kayhan.ir

کد خبر: ۵۹۱۶۷
تاریخ انتشار : ۰۵ آبان ۱۳۹۴ - ۲۰:۱۸
نفوذ به روایت اسناد لانه جاسوسی (1)

استخدام نفوذی از لیست حقوق بگیران ساواک


 سید روح الله امین آبادی
10 سال بود که یونانی‌ها شهر تروی را بدون هیچ نتیجه‌ای محاصره کرده بودند. سرانجام آنها وانمود کردند که عقب نشینی می‌کنند و فقط یک اسب بزرگ چوبی از خود بجا گذاشتند که تعدادی از نیروها و رزمندگان آنها از جمله ادیسه در آن پنهان شده بودند. تروجنها اسب را به عنوان یک غنیمت جنگی به داخل شهر خود بردند و سرخوش از احساس پیروزی سرگرم جشن شدند. شب هنگام نیروهای یونانی از اسب خارج شدند و با غافلگیر کردن تروجنها، شهر تروی را تسخیر کردند.
داستان اسب تراوا قابلیت‌های کتمان ناپذیر نفوذ و پیروزی از این طریق بر قدرت‌های مقاوم را نشان می‌دهد این قابلیت در طول قرون و اعصار متمادی از سوی کشورها علیه هم دیگر استفاده شده است، جاسوسی یکی از مصادیق نفوذ می‌تواند محسوب شود، یک نفوذی شاید ابتدا در خدمت دشمن نباشد ولی با تداوم همکاری از سر غفلت به یک نیروی فعال دشمن تبدیل می‌شود.
مطالعه اسناد لانه جاسوسی بخصوص در برهه پس از انقلاب تا تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام سیر روشن تلاش آمریکا برای نفوذ در ارگان‌ها و نهادهای نظام تازه تاسیس اسلامی را به وضوح نشان می‌دهد.
در این سلسله گزارش‌ها تلاش خواهیم کرد تا نگاهی به اسناد لانه جاسوسی بیندازیم اسنادی که نشان می‌دهند آمریکا از مدت‌ها پیش از پیروزی انقلاب در نهادها و ارکان ایران نفوذ داشته و این نفوذ از صدر سیستم یعنی شاه تا بدنه یعنی هیئت دولت و وزیران و نیز نهادهای امنیتی و اطلاعاتی کشور یعنی ساواک و ...ساری و جاری بوده است با این تفاوت که اگر پیش از انقلاب نفوذ آمریکا در ایران یک قانون پذیرفته شده بود و به گفته مادر محمد رضا شاه در کتاب خاطراتش آمریکا بر گردن خاندان پهلوی حق داشته و این یک نمک نشناسی بوده که کارها و مطالبات خواسته شده آمریکایی‌ها بر زمین بماند (1) امروز آمریکا به دلیل چشمان بیدار و نافذ جمهوری اسلامی و به مدد وجود فقیهی فرزانه بر راس نظام نمی‌تواند اهداف خود را عملی سازد و از این روی به ده‌ها واسطه روی می‌آورد.
آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی با روشن شدن این واقعیت که دیگر جایی برای یکه‌تازی‌های این قدرت شیطانی در ایران اسلامی نیست و هر نیروی وابسته به واشنگتن نیز به زودی شناسایی و تصفیه می‌شود از شگردهای پیچیده اطلاعاتی بهره برد.
این شگردها در موارد متعددی که ذکر آنها خواهد رفت و به دلیل نوپا بودن جمهوری اسلامی و نبودن نهادهای نظارتی و اطلاعاتی، هزینه‌های هنگفتی را به ملت ایران تحمیل کرد. با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران، بخش عمده‌ای از ابعاد این نفوذ با اسناد به دست آمده آشکار شد. در این شماره به موضوع نفوذ در قضیه و غائله‌های تجزیه‌طلبی براساس این اسناد می‌پردازیم.
پیروزی انقلاب و دومینوی تجزیه‌طلبی
از روز نخست پیروزی انقلاب اسلامی و در حالی که نظام نوپا شکل نیافته بود و حتی پیش از برگزاری رفراندوم «جمهوری اسلامی » نداهای خائنانه برای تجزیه مناطقی از کشور از جمله کردستان بلند شد. آمریکا در صدد بود که در طرحی دومینووار، جمهوری اسلامی از کردستان فارغ نشده به آذربایجان بپردازد و موضوع آذربایجان حل و فصل نشده غائله‌ای در ترکمن صحرا خلق شود!
