kayhan.ir

کد خبر: ۶۱۸۱
تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۱:۱۳

به یاد بسیجی شهید «محسن اکرمی» چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزید (حدیث دشت عشق)

به یاد بسیجی شهید «محسن اکرمی» چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزید
تربیت مادری مؤمن و دیندار و رزق حلال پروردگار که از بازوان پدری زحمت‌کش و پر کار به بار آمد، محسن را در مسیر تقوا و پرهیزکاری قرار داد که فروغ تابناک علم و شهادت از وجودش ساطع گشت و در صف شاگردان مکتب امام صادق(ع) درآمد. علاوه بر آن، دروس کلاسیک را نیز ادامه داد تا اینکه فرمان هل من ناصر امام، او را به جبهه کشاند. سال 61 اولین اعزامش بود که همپای رزم‌آوران دیگر، خرمشهر را از چنگال کفتاران بعثی نجات بخشید. در عملیات بیت‌المقدس، رمضان و محرم نقش‌ها آفرید. در عملیات محرم از ناحیه پا مجروح گردید و در آخرین حضورش در عملیات ظفرمند والفجر هشت پیمانه محبت نوشید و عروج ملکوتی خویش را آغاز کرد.ساعاتی پیش از عملیات هر کس در خلوتی به عبادت مشغول بود. به سراغش رفتم حالتی عادی نداشت و بر خود می‌لرزید. به دلداریش گفتم: بارها به جبهه آمدید چرا می‌لرزید؟ نگاه معناداری کرد و گفت: می‌ترسم خداوند گناهان مرا... در جواب گفتم: برادر! اولین قطره خون شهید که بر زمین می‌ریزد تمام گناهانش بخشیده می‌شود. او گفت: می‌دانم ولی گناه مانند جوهر است که روی لباس بریزد. حتی پس از شسته شدن اثر آن می‌ماند. نمی‌خواهم در قیامت با این حالت نزد خداوند حاضر شوم و عرق سرد بر پیشانیش نشست...بسیجی شهید «محسن اکرمی»، سال 1345 در گلپایگان متولد شد و در 9/2/1365 در فاو به شهادت رسید.