چرایی تداوم اعتراضات علیه تبعیض نژادی
معماری نادرست جامعه آمریکا علت تیرهبختی سیاهان
بحران نژادپرستی در ایالات متحده پایانی ندارد و تحولات جاری و سالهای اخیر در این کشور گواهی میدهد که پدیده نژادپرستی مسئلهای نیست که در شکل رسوبات به جا مانده از دوران بردهداری خودنمایی میکند، بلکه یک مشکل «ساختاری» است که در درون نهادهای سیاسی و مدنی و همچنین در اذهان سفیدپوستان حاکم بر آمریکا نهادینه شده است.
سبحان محقق
در مطلب حاضر گوشههایی از ساختار تبعیضآمیز مورد توجه قرار میگیرد. سطح تحلیل ما در مورد نژادپرستی اگر مبتنی بر ساختارها باشد، بسیاری از سؤالات را که در ذهن مخاطبان اخبار روزانه درمورد جامعه آمریکا ایجاد میشود، پاسخ خواهد داد. درکشوری که رئیسجمهور آن یک سیاهپوست است، چطور امکان دارد که نسبت به این قشر از جامعه تبعیض روا داشته شود؟ چرا اعتراضات خیابانی سیاهان در شهرهای مختلف ایالات متحده تا این حد ادامهدار و مزمن است و این اعتراضات پایانی ندارد؟ این سؤالات و پرسشهای مشابه چند سالی است که ذهن هر مخاطب اخبار اعتراضات خیابانی آمریکا را به خود مشغول کرده است. براساس آخرین خبرهایی که از این کشور به جهان مخابره شده، اقدامات خشونتآمیز پلیس بار دیگر سیاهان را به خیابانها کشانده است و تظاهرات ضدتبعیض نژادی در «مینیاپولیس» پنج زخمی بر جای گذاشته است. در جنوب شرقی واشنگتن نیز دو معترض زخمی شدند که حال یکی از آنها وخیم است. این اعتراضات و زد و خوردهای میان پلیس و تظاهرکنندگان به پدیدهای کاملا عادی و روزمره تبدیل شده و اگر شرایط سیاسی و اجتماعی به همین صورت باقی بماند، اعتراضات نیز ادامه خواهد یافت.
در هر صورت، به نظر میرسد تنها راه رمزگشایی از شرایط دوگانه در آمریکا که رئیس جمهورش سیاهپوست است، اما سیاهپوستان از تبعیضنژادی مینالند، همین توجه به زیرساختها و به لایههای زیرین اجتماعی ایالات متحده است.
قبل از اینکه بحث خود را در این زمینه بسط و گسترش دهیم، ذکر این نکته را لازم میدانیم که اگر اعتراضات اجتماعی معمولا در شرایط بحرانی خودنمایی میکنند. اکنون ایالات متحده با پیامدهای لشکرکشی به خاورمیانه دست و پنجه نرم میکند و مردم این کشور، خصوصا اقشار متوسط و فقیر، در تنگناهای معیشتی به سر میبرند. کل بدهیهای دولت فدرال ایالات متحده در حال نزدیک شدن به رقم 20 تریلیون دلار است. در این شرایط متلاطم، دولت جانب سرمایه داران و بانکداران را گرفته است. هرچند جمعیت سرمایهداران بزرگ به یک درصد جمعیت 325 میلیون نفری هم نمیرسد، اما دولت جایگاه آنها را در اقتصاد ایالات متحده استراتژیک میداند.
این فشارهای اقتصادی و سیاستهای جانبدارانه واشنگتن نیز آتش غضب سیاهان و رنگینپوستان را شعلهورتر کرده است. به همین خاطر، سیاهان که جزو اقشار ضعیف آمریکا هستند، در شعارهای خود، علاوه بر تبعیضنژادی، بیعدالتی در جامعه را نیز محکوم میکنند.
تبعیض نژادی ساختاری
در اینجا تبعیضنژادی ساختاری در جامعه آمریکا را در دو بخش قضایی و زیرساختهای شهری مورد توجه قرار میدهیم. در بخش قضایی، علاوه بر نهاد قضایی، و رفتار پلیس، در خصوص شرایط زندانها و این مسئله که سیاهپوستان با توجه به جمعیت کم در جامعه، بیشترین زندانیان و محکومان قضایی را شامل میشوند هم توضیح داده میشود.
دستگاه قضایی، زندانها و رفتار پلیس
1- سیاهپوستان که 13 درصد از جمعیت ایالات متحده را تشکیل میدهند 14 درصد مواد مخدر در این کشور را مصرف میکنند. 37 درصد کسانی که در ارتباط با مواد دستگیر میشوند، سیاهپوست هستند.
2- تحقیقات نشان میدهد که نیروهای پلیس معمولا خودروهای سیاهان و یا لاتینیها را متوقف و تفتیش میکنند، نه سفیدپوستان را. در شهر نیویورک 80 درصد خودروهایی که متوقف میشوند، سیاهان و یا از مردم آمریکای لاتین هستند، و این افراد 85 درصد کسانی را تشکیل میدهند که بازرسی میشوند. اما، فقط هشت درصد خودروهای رانندگان سفیدپوست برای بازرسی متوقف میشوند.
3- پس از بازداشت احتمال محاکمه سیاهپوستان 33 برابر بیشتر از سفیدپوستان است.
