زهرا طباخی

العربیه از رکن‌آبادی به عنوان وزنه‌ای سیاسی در لبنان یاد می‌کند که در نزدیکی احزاب این کشور برای توافق بر سر دولت، نقشی اساسی داشته و از روابط محکمی با حزب‌الله برخوردار است.
رکن‌آبادی پیش از این در آبان 92 در جریان حمله گروه تروریستی «گردان عبدالله عزام» وابسته به استخبارات سعودی هدف قرار گرفته بود که در جریان آن فاجعه، دو ملت ایران و لبنان عزادار شهادت جمعی از شهروندان خود در لبنان شدند. از جمله رایزن فرهنگی ایران در لبنان، حجت‌الاسلام انصاری؛ در حالی که دو دقیقه قبل از وقوع حمله تروریستی، رکن‌آبادی از در سفارت خارج شده بود.
یک سهل‌انگاری دیپلماتیک دیگر
کمتر از یک ماه پس از این عملیات تروریستی، ماجد الماجد، فرمانده واحد لبنان و سوریه گردان عبدالله عزام به دام افتاد اما در کمتر از چند روز اعلام شد که به علت نارسایی کلیوی مرده است! درست در همان موقع عبدالباری عطوان، روزنامه‌نگار برجسته عرب و سردبیر روزنامه الرأی الیوم، در صفحه توییتر خود اعلام کرد که به‌باور وی، ماجد الماجد قربانی یک توطئه شده تا نتواند نسبت به جنایات و اسرار خود اعتراف کند.
دستگیری ماجد الماجد برای جمهوری اسلامی ایران یک اتفاق بسیار ارزشمندی بود. طی سالیان گذشته اسناد و اطلاعات قابل توجهی از دست داشتن سرویس اطلاعاتی سعودی در برخی ناامنی‌های شرق کشور به‌دست آمده بود. گنجینه اطلاعات عبدالمالک ریگی یکی از این منابع بود، اما افشای پشت پرده آنچه در بیروت و در مقابل سفارت ایران رخ داد؛ می‌توانست یک ضربه مهلک بر پیکر حکومت ‌سعودی باشد.
مشارکت ایران در روند بازجویی از ماجد الماجد می‌توانست اطلاعات بسیار گرانقدری را نصیب ایران کند. اطلاعاتی که طرح آن در دادگاه‌های بین‌المللی منجر به اثبات حمایت عملی حکومت عربستان از تروریسم در منطقه می‌شد. اثبات دست داشتن عربستان در انفجار یک سفارتخانه قاعدتا منجر به منزوی شدن این کشور در بعد دیپلماسی می‌شد. از سوی دیگر طرح دعوا علیه حکومت عربستان، می‌توانست تضمینی برای کاهش شیطنت‌های سعودی در شرق ایران باشد.
بازهم سعودی برنده شد؟!
«کیس ماجد» یک اولویت امنیتی - دیپلماتیک بود و بر همین اساس انتظار می‌رفت دستگاه دیپلماسی ایران گروهی را به ریاست شخص وزیر خارجه یا یکی از معاونان وی به بیروت اعزام کرده و تمهیدات لازم برای ممانعت از اجرایی شدن سناریوی مرگ جعبه سیاه اطلاعاتی عربستان را به کار ببندد. با این حال و به‌رغم اهمیت این موضوع، متاسفانه عربستان‌سعودی در رقابت با ایران بر سر مورد ماجد الماجد تحرکات وسیع‌تری را انجام داد و در نهایت نیز رازهای‌گنجینه اسرار و شاه ماهی بندر بن‌سلطان با مرگ مشكوكش آشکار نشد.
اکنون باز هم دست ایران به واسطه پرهیز دستگاه دیپلماسی کشورمان از بروز قاطعیت در پرونده مفقودان عالی‌رتبه ایرانی فاجعه منا، زیر ساطور سعودی‌های صهیونیست است.
رکن‌آبادی، گنجی از اطلاعات بین‌المللی، به خصوص به علت ارتباطش با حزب‌الله در زمان حضورش در لبنان محسوب می‌شود. آخرین تماس با سفیر سابق ایران در لبنان، در روز عرفه و به طور مشخص از عرفات انجام شده بود؛ به طوری که وی در برابر ده‌ها هزار ایرانی و میلیون‌ها بیننده‌ای که مراسم حج را از طریق تلویزیون مشاهده می‌کردند، بیانیه پایانی را در مراسم برائت از مشرکین قرائت کرد و فریاد «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» سر داد.
حسن قشقاوی، معاون وزیر خارجه اعلام کرده احتمال‌های زیادی درباره رکن‌آبادی مطرح است؛ از جمله ربوده شدن وی در عربستان و انتقالش به فلسطین اشغالی!
گمانه مشترک اروپایی‌ها و ایرانی‌ها
گزارش‌های سازمان اطلاعات یکی از کشورهای اروپایی نشان می‌دهد احتمالا سازمان جاسوسی خارجی رژیم صهیونیستی ( موساد ) شماری از فرماندهان سپاه پاسداران و دیپلمات ایرانی را در جریان فاجعه منا ربوده است.
برخی محافل دیپلمات اروپایی در بروکسل معتقدند آنچه در رمی‌جمرات در منا در مکه مکرمه و در نخستین ساعات روز عید قربان و هنگام ازدحام در رمی‌جمرات اتفاق افتاد، ناشی از یک «عملیات طراحی شده» و از پیش تدارک دیده توسط برخی سازمان‌های اطلاعاتی اسرائیلی و سعودی علیه شماری از مسئولان سپاه و برخی مسئولان دولت از جمله تعدادی از دیپلمات‌ها و تلاش برای ربودن آنها بوده است. با این وجود تحرک خاصی در وزارت خارجه برای پیگیری وضعیت رکن‌آبادی و چند فرمانده سپاه مفقود ایرانی مشاهده نمی‌شود.
علی اصغر فولادگر رئیس دفتر مطالعات راهبردی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز از دیگر شخصیت‌های مهمی است که کماکان جزو مفقودان است و دستگاه سیاست خارجی ما گویا در تمام این مدت به دنبال ایجاد روابط حسنه با سعودی‌ها
بوده است!