کد خبر: ۶۲۳۳۲
تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱۳۹۴ - ۱۸:۱۲

عروسي در بهشت (یک شهید، یک خاطره)

 مریم عرفانیان
آستین‌هایش را بالا زد تا وضو بگیرد. گفتم:
- «پسردایی! حالا که نامزد کردیم، زمان مجلس عروسی رو هم معین کنید که کي و کجا مراسم را برگزار کنيم. آن وقت جبهه بروید.»
 علي‌اصغر، مشتی آب به صورتش زد و در همان حال جواب داد:
- «یک راز به تو می‌گویم دختر عمه؛ قول بده تا وقتي برنگشته‌ام به کسي نگویی.»
سری به تایید حرفش تکان دادم که دوباره گفت:
- «عروسي ما در بهشت برگزار مي‌شه. بعد از شهادتم گريه نکن و فقط دو رکعت نماز شکر بخوان.»
***
هرگاه نماز شکر می‌خوانم به یاد حرفش می‌افتم.

 خاطره‌ای از شهید علی‌اصغر پارسا
راوی: همسر شهید