kayhan.ir

کد خبر: ۵۸۲
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۳۹۲ - ۱۶:۰۹

رد‌پاي 60 سال خيانت وجنايت


Research@kayhan.ir
اشاره
کتاب ردپاي نيم قرن خون و خيانت، روايتي مستند از دخالت‌ها و جنايت‌هاي آمريکا در ايران از سال 1332 تا 1392 مي‌باشد که اسناد متقن و غيرقابل انکاري را ازعملکرد بزرگ ترين مدعي حقوق بشر و آزادي در عصر حاضر ارائه مي‌کند. مؤلف کتاب کامران غضنفري است که پيشتر کتاب  «راز قطعنامه» از وي به چاپ رسيده است. دفتر پژوهشهاي موسسه کيهان همچنين قصد دارد به منظور  ارائه چهره واقعي، مستند و مستدل از ماهيت و عملکرد آمريکا در کشورمان در آينده نزديک آثاري در مورد «واقعه طبس» و «حمله به هواپيماي مسافربري» و ... منتشر کند.
دفتر پژوهش‌هاي کيهان
مقدمه:
تاريخ پرفراز و نشيب کشور ما، به خصوص در دوران معاصر، رازهاي بسياري در سينه خود دارد.سال‌ها بود که ايران براي قدرت‌هاي خارجي همچون آمريکا و انگليس، «جزيره ثبات» بود و آنان با آسودگي خاطر به غارت و چپاول ثروت‌هاي اين سرزمين مشغول بودند. در اين ميان حوادثي همچون نهضت ملي شدن صنعت نفت، قيام پانزده خرداد و... نيز نتوانست استمرار اين غارت را متوقف سازد، تا آن که در سال 1357 انقلابي اسلامي روي داد که همه محاسبات قدرتمندان جهان و نظريه‌پردازان روابط بين‌الملل و استراتژيست‌هاي واشنگتن و لندن و... را درهم ريخت و همگان مات و مبهوت، به اين رويداد شگفت قرن بيستم خيره شدند. و در نهايت شد آنچه که از ديدگاه آنان نبايد مي‌شد.
وقوع يکي از بزرگ‌ترين انقلاب‌هاي اجتماعي و سياسي در ايران، از مهم‌ترين حوادث جهاني در اين قرن بوده است. در اين انقلاب، حکومتي پنجاه ساله با پنجه‌هاي آهنين، همراه با حمايت‌هاي سياسي و امنيتي و نظامي ايالات متحده آمريکا، رژيم صهيونيستي و ساير قدرت‌هاي استکباري، سرنگون شد. پيروزي انقلاب اسلامي ايران در سال 1357 و سرنگوني رژيم محمدرضا شاه پهلوي- مهم‌ترين متحد ايالات متحده آمريکا و غرب در منطقه خاورميانه- علاوه بر آن که يک شوک بزرگ در عرصه روابط بين‌الملل بود، شرايط استراتژيک منطقه خاورميانه را دستخوش تغييرات اساسي ساخت. به عبارت ديگر، انقلاب اسلامي ايران، پايه‌هاي سلطه غرب و به ويژه آمريکا در منطقه خاورميانه را به لرزه درآورد و پايان قرن‌ها سلطه غرب بر منطقه را، نويد داد. 
پس از ماجراي کودتاي 28 مرداد 1332، آمريکا به فعال مايشاء در صحنه ايران تبديل شد و همه امور نظامي، اطلاعاتي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي در زير نظارت مستقيم آنان قرار گرفت. طي 25 سال نفوذ همه جانبه آمريکا، دخالت‌ها، غارتگري‌ها و جنايات بسياري توسط آنان انجام گرفت و از همه جنايات رژيم سرکوبگر و ديکتاتور محمدرضا پهلوي نيز حمايت به عمل آوردند.
اين مجموعه مروري است مستند بر برخي دخالت‌ها و جنايات دولت ايالات متحده آمريکا در زمان شاه، که آگاهي از آنها براي شناخت سياست‌هاي کنوني آمريکا، براي عموم مردم به ويژه جوانان و دانشگاهيان مفيد مي‌باشد.
سابقه حضور آمريکا در ايران
در نيمه اول قرن نوزدهم ميلادي، گروه‌هاي تبليغ مذهبي آمريکايي، پيش از ايجاد هرگونه رابطه رسمي به ايران گام نهادند.1 استعمار غرب در طي چند قرن اخير، همواره براي نفوذ و رخنه به درون کشورهاي اسلامي و ساير نقاط دنيا، از گروه‌هاي تبشيري استفاده کرده است. اساسا در مسئله وابستگي و ارتباط کليسا با استعمار غرب، هيچ‌گونه شک و ترديدي وجود ندارد. غرب پس از دوران رنسانس، تنها به قيود دست و پاگير کليساها پشت کرد وگرنه استعمار غرب، در جهت اهداف جهانخوارانه خويش، پس از رنسانس، همواره از سه حربه «کشيش»، «خدمات پزشکي» و «ارتش»، بهره گرفته و هميشه آمدن مبشرين مسيحي همراه بوده با نفوذ دولت‌هاي مسيحي و از دست رفتن استقلال ملل شرق.2 بعدها در تاريخ سيزدهم دسامبر 1856 (22 آذر 1235) با امضاي پيمان دوستي و تجاري در قسطنطنيه، روابط سياسي ايران و آمريکا رسما آغاز شد. اين قرارداد نشانه توافقي بود که زمينه را براي همکاري‌هاي سياسي و تاسيس دفتر نمايندگي کنسولي و برقراري روابط تجاري، فراهم آورد.3
در ژانويه سال 1883 (دي ماه 1261)، «چستر آرتور آلن» رئيس‌جمهور وقت آمريکا، نخستين مأمور ديپلماتيک اين کشور «ساموئل. جي. بنيامين» را به عنوان وزير مقيم، به تهران اعزام نمود. متقابلا، اولين وزير مختار ايران به نام حاج حسينقلي معتمدالوزرا معروف به «حاجي واشنگتن»، چهار سال بعد به واشنگتن فرستاده شد.4 در آن زمان که مصادف با دوران سلطنت ناصرالدين شاه قاجار بود، دو قدرت بزرگ آن زمان يعني انگلستان و روسيه، عملا بسياري از امور را در ايران قبضه کرده و سلطه استعماري خود را گسترانيده بودند. آمريکا نيز تا پيش از آن سعي کرده بود با اعزام ميسيونرهاي مذهبي و گروه‌هاي آموزشي و هم‌چنين ارائه خدمات پزشکي و درماني، چهره‌اي انساني از خود به نمايش بگذارد. البته بايد توجه داشت که استفاده از «هيئت‌هاي آموزشي» و «درماني»، روي ديگر همان سکه «ميسيونرهاي تبشيري» بود که به طور غيرمستقيم براي غرب مسيحي تبليغ مي‌کردند و سعي داشتند تا جاي پايي براي نفوذ استعمار جديد باز کنند.5 در اين دوران، آمريکا نيز کم‌کم به فکر افتاد که از قافله «امتيازگيري» از حکومت قاجار- که تا آن زمان عمدتا در انحصار انگلستان و روسيه بود- عقب نماند و از اين خوان يغما نصيب ببرد. لذا يکي از اولين سفراي آمريکا در ايران به نام «وينستون» امتياز ساخت راه‌آهن تهران- بوشهر را که محل کنسولگري آمريکا از سال 1884 بود، از ناصرالدين شاه گرفت. پس از وي، «ادوارد اسپنسر پرات» نيز در اخذ برخي امتيازات کوشيد و موفق شد که تاسيسات سدسازي، استخراج معادن، ساخت راه‌آهن و تاسيس يک بانک را به يک کمپاني آمريکايي به نام «کمپاني ايران» واگذار کند. علي‌رغم اخذ چنين امتيازاتي، ايالات متحده آمريکا هنوز استراتژي مشخصي در ايران نداشت. سياست انزواطلبي که منبعث از دکترين مونروئه بود، آمريکا را از مداخله‌گري در ديگر نقاط جهان منع مي‌کرد. قدرت نفوذ و سلطه بريتانياي کبير و روسيه تزاري در ايران دوره قاجار و حقوق و امتيازاتي که دولت‌هاي مزبور براي خود قائل بودند، باعث شد که آنها نتوانند قدرت ديگري را در منطقه خاورميانه و ايران تحمل نمايند. چندي بعد، بر طبق قرارداد سال 1907، ايران به دو بخش شمالي و جنوبي يعني منطقه نفوذ روسيه و بريتانيا، تبديل شد. افشاي مفاد اين قرارداد، مردم ايران را بيش از پيش نسبت مقاصد تجاوزکارانه همسايگان شمالي و جنوبي، خشمگين ساخت. در اين ميان، دولت آمريکا سعي داشت با تکيه بر نقش بشردوستانه هيئت‌هاي آمريکايي در ساليان گذشته و نيز در جريان مبارزات مشروطه، در ميان مردم ايران از خود چهره مثبتي را بر جاي بگذارد.6
پس از تصميم مجلس شوراي ملي ايران براي استخدام مستشار مالي از آمريکا و درخواست رسمي دولت ايران در سال 1910 ميلادي (1289 شمسي) از وزارت امور خارجه آمريکا براي اعزام يک هيئت مستشاري براي خزانه‌داري کل و پس از تاييد رئيس‌جمهور آمريکا، هيئتي به سرپرستي مورگان شوستر در سال 1911 به ايران اعزام شد.7
جالب است بدانيم که بهائيان در انتخاب شوستر نقش داشتند و شوستر نيز بلافاصله پس از ورود به ايران، با مجامع بهائي‌هاي ايران مرتبط شد.8
ايران با استخدام شوستر تلاش زيادي به کار برد تا توسط وي براي مقابله با نفوذ روسيه و انگلستان، آمريکا را درگير مسائل سياسي خود کند. پس از تعارض اقدامات شوستر با منافع روسيه و انگلستان، مخالفت‌هاي آنها باعث شد تا اين هيئت پس از 9 ماه مجبور به ترک ايران شود.9
منابع در دفتر روزنامه موجود است.
پاورقي