به یاد سردار شهید «مهدی زینالدین»
اي كاش جانها ميداشتيم و در راه امام حسين(ع) فدا ميكرديم(حدیث دشت عشق)
سردار شهید «مهدی زین الدین» سال 1338 در تهران ديده به جهان گشود. مادرش كه بانويي مانوس با قرآن و آشناي با دين و مذهب بود براي تربيت فرزندش كوشش فراواني نمود. داشتن وضو، مخصوصاً هنگام شيردان فرزندانش برايش فريضه بود و با مهر و محبت مادري، مسائل اسلامي را به آنها تعليم ميداد.
نبوغ و استعداد مهدي باعث شد كه او دراوان كودكي قرآن را بدون معلم و استاد ياد بگيرد و بر قرائت مستمر آن تلاش نمايد.
در كنكور سال 1356 شركت كرد و ضمن موفقيت، توانست رتبه چهارم را در بين پذيرفته شدگان دانشگاه شيراز بدست آورد
جزو اولين كساني بود كه جذب جهاد سازندگي شد و با تشكيل سپاه قم، به اين نهاد پيوست و پس از آن به عنوان مسئول واحد اطلاعات سپاه قم انجام وظيفه كرد. در زمان مسئوليت خود (كه همزمان با غائله خلق مسلمان و توطئههاي پيچيده ضدانقلاب در شهر قم بود) با برخورداري از بينش عميق سياسي، در خنثي كردن حركتهاي انحرافي و ضدانقلابي گروهكهاي آمريكايي نقش بسزايي داشت.
درآغاز، پس از گذراندن آموزش كوتاه مدت نظامي، به همراه يك گروه صدنفره خود را به جبهه رساند و به نبرد بيامان عليه كفار بعثي پرداخت. پس از مدتي مسئول شناسايي يگانهاي رزمي شد. و بعد از آن نيز مسئول اطلاعات وعمليات سپاه دزفول و سوسنگرد گرديد. عمليات فتحالمبين، مرهون تلاش و زحمات او و همرزمانش بود. در عمليات رمضان به عنوان فرمانده تيپ عليبن ابيطالب(ع) كه بعدها به لشكر تبديل شد انتخاب گرديد. خصوصيات بارز او شجاعت و شهامت بود. خط شكني شبهاي عمليات و جنگيدن با دشمن در روز و مقاومت در برابر سختترين پاتكها به خاطر اين روحيه بود. روحيهاي كه اساس و بنيان آن بر ايمان و اعتقاد به خدا استوار بود.
او يكي از فرماندهان محبوب جبههها به شمار ميآمد. فرماندهي كه نور معرفت، تقوا، صبر و استقامت سراسر وجودش را فراگرفته بود و اين نورانيت به اطرافيان نيز سرايت كرده بود. چنانچه گفته ميشود: 70 ٪ نيروهاي پاسدار و بسيجي آن لشكر، نماز شب ميخواندند. در آبان سال 1363 شهيد «زينالدين» به همراه برادرش مجيد (كه مسئول اطلاعات و عمليات تيپ 2 لشكر عليبن ابيطالب(ع) بود) جهت شناسايي منطقه عملياتي از کرمانشاه به سمت سردشت حركت کردند. در آنجا به همراهانش گفته بود: من چند ساعت پيش خواب ديدم كه خودم و برادرم شهيد شديم!
فرمانده محبوب بسيجيها، سرانجام پس از ساليان طولاني دفاع در جبههها و شركت در عمليات و صحنههاي افتخارآفرين، در درگيري با ضدانقلاب شربت شهادت نوشيد و روح بلندش از اين جسم خاكي به پرواز درآمد.
توصيه به هم رزمان: ما بايد حسينوار بجنگيم؛ حسينوار جنگيدن يعني مقاومت تا آخرين لحظه؛ حسينوار جنگيدن يعني دست از همه چيز كشيدن در زندگي. اي كاش جانها ميداشتيم و در راه امام حسين(ع) فدا ميكرديم.