4- کمیسیون صدور حکم در سال 2010 گزارش داد که سیاهپوستان در مقایسه با سفیدپوستان، 10 درصد بیشتر احتمال دارد که در صورت ارتکاب جرم مشابه، به حبسهای طولانی محکوم شوند.
5- پذیرش احکام سبک سیاهان 21 درصد بیشتر از سفیدپوستان است و سیاهان 20 درصد بیشتر از سفیدپوستان به خاطر مواد، به زندان محکوم میشوند.
6- 83 درصد کسانی که در نیویورک طی سال 2009 به حبس ابد محکوم شدهاند، سفیدپوست نبودند.
7- سیاهپوستان 57 درصد کسانی را که به خاطر مواد، در زندانهای ایالتی به سر می برند تشکیل میدهند.
8- براساس نتیجهگیری دفتر آمار دادگستری آمریکا، یک سیاهپوست مذکر متولد سال 2001، احتمال اینکه به زندان ابد محکوم شود، 32 درصد است. این رقم برای لاتینیهای مذکر 17 درصد و برای سفیدپوستان شش درصد است.
9- در سال 2012 براساس نظرسنجی، احساسات ضدسیاهان آمریکایی در میان جمعیت ایالات متحده، 51 درصد بود که در مقایسه با 2008، سه درصد رشد داشته است.
10- یک تحقیق در سال 2011 نشان داد که 52 درصد از سفیدپوستان علیه رنگینپوستان، رفتار نژادپرستانه از خود بروز دادهاند.
11- 95 درصد دادستانهای ایالات متحده سفید پوست هستند!
بسیاری از موارد ذکر شده در بالا، به ساختار ربط پیدا میکنند و بقیه موارد که در عالم واقع، رفتار محسوب میشوند، متأثر از ساختار نادرست و معیوب هستند. ساختاری که جنبههای ناعادلانه در بخش قضایی، رفتار پلیس و زندانها به شکل فوق خودنمایی میکند و جنبههای مهم دیگر آن در ساخت و ساز شهری، تفکیک مدارس، سطوح اشتغال و محلههای شهری ایالات متحده قابل مشاهده است.
زیرساختها و نهادهای شهری
تقریبا همه ساکنان بخشهای فقیرنشین شهر نیویورک سیاهپوست هستند. مناطق فقیر و بسیار فقیر دیگر شهرهای بزرگ آمریکا نیز کم و بیش مشابه نیویورک مملو از سیاهپوستان و یا رنگینپوستان هستند. علیرغم لغو قانونی بردهداری، بسیاری از مدارس در «بوفالو» و دیگر شهرها حالت تفکیک شده دارند.
در ایالات متحده همهچیز علیه کسانی است که سیاه و قهوهای متولد شدهاند و هیچچیزی وجود ندارد که رنگ و بوی نژادی نداشته باشد؛ کلیساها بردگی و انقیاد گروههای اقلیت را تبلیغ میکنند. کلیسای «بابتیست» جنوب که طی سدههای گذشته در حمایت از بردگی و بردهداری فعالیت میکرد، بعدا حامی جداسازی نژادها شد و به این سیاست ادامه میدهد. تنها ۵ تا 7/5 درصد کلیساهای آمریکا میزبان نژادهای متفاوت و مختلط هستند و معمولا مقامات مذهبی کلیسا با ازدواج زوجهای نژادهای متفاوت مخالفت میکنند.ممکن است که برای مخاطبان خارجی و ایرانی شنیدن و اطلاعیافتن از چنین مناسبات ناعادلانه و غیرانسانی مستتر در ساختارهای اجتماعی آمریکا کمی عجیب به نظر برسد و آنها احتمالا از خود میپرسند که مگر میشود در جامعهای که از لحاظ قانونی تبعیض نژادی قدغن باشد، ولی چنین وضعیتهای تبعیضآمیز به حیات خود ادامه دهند؟
در پاسخ به این سؤال و پرسشهای مشابه آن باید گفت که در شهرهای بزرگ و کوچک آمریکا همهچیز در سیاستگذاریهای محلی و مدیریت شهری ریشه دارند؛ اعضای انجمنها و شوراهای شهر با رأی اکثریت مردم انتخاب میشوند. نامزدهای این شوراها معمولا برای اینکه آرا ء سفیدپوستان را به دست آورند، به این جمعیت غالب، وعدههای نژادی مثل تفکیک مدارس و جداسازی محلهها میدهند. این افراد پس از آنکه پست های حساس را اشغال میکنند، براساس سیاستهای اعلامی خود عمل میکنند، البته به گونهای که با چالشهای قانونی مواجه نشوند.
بسیاری از محققان و کارشناسان آمریکایی به نژادپرستی و حضور آن در ساختارهای اجتماعی این کشور اعتراف میکنند و خیلی از آنها نیز درصدد چارهجویی برآمدهاند. اما این تلاشها تاکنون جواب نداده است و با توجه به اینکه تبعیضنژادی با ساختارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاستهای رسانهای ایالات متحده گره خورده است، بعید به نظر میرسد که این کشور بتواند از عارضه نژادپرستی و تبعیض نژادی به راحتی خلاصی پیدا کند.سیاهان آمریکایی گرفتار چنین ساختار تبعیضآمیزی هستند و به همین خاطر، از اعتراضات دست نمیکشند.
ــــــــــــــــــ
منابع:
- dosometing.org
- The guardian