهه پایداری، حامیان لاریجانی و حامیان قالیباف در کنار هماهنگی باجامعه مدرسین و جامعه روحانیت است.
روزنامه آرمان نیز تیتر اول خود رابه این عبارت سراسیمه و خلاف واقع اختصاص داد؛ «نه» لاریجانی به ائتلاف اصولگرایان- دود سفید از دودکش اصولگرایان بلند نشد. این در حالی است که لاریجانی ضمن اعلام همراهی با ائتلاف اصولگرایان، تشکیل حزب موسوم به رهروان ولایت را به تأخیر انداخته است. برخی اعضای رهروان نظیر جلالی، نعمتی و... دنبال راهاندازی حزب و مخالف همراهی لاریجانی با ائتلاف بزرگ اصولگرایان هستند.
روزنامه شرق نیز تیتر زد «پس از لاریجانی، قالیباف هم از ائتلاف اصولگرایان کناره گرفت». و آفتاب یزد در تیتر خود نوشت: «اصولگرایان در آمپاس».
روزنامه حامی دولت نگران شد /راه شیطنت آمریکا را ببندید
یک روزنامه حامی دولت خواستار بستن راه شیطنت آمریکا برای جلوگیری از ضررهای بیشتر در مسیر اجرای برجام شد.
روزنامه جمهوری اسلامی که از روزنامههای حامی دولت محسوب میشود در سرمقالهای با عنوان «راه را بر شیطنت آمریکا ببندید» نوشت: هر چند جان کری، طی یک مکاتبه رسمی در پاسخ به اعتراض دکتر ظریف ضمن تلاش برای کم اهمیت جلوه دادن موضوع خاطرنشان کرده که واشنگتن برای رفع تحریمها متعهد است و با استفاده از همه ابزارهای در اختیار خود اجازه نخواهد داد قانون جدید ویزا مانعی برای منافع اقتصادی ایران ایجاد کند، ولی مسئله حیاتی این است که حتی در این صورت همه ابزارها در اختیار آمریکا هستند و واشنگتن هر زمانی که بخواهد و به هر نحوی که مایل باشد از همین ابزارها برای تأثیرگذاری بر منافع اقتصادی ایران سوء استفاده خواهد کرد.
نباید تصور کنیم که حتی اظهارات و مکاتبه اخیر جانکری، میتواند ناقض مصوبات مجلس نمایندگان آمریکا باشد که اکنون با امضای اوباما رسماً به قانون لازمالاجرا تبدیل شده است. اگر اوباما و دستیارانش مخالفتی با این مصوبه داشتند، میتوانستند از طریق راهکارهای قانونی، با پرهیز از هرگونه اقدام عجولانه و سریع، واکنش مناسبی در این مقوله از خود نشان دهند. از سوی دیگر با مروری بر فهرست 38 کشور موضوع بحث در مصوبه کنگره، بهتر میتوان دریافت که اصلیترین شرکای اقتصادی- تجاری ایران در این فهرست قرار دارند. این، یک اقدام موذیانه است که واشنگتن برای «بازتعریف تحریمها در قالبی جدید» به آن متوسل شده و تلاش میکند یکبار دیگر تحریمهای مورد نظر خود را به صورتی ظاهراً متفاوت ولی با همان اهداف قبلی تحمیل نماید و سایر کشورها را نیز با خود همراه سازد.
شگرد جدید واشنگتن با این هدف طراحی شده که صرفنظر از تحریمهای آمریکا، آندسته از تحریمهائی را که توسط سایر کشورها رعایت و اجرا شده، مجدداً احیا کند و حتی ابعاد آنرا تقریباً بدون هیچگونه حد و مرزی تعمیم دهد و با تحمیل یک شرایط ویژه، اجرای آنرا تضمین کند. این یک اقدام آشکار در مسیر «نقض برجام» است که مطابق مفاد برجام و در چارچوب تعهدات 5+1 باید از انجام هرگونه اقدام و اتخاذ هر گونه تصمیمی که به منزله احیای شرایط گذشته باشد، اجتناب میشد. بدین ترتیب جمهوری اسلامی ایران حق دارد از تمامی امکانات و ظرفیتهای موجود برای جلوگیری از اجرائی شدن «نقض برجام» جلوگیری کند تا از تکرار موارد مشابه نیز اجتناب گردد. واشنگتن مایل است با این تصمیم و اقدام خود واکنش احتمالی ایران و سایر شرکای خود در مذاکرات 5+1 را ارزیابی کند. این بدان معنی است که هرگونه اهمال، سهلانگاری و تردید در مورد اصل موضوع و واکنش ایران و سایر کشورهای عضو 5+1، پیامدهای قطعاً ناگواری را به دنبال خواهد داشت. سکوت و بیتفاوتی در این مقوله به زیان کشور تمام خواهد شد.
