اعتراف دیرهنگام غرب
نیویورک تایمز: آل سعود همان داعش است که به حاکمیت رسیده
روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز نوشت: «داعش سیاه، داعش سفید» یکی گلو میشکافد، سلاخی میکند، دست و پا قطع میکند، میکشد، میراث مشترک بشریت را از بین میبرد و از بناهای باستانی، زنان و غیرمسلمانان بیزار است. دیگری ظاهر آراستهتری دارد، اما همان کارها را انجام میدهد، داعش و عربستان یکی هستند.
حادثه پاریس گویا در حال بیدار کردن رسانههای آمریکایی است. دوران خواب این رسانهها آنقدر طولانی بوده که شاید بیداری آنها را دیگر کسی باور نکند. عربستان برای دهههای متوالی به ظلم و نقض حقوق بشر علیه شهروندان خود ادامه داده است.
این کشور با نشر افکار وهابیت ، فضای منطقه را هم مسموم کرده و از دل این فضای مسموم تروریستهایی بیرون آمدهاند که امنیت را به «تنها آرزوی مردمان غرب آسیا» تبدیل کرده است. مقامات غربی به همراه رسانههای آنها اما، با حمایت و تایید اقدامات سعودیها، نقش اصلی را در جنایتهای این رژیم داشتهاند.
کشورهای غربی همواره در کنار سعودیها بودهاند، طوری که بعضا حتی سعودیها با دستور مستقیم آنها وارد عمل شدهاند، همین هفته گذشته بود که آمریکا با فروش سلاح به ارزش بیش از یک میلیارد دلار به عربستان موافقت کرد و این یعنی اوج حمایت. اما به هرحال اکنون چند رسانه آمریکایی، زبان به انتقاد از آل سعود گشودهاند و حملات بیسابقهای علیه عربستان انجام دادهاند، آن هم پس از حادثه پاریس و زخمی که تکفیریهای ساخته آل سعود، بر پیکر غرب گذاشته است!
به گزارش فارس، روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز روز جمعه در گزارشی عربستان را «پدر داعش» و همسان با این گروه تروریستی دانسته و در تشبیه این دو به هم نوشت: «عربستان همان داعشی است که خودش ساخته است.»
در ابتدای یادداشت آمده: «داعش سیاه، داعش سفید. اولی، گلو میبرد، میکشد، آثار مشترک بشری را تخریب میکند و آثار باستانی و زنان را تحقیر میکند.
دومی، لباسهای بهتری پوشیده و مرتبتر است، اما همین کارها را انجام میدهد.» رویکرد دوگانه غرب، در تقابل با این دو پدیده همزاد و همسان، نیز مورد توجه نیویورکتایمز قرار گرفته است: «غرب در نبرد با تروریسم علیه یکی جنگ به پا میکند، اما به سوی دیگر دست دوستی دراز میکند. این مکانیسم انکار است و انکار، بهای گزافی دارد.»
«وهابیت سعودی»، به توصیف نیویورکتایمز نوعی از «افراطگرایی» است که در قرن 18میلادی، در میان قتل عام و خونریزی شکل گرفت و با هر گونه هنر و آزادی مخالف است. این روزنامه آمریکایی در پایان با اشاره به ریشههای شکلگیری داعش مینویسد: «داعش، مادر دارد: حمله به عراق؛ اما پدر هم دارد: عربستان و مجموعه صنعتی - مذهبی آن.» این روزنامه در پایان نتیجه گرفت: «عربستان همان داعش است که موفق به تشکیل دولت شده است.»