کردستان بخش عظیمی از اسناد لانه جاسوسی را به خود اختصاص داده است، این مجموعه از اسناد مشتمل بر دو کتاب است. کتاب اول حاوی یک جزوه پژوهشی از سازمان سیا تحت عنوان «نظری کلی بر مسئله کردها»  است. مابقی کتاب اول اسناد بخش سیاسی جاسوسخانه در رابطه با اوضاع کردستان می‌باشد و اسناد قبل و بعد از انقلاب را در بر می‌گیرد.
کتاب دوم تماماً اسناد عملیاتی سازمان سیا می‌باشد و قسمت اعظم آن از اسناد رشته رشته شده به دست آمده است. (2)
رجوع به اسناد لانه جاسوسی این واقعیت را به وضوح نشان می‌دهد که شخصیت‌های تاثیرگذار در این غائله با آمریکا در ارتباط بوده و این قدرت شیطانی در تلاش بوده است که از ارتباطات این شخصیت‌ها برای رسیدن به اهدافی که تجزیه کردستان محوری‌ترین آن اهداف بوده است بهره گیرد.
در ادامه تنها به چند مورد از اسناد لانه جاسوسی در این رابطه اشاره می‌کنیم.
در سندی به تاریخ 7 اوت 1979 [16 مرداد 1358] به قلم « ویکتو ال. تامست » خطاب به کاردار « ال. بی‌. لینگن » در رابطه با «احزاب سیاسی ایران » و ذیل عنوان احزاب نژادی آمده است « حزب دموکرات کرد... این حزب که توسط عبدالرحمن قاسملو رهبری می‌شود ظاهراً دارای تمایلات چپی عجیب است ولی در اصل دارای هویت نژادی است. در ابتدا این حزب با احزاب دیگر بر سر جلب حمایت ساکنین کردستان در مبارزه بود ولی اخیراً سخنان شیخ عزالدین حسینی ... بر حزب دمکرات کرد بیش از دیگر احزاب ارج نهاده است. از طرف آذربایجان غربی قاسملو برای مجلس خبرگان انتخاب گردید.»(3)
این سند نشان می‌دهد که آمریکا به دنبال شناسایی افراد تاثیرگذار در کردستان بوده است تا از طریق این افراد بتواند اهداف خود را در منطقه پیگیری کند. خط نفوذ با این شناسایی که البته از مدت‌ها قبل شروع شده بود آغاز می‌شود. حضور قاسملو در مجلس خبرگان قانون اساسی نیز این علاقه و شعف آمریکا برای نفوذ در این شخصیت‌ها که صد البته از پیش آغاز شده بود را شدت می‌بخشد.
تلاش آمریکا برای شناسایی این شخصیت‌ها تا بدان جا بوده است که ماموران سازمان سیا  خانواده آنان را هم تحت نظر گرفته و جزئی‌ترین خصوصیات آنها را هم مدنظر قرار می‌داده‌اند. جزئیاتی در حد رنگ مو!
ماموران اطلاعاتی آمریکا برای نفوذ در یک شخصیت با خانواده وی نیز ارتباط می‌گیرند و نفوذ از طریق خانواده در تاریخ یکی از مهم‌ترین شیوه‌ها بوده است. بسیاری از شخصیت‌هایی که عمری در راه اسلام و انقلاب تلاش و مجاهده کرده بودند از طریق خانواده و نفوذ بیگانگان در آنها خود به یک «عامل» تبدیل شدند و افرادی چون قاسملو و عزالدین حسینی که از ابتدا ارتباطات مشخصی با بیگانگان از جمله آمریکا داشته‌اند و نیز از آلودگی‌های اخلاقی و سیاسی فراوان دیگری نیز برخوردار بوده‌اند از این قاعده مستثنی نیستند.
از سوی دیگر اسناد لانه جاسوسی نشان می‌دهد که ماموران سیا برای ارتباط‌گیری با شخصیت‌ها به امور بسیار جزئی و ریز حتی در ظاهر اعضای خانواده این شخصیت‌ها نیز توجه می‌کرده‌اند. سند زیر این مسئله را به خوبی نشان می‌دهد.
در این سند به تاریخ 20 شهریور 1358 آمده است؛ « در ملاقات 17 شهریور اس.دی فیکل گفت که خانم عبدالرحمن قاسملو 44 تا 46 ساله به نظر می‌رسد، قد متوسط و موی قهوه‌ای روشن دارد که گاهی اوقات آن را رنگ می‌کند و او به طور متناسب و معتدل لباس می‌پوشد. دختر بزرگ‌تر حدود 20-21 و کوچک‌تر حدود 17-19 سال دارد. هر دو دختر کاملا بلندقدند.»(4)
یکی دیگر از اسناد نشان می‌دهد فردی به نام سنت مارتین که یک کانادایی و رئیس یک شرکت آمریکایی بوده از طریق یک واسطه به سیا اطلاع می‌دهد؛ « در خرداد 1358 او و همسرش برای چند هفته به کردستان سفر کردند و با چند رهبر مهم کرد،  منجمله رحیم سیف قاضی ملاقات کردند. سیف قاضی به همراه دیگر اعضای فامیل قاضی به سنت مارتین گفتند که خواستار کمک او هستند تا به قدرت‌های غربی پیام دهند که نهضتشان محتاج کمک غرب است و آنها در تلاش جهت تضمین آن کمک‌ها مایلند راهی برای ارتباط با غرب بازکنند».
به گفته سنت مارتین این گروه که شامل محمود و صدر قاضی هم می‌شد از عزالدین حسینی طرفداری می‌کردند.(5)
این سند به وضوح بیشتری از رایزنی جدایی‌طلبان برای کسب حمایت‌های آمریکا سخن می‌گوید.
حال که با توجه به این اسناد اهمیت افرادی نظیر عزالدین حسینی و قاسملو برای آمریکا را درک کردیم بهتر است به بخش دیگری از این ارتباط نیز اشارتی داشته باشیم و آن هم تلاش این دو نفر مرتبط با آمریکا و غرب برای نفوذ در بدنه جمهوری اسلامی و ارتباط‌گیری با سران نظام اسلامی تازه تاسیس است.
اردیبهشت سال 58 عبدالرحمان قاسملو (6) و عزالدین حسینی (7) با حضور در شهر مقدس قم با امام خمینی دیدار می‌کنند و قاسملو اذعان می‌کند که امام خمینی به مدت 50 دقیقه به وی اجازه داده‌اند که سخنان خود را بگوید. این دیدار به نتایج مطلوب این دو شخصیت منتهی نمی‌شود و آنان که از یک سو با امام دیدار و با ایشان صحبت می‌کردند از سوی دیگر نتیجه دیدار خود را به سفارت آمریکا گزارش می‌کنند!
در سندی سری به تاریخ اوت 1979 [مرداد 1358 ] آمده است « در اواسط می‌ 1979، حسینی و سایر روحانیون کرد با [امام] خمینی ملاقات کردند. حسینی او را [امام خمینی] نسبت به خودمختاری کردها بی‌علاقه توصیف کرد.»(8)
به دنبال عدم پذیرش سخنان این افراد از سوی حضرت روح‌الله و ناامیدی آنان از این ملاقات آنان با افرادی چون آیت‌الله شریعتمداری دیدار کردند.
این دیدارها سبب‌ساز آن شد که این شخصیت که خود ارتباطات ویژه‌ای با رژیم شاه در گذشته و نیز آمریکا در آن برهه داشته است به فکر پیگیری جریاناتی شبیه آنچه در کردستان روی داده بود در آذربایجان شود که این مسئله باعث غائله‌ای به نام غائله خلق مسلمان در مناطق آذری‌زبان کشور شد که در نوشته‌ای مجزا باید بدان پرداخت.
آنان بارها نیز تلاش کردند روی شخصیتی مجاهد و مقاوم چون آیت‌الله طالقانی نفوذ کرده و از طریق این نفوذ به اهداف خود برسند که مقاومت بی‌نظیر این شخصیت همه رشته‌های ضد انقلاب را پنبه کرد.
آیت‌الله طالقانی که از ارتباطات نامشروع این افراد با رژیم شاه و نیز حقوق‌بگیری آنان از ساواک اطلاع داشته بنا به اذعان بنی صدر در یک جلسه به صورت علنی این ارتباطات را به خود عزالدین حسینی گوشزد و اعلام می‌کند که جمهوری اسلامی همه چیز را می‌داند و از این روی نیازی به فریب‌کاری نیست. (8)
گفتنی است پس از سقوط رژیم شاه بسیاری از ماموران حقوق‌بگیر ساواک که عزالدین حسینی نیز جرو آنان بوده در خدمت سازمان سیا و لانه جاسوسی قرار گرفتند و اساسا یکی از روش‌های نفوذ آمریکا در این برهه استفاده از مامورین سابق ساواک بوده است.
به هر حال تلاش آمریکا برای نفوذ و تاثیرگذاری در مناطق غربی کشور از جمله کردستان با مقاومت بی‌نظیر مردم انقلابی ایران اسلامی و نیز رهبری‌های بی‌نظیر امام خمینی نقش بر آب شد ولی جریان نفوذ همچنان ادامه دارد که در شماره‌های آینده به بررسی ابعاد دیگری از این مسئله خواهیم پرداخت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*پی نوشت‌ها در دفتر روزنامه موجود است.