این روزنامه خاطرنشان کرد: ممکن است این ذهنیت ایجاد شود که برای حفظ برجام، شاید تصمیمات تلافیجویانه و توقف اجرای برجام به مصلحت نباشد. اما دقیقاً برای حفظ برجام و دستاوردهای آن لازم است جدی بودن ایران به آمریکا گوشزد شود و مشخص گردد که تعهدات برجام یکطرفه نیست که الزاماتی را صرفاً برای طرف ایرانی فهرست کند ولی نخستین اقدامات سایر طرفها ملازم «نقض برجام» باشد.
تاجرنیا: روحانی محصول اصلاحطلبان است نه طرف ائتلاف آنها
عضو مرکزیت حزب منحله مشارکت گفت روحانی محصول جریان اصلاحطلبی است نه محصول ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالگرایان.
علی تاجرنیا در مصاحبه با روزنامه آرمان در پاسخ این سؤال که آقای روحانی نیز در شرایط غیرقابل پیشبینی در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد، آیا وی موفق شد مدیریت مناسبی در این زمینه داشته باشد؟ اظهار داشت: آقای روحانی این شرایط را مدیریت نکرده است. این جریانهای سیاسی حامی آقای روحانی بودند که نشان دادند به درجهای از رشد و بلوغ سیاسی رسیدهاند که بتوانند فضای سیاسی کشور را به صورت مثبت و مفید اداره کنند.
وی اضافه کرد: من اعتدال را یک جریان یا گفتمان سیاسی قلمداد نمیکنم و اعتقاد دارم اعتدال فاقد هارمونی و تأثیرگذاری یک گفتمان است. اعتدال یک مشی فکری و رفتاری است که با رفتار برخی از شخصیتهای اصولگرا و اصلاحطلب همخوانی دارد. آقای روحانی و نزدیکان ایشان دارای تشکیلات و حزب مشخصی نبوده و در شرایط کنونی نیز فاقد چنین مسئلهای هستند. آقای روحانی محصول جریان اصلاحطلبی است. ایشان محصول ائتلاف جریان اصلاحات و جریان اعتدالگرایی نیست. برخی از این مسئله برداشت اشتباهی دارند و گمان میکنند آقای روحانی محصول ائتلاف جریان اصلاحات و جریان اعتدالگرایی است. این در حالی است که اصلاً چنین ائتلافی شکل نگرفته و آقای روحانی محصول مستقیم جریان اصلاحطلبی است.
وی همچنین با انکار حزب اعتدال و توسعه گفت: شاید برخی گمان کنند حزب اعتدال و توسعه خاستگاه آقای روحانی بوده و ایشان با کمک این حزب به قدرت رسیدهاند. این در حالی است که حزب اعتدال و توسعه تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری عملاً تعطیل بود و پس از پیروزی آقای روحانی نیز موفق نشده از نظر گفتمانی و برنامهریزی به آقای روحانی کمک کند و همه حمایتها و برنامهریزیها توسط اصلاحطلبان به شکلهای مختلف انجام شده است.
تاجرنیا تصریح کرد: «بنده معتقدم حزب اعتدال و توسعه فاقد دو عنصراصلی حزبی است. نخست اینکه در شرایط کنونی اعتدال و توسعه فاقد تشکیلات سازمانیافته در استانهای کشور است. مسئله دیگر اینکه حزب اعتدال و توسعه فاقد گفتمان خاص و مشخص و تأثیرگذار است. این حزب فاقد برنامه جامع، مدون و کاربردی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. به همین دلیل هم من معتقدم باید مرزهای هویتی اصلاحطلبی و اعتدالگرایی مشخص شود. تداخل بین جریانهای سیاسی سبب بیاعتمادی مردم و افکار عمومی نسبت به جریانهای سیاسی خواهد شد. در چنین وضعیتی مردم احساس بلاتکلیفی میکنند و گمان میکنند عدهای برای رسیدن به قدرت و منفعت حاضر هستند از بسیاری از مرزبندیهای خود عدول کنند.»
وی در ادامه گفته است: آقای روحانی نقش یک فیزیوتراپیست را برای جریان اصلاحات بازی کرد. در شرایط کنونی آقای روحانی سبب فربه شدن جریان اصلاحطلبی شده است. این در حالی است که خود ایشان نیز دچار یک دگردیسی سیاسی شده و فارغ از خاستگاه اصولگرایی که داشتند در شرایط کنونی در گفتمان اصلاحات مستحیل شدهاند. مواضع آقای روحانی در شرایط کنونی با مواضع ایشان در چهار سال گذشته تفاوتهای زیادی پیدا کرده است. اغلب مواضع ایشان مواضع اصلاحطلبان است و نزدیکی ایشان به اصلاحطلبان بیش از گذشته مشهود و چشمگیر شده است.