نقش مستقیم عربستان
در حملات پاریس
البته این فقط نیویورکتایمز نبود که سعودیها را با انتقادات بیسابقهاش نواخت. نشریه آمریکایی «فارنپالیسی» نیز در گزارشی با اشاره به «نقش عربستان در تبلیغ وهابیت»، این کشور را در حملات تروریستی پاریس مقصر دانسته و از «سیاست اهمالکارانه واشنگتن» در قبال ریاض و تنشآفرینی با ایران انتقاد کرده است. بعد از حملات تروریستی پاریس، کشورهای غربی به نوشته فارنپالیسی، به بحث و تبادل نظر در اینباره پرداخته و خواستار محاکمه تروریستها در دادگاه شدهاند: «آنها میپرسند باید با پهپاد حمله کنیم یا حمله زمینی؟» با این حال، موضوع مهمتر، از نگاه این نشریه، «شناسایی ریشههای معضلاتی است که به جنگهای داخلی در غرب آسیا منجر شدهاند». «فارن پالیسی»، «وهابیت مورد تبلیغ عربستان» را ریشه اصلی این درگیریها دانسته و مینویسد: «از دهه 1970 دولت عربستان و سازمانهای مذهبی وابسته به آن نسخه افراطی ایدئولوژی خود را با پول نفت خود به سراسر دنیا صادر کردهاند.» این نشریه، در ادامه حتی عربستان را به دخالت مستقیم در حملات پاریس متهم کرده و مینویسد: «به نظر میرسد ارتباط بین سعودیها و بمبگذاریهای پاریس، بسیار مستقیمتر از نمونههای مشابه است.» فارن پالیسی در ادامه «قطع نفت ایران از بازارهای جهانی» را هم در این امر دخیل دانسته است: «پاسخ ساده در نفت است؛ ما ترجیح دادهایم از سعودیها نفت بخریم و منبع نفت ایران را قطع کنیم.» این گزارش تاکید میکند «خرید نفت به بهای سنگینتر و در مقابل، مهار پوچگرایی مورد تبلیغ عربستان، میتواند معاملهای ارزشمند باشد.» این نشریه آمریکایی، سیاست واشنگتن برای «دیوسازی از ایران» را نیز از جمله سیاستهای نادرست این کشور دانسته است: «ما خودمان را محصور یک نسل دیوسازی از ایران و منزوی کردن آن کرده و نیرویی برای موازنه متقابل در برابر ایدئولوژی سنی عربستان باقی نگذاشتهایم.»
این گزارش میافزاید: «ما به اشغال سفارت آمریکا در سال 1979 اشاره میکنیم اما فراموش میکنیم که احساسات ضد آمریکایی ایرانیها نتیجه قابل پیشبینی اقدام سازمان سیا در سرنگون کردن دولت قانونی مصدق در سال 1953 بود.» فارن پالیسی در پایان مینویسد: «ما در برابر سعودیها، اهرم فشار داریم، اگر بخواهیم از آن استفاده کنیم. باید فروش سلاح به این کشور را متوقف کنیم و اصرار کنیم که این کشور به حمایت مالی از بنیادگراها در افغانستان، پاکستان، سوریه و کشورهای بالکان پایان دهد. استفاده از راهحلهای تاکتیکی برای خاورمیانه، در حالی که عربستان آزاد است که روی آتشها نفت بریزد، معنایی ندارد.»
آل سعود ریشه
تمام گروههای تروریستی
روزنامه فایننشال تایمز نیز در مقالهای شرایط جدید در منطقه را «سرآغاز تغییر اوضاع در عربستان» دانسته است.
بنابر گزارش این روزنامه انگلیسی، با وجود همه تلاشهای عربستان برای دور ماندن از اقدامات جنایتکارانه تکفیریها در لندن، مادرید یا پاریس، بیتردید میتوان گفت که فرهنگ ترور و عدم تحمل مذهبی که آل سعود را به قدرت رساند، شباهتهایی با ارزشهای القاعده، داعش و گروههای وابسته به آنها دارد. اگر نگاهی به پیشینه داعش و القاعده بیندازیم میبینیم که اندیشه تروریستی آنها ریشه در عربستان دارد. حتی داعش پس از تصرف شهرهای عراق و سوریه، کتابهای مدارس عربستان را برای تدریس انتخاب کرد. فایننشال تایمز نتیجه میگیرد که «کثرتگرایی سیاسی که در عربستان ایجاد شده ممکن است این حکومت پادشاهی را به خطر بیندازد آن هم در زمانی که جنگهای فرقهای در سوریه و یمن در جریان است.»
اما سوالی که پیش میآید این است که چه عامل و محرکی باعث بیداری ناگهانی رسانههای آمریکایی شده است؟ پاسخ به این سوال در سرایت بحرانهای غرب آسیا به کشورهای غربی نهفته است. در واقع تا زمانی که تهدیدی از جانب تروریستها متوجه غربیها نبود آل سعود به عنوان منشأ و مادر تروریستها، کشور بسیار خوب و متحدی ارزشمند نزد غربیها بود. چنانچه اکنون نیز هست، اما به محض تهدید این کشورها از سوی تروریستها، ناگهان رسانههای غرب به یاد ریشه مشکلات و تروریستها افتادهاند و خواستار برخورد با عربستان شدهاند، کشوری که اساس شکلگیری آن برپایه حمایتهای غربیها بوده است. این را هم نباید فراموش کرد که وهابیت و آل سعود را همین غربیها ساخته و روی کار آوردند.