مراقبت ازنفس(پرسش و پاسخ)
پرسش:
جایگاه و اهمیت مراقبت از نفس را در سیر و سلوک الی الله توضیح دهید؟
پاسخ:
مراقبه نفس یا مراقبت و مواظبت از نفس، یكی از موضوعات بسیار مهم در اخلاق و عرفان اسلامی بشمار میرود كه در كنار مشارطه و محاسبه، از اصول تهذیب نفس و تخلق به اخلاق الهی محسوب میگردند. مربیان اخلاق و سلوك، مراقبت نفس را ششمین امر از مراتب مورد توجه سالك دانسته و معتقدند، سالك تا در موضوع مراقبه ممحض نگردد، ذكر و عبادت نیز تاثیر چندانی نخواهد داشت.
مراقبه نفس در یك بیان، عبارت است از اینكه انسان در تمام طول شبانهروز مراقب نفس خویش بوده تا به سمت غیرخدا متمایل نگردد. امام كاظم (ع) فرمود: «لیس منا من لم یحاسب نفسه فی كل یوم فان عمل حسناً استزاد الله و ان عمل سیئاً استغفرالله منه و تاب الیه؛ (محمد محمدی ری شهری، منتخب میزان الحكمه، ص 366) از ما نیست كه هر روز به حساب نفس خود رسیدگی نكند. اگر كار خوبی كرده باشد از خداوند فزونتر بخواهد واگر بدی كرده باشد از خداوند آمرزش بخواهد و به درگاه او توبه كند.»
قرآن كریم نیز توجه خاصی به امر مواظبت بر نفس مبذول داشته و در آیه 18 سوره حشر میفرماید: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون؛ ای صاحبان ایمان و دلهای بیدار تقوا داشته باشید و مراقب خویش باشید که چه پیش میفرستید. باز هم تقوای الهی داشته باشید و بدانید که خدا از همه کارهای شما آگاه است». مفاد این آیه كریمه، بر اهمیت مراقبت نفس دلالت مینماید. در این آیه، اعمال انسان به منزله کالا و متاعی در نظر گرفته شده که پیش فرستاده میشود و آدمی خود بعداً به آن متاع ملحق میگردد.
مرحوم استاد مطهری(ره) درباره جایگاه و اهمیت مراقبه و مواظبت بر نفس در نزد علما و اساتید اخلاق میفرمایند: «یکی از بزرگترین علمای اخلاق اسلامی میگوید: « بزرگان و گذشتگان صالح ما را عقیده بر آن بود که هر کس اهل محاسبه نفس نیست، یا اصلاً به جهان دیگر ایمان ندارد و یا آنکه عقل سلیم ندارد والا چگونه میشود کسی ایمان و اعتقاد داشته باشد به اصلی که قرآن میگوید اگر به وزن ذرهای انسان عمل نیک یا عمل بد داشته باشد در آن جهان آن عمل را میبیند و به آن ملحق میشود و در عین حال بیحساب کالای عمل را پیش بفرستد و نفهمد چه کرده و چه میکند؟ «پس ما اگر از نظر شرع و دین به این دستور بنگریم میبینیم که عمل مراقبت و محاسبه نفس اختصاص به اشخاص معین و طبقه معین ندارد و اگر هم تنها از نظر عقل بنگریم باز میبینیم چنین است یعنی میبینیم وظیفه محاسبه نفس یک وظیفه عمومی است.» (مرتضی مطهری، حکمتها و اندرزها، ص 71 – 73)
شهید آیتالله قدوسی(ره) با بیان وجهی از مكارم اخلاق حضرت آیتاللهالعظمی فشاركی (ره)، ضمن نقل حكایتی از اهتمام ایشان بر كنترل و مواظبت نفس خود میفرمایند: «مرحوم حاج سید محمد فشاركى(ره) كه استاد مرحوم حاج شیخ عبدالكریم حائرى (ره) بوده است، از افرادى بوده كه در فضل بعد از مرحوم میرزاى شیرازى اول بوده است، و در این مسئله هیچ كس شكى نداشته كه بر دیگران مقدم است، مرحوم حاج سید محمد خودش نقل مى كند (این را من بواسطه جناب آقاى مرتضى حائرى از قول پدرشان نقل مى كنم، یعنى فاصله این قدر كم است)، ایشان فرمودند: من آن شبى كه میرزاى شیرازى فوت شده بودند رفتم منزل، دیدم مثل اینكه در دلم نشاطى است، هر چه این در و آن در زدم جاى نشاط نبود، مرحوم شیرازى فوت شده است، استاد و مربى من بوده است، اصلا عجیب و كم نظیر بوده است، مرحوم میرزا از جنبههاى سیاست هم مرد عجیبى بوده است، جمع كرده بود بین استعداد عجیب و غریب و هوش عجیب و غریب و حافظه و چیزهاى دیگر.
مرحوم فشاركى گفته بود: مدتى من نشستم ببینم كجا خراب شده؟ این نشاط مال چیست؟ آخرش فكر كردم نكند چون همین روزها من باید مرجع بشوم، نشاط مال همان است، بلند شدم (آقا توجه كنید كه چگونه مى پایند و مترصدند و نگاه مى كنند كه این وسط یك دفعه اوضاع بهم نخورد، مرحوم فشاركى تا حد مرجعیت مطلقه آمده است، حالا هم لب پرتگاه است) ایشان شب را به حرم مشرف مى شود، در حرم متوسل مى شود و تا صبح در آنجا بسر مى برد، وقتى كه به تشییع مى آید، او را دیدند با چشمهاى پرالتهاب كه همهاش را مشغول گریه بوده و تلاش كرد تا زیر بار ریاست نرود و فرمود: به حرم مشرف شدم و از حضرت خواستم كه این را از من دفع كند، دارم حس مى كنم كه تمایل به ریاست دارم» (یادنامه شهید قدوسى، ص 203)
در واقع میتوان به صراحت اذعان نمود، كه همه موفقیتها و كامیابیهایی كه علما و بزرگان دین در عرصه علم و عمل بدست آوردهاند، در درجه اول مرهون مراقبت و مواظبتی بوده است كه ایشان بر نفس خویش داشته